نرگس؛ صبح زود 31
شهریور، با نوازشهای مادرانه از خواب بیدار شد. با لبخندهای پدر بزرگ و
مادر بزرگ صبحانه خورد تا برای اولین روز رفتن به مدرسه آماده شود. او مثل
همه بچه های سال اولی، برای روز اولِ سال اولِ مدرسه، راهی مدرسه شد. دوست
پیدا کرد، خندید و بازی کرد. امسال، جشن شکوفه های روستای زنگی کلای
مازندران، میزبان نرگس دختر اسماعیل، همان که چند ماه پیش در حلب به شهادت
رسید، بود. با همه این همه مهربانی، دل نرگس تاب نیاورد و بعد از مدرسه
مستقیم رفت 'گلزار شهدا، تا با یاد او آرام شود.نرگس وقتی برای دیدار پدر
می رود، تا روی سنگ مزار و به گمان بغل کردنش نخوابد، آرام نمی گیرد. نرگس
امروز هم همین کار را کرد...
ابوهاجر در روز دوشنبه 25 شهریور توسط دو گلوله اسلحه قناسه که یکی به ناحیه کمر و دیگری به قفسه سینه اش اصابت کرد به مقام رفیع شهادت نایل شد. پیکر این مدافع حرم حضرت زینب(س) در روزهای آینده به ایران منتقل و سپس از آنجا به شهر نجف فرستاده میشود تا در خیل عظیم مردم این کشور تشییع شود.
شهیدی که کفن با خود برده بود «محمد سلیمان الکونی» که از کشور ساحل عاج به سوریه
اعزام شده بود به همراه خود کفنی داشت که بر روی آن عبارت "فداءً بالسید
زینب(س)" نوشته شده بود.