دیگه چه خبر؟ che khabar

خبر ، تحلیل و مقاله

دیگه چه خبر؟ che khabar

خبر ، تحلیل و مقاله

سخنان صریح حجت الاسلام مصلحی در جمع طلاب

انگلیس در بحث شیعه و سنی فعال است/ با توافق ژنو عملا غنی سازی متوقف می شود/رهبر معظم انقلاب مدیریت خطوط قرمز را برعهده دارند


وزیر اطلاعات سایق کشورمان هفته گذشته با حضور در حوزه علمیه چیذر، به سخنرانی درباره جزئیات فتنه 88 و برخی پشت پرده‌های فعالیت احزاب سیاسی نزدیک به طیف اصلاحات در کشور پرداخت؛ سخنانی که با استقبال مخاطبین روبرو شد و حاوی مطالب و تحلیل‌های جالبی از شرایط فعلی کشور در عرصه داخلی و سیاست بین‌الملل بود.

به گزارش رجانیوز، متن کامل سخنرانی حجت‌الاسلام مصلحی در این مراسم به شرح زیر است:


 
 اعوذ بالله من شر الشیطان اللئیم الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. ثمّ صلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد(ص) و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین سیّما ولی‌عصر(عج) روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه.
 
و اما بعد:
 
قال الله تعالی فی کتابه العظیم: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ»(1) 
 
مؤید باشید برای ارواح طیبه شهیدا، مخصوصاً سرور و سالارشان اباعبدالله‌الحسین(ع) و شادی روح پرفتوح امام شهدا«رضوان الله علیه» و همچنین برای سلامتی و طول عمر با برکت مقام معظم رهبری صلواتی مرحمت بفرمایید. [صلوات حضار]
 
من هم به سهم خودم امروز را که به عنوان شهادت حضرت رقیه(س) شناخته شده و در تاریخ یکی از روزهایی که به احتمال قوی روز شهادت ایشان است، تسلیت و تعزیت عرض می‌کنم و از درگاه خداوند متعال خواستارم که ان‌شاءالله به ما توفق بدهد در مسیر امامت و ولایت تا پایان عمر ثابت‌قدم و استوار باقی بمانیم و در همین مسیر پایان عمرمان را شهادت در راه خودش قرار بدهد.
 
از سروران عزیزم که این توفیق را نصیب این حقیر کردند که امروز در جمع نورانی و با صفای شما، اساتید محترم، طلاب و روحانیون عزیزی که خدمتشان هستم، تشکر می‌کنم و به‌‌نوعی درس پس می‌دهم و به عنوان بچه طلبه‌ای از جمع شما مسئولیت‌هایی را داشته‌ام و اطلاعاتی را در باره مسائل مختلف دارم که گزارش‌وار تقدیمتان می‌کنم. 
 
نکته اولی که می‌خواهم به آن اشاره کنم، اشاره به همین آیه شریفه‌ای است که خواندم. بالاخره آنچه که در قرآن داریم و آموزه‌های دینی ماست این است که جامعه‌ای که در مسیر تقوا قرار بگیرد ـ‌تقوا به معنای واقعی کلمه‌ـ در تمام ابعادش آنچه که در قرآن وجود دارد، وقتی به قرآن مراجعه می‌کنیم، این کتاب «هدی للمتقین» راه نجات را در همه جا در تقوا می‌داند. بالاخره در سرگردانی‌های بین این که حق کجاست؟ باطل کجاست؟ تکلیف چیست و چه باید کرد و چه اقداماتی باید انجام داد. تقواست که انسان را نجات می‌دهد. برای خروج از بحران‌ها، فتنه‌ها و بسیاری از مباحث دیگر باز تقواست که انسان را نجات می‌دهد: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ».
 
من عذر می‌خواهم که در محضر اساتیدم و اعزه حاضر در جلسه سخن می‌گویم. «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا»، کسی که تقوا پیشه کند خداوند به او فرقان می‌دهد. یک چیزی که در باره فرقان می‌گویند این است که تشخیص حق و باطل می‌دهد. تنها این نیست، چون خیلی از اوقاتمی‌بینید برخی از منافقین و آدم‌های مشکل‌دار هم حق و باطل را تشخیص می‌دهند. ایام محرم و عزاداری امام حسین(ع) است. عمر سعد حق را از باطل تشخیص نمی‌داد؟ آن قصیده‌ای که دارد که آن شب به او مهلت داده شد که برود و تا فردا فکر کند و بیاید که حکم فرماندهی به او داده شود و حکومت ری را به وی بدهند، در آن قصیده‌ای که آن شب در حیاطش قدم می‌زند و می‌سراید، هم حق را می‌گوید و هم باطل را. امام حسین(ع) را معرفی می‌کند که کیست، یزید را هم معرفی می‌کند. همه را تک‌تک بیان می‌کند، پس حق را از باطل تشخیص داده، اما گیر کارش این است که آنجایی که باید تصمیم بگیرد و تکلیفش را انجام بدهد کم می‌آورد، لذا انتهای قصیده‌اش می‌گوید همه اینها درست است، حق با امام حسین(ع) است، مسیر حسین(ع) حق است، بهشت آنجاست، اما چه کار کنم؟ از حکومت ری نمی‌شود گذشت. 
 
تحریم‌های دفاع مقدس با تحریم‌های امروز قابل مقایسه نیست
 
در فتنه 88 بسیاری از کسانی که در رأس بودند، جهت‌دهنده بودند، نامه می‌نوشتند، بیانیه و اطلاعیه می‌دادند، ساکت بودند و خیلی کارها می‌کردند، دانستند حق کجاست و باطل کجاست؟ حتی سران فتنه. اینها خودشان در این مملکت رئیس‌جمهور، رئیس مجلس و نخست‌وزیر بوده‌اند. در این مملکت انتخابات برگزار کرده بودند و می‌دانستند، پس تنها تشخیص حق از باطل نیست. تشخیصی که همراهش انجام به‌موقع تکلیف باشد.
 
می‌خواهم سریع به مباحث هسته‌ای بپردازم. امروز یکی از مباحث جدی بحث تحریم‌هاست. خیلی هم با کمال تأسف به نظر من کسانی که به نظر من کسانی که خیلی به آن می‌پردازیند و به آن دامن می‌زنند اشتباه می‌کنند. دشمن اصلاً همین را می‌خواهد. ما 35 سال است که در تحریم هستیم. تحریم دیروز، امروز و ده سال پیش نیست. از زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است تا حالا در تحریم هستیم. اشاره‌ای می‌کنم شاید برخی از اعزّه یادشان باشد. ما در دوران دفاع مقدس تحریم‌هایی که داشتیم اصلاً با امروز قابل قیاس نیستند. آن تحریم‌ها خیلی شدیدتر بودند و خیلی هم سخت‌تر. امروز کشتی کالاهای اساسی ما را کسی در خلیج‌فارس با موشک نمی‌زند و کشتی کالاهای اساسی‌مان را می‌آوریم، اما در دوران دفاع مقدس کشتی کالاهای اساسی ما را موشک می‌زدند و غرق می‌کردند. صدا و سیمای ما یکی از اقداماتی که باید بکند این است که تصاویر کشتی‌های غرق‌شده ما را در خلیج‌فارس به نمایش بگذارد. مجاز هم بودند بزنند، اما امروز این طور نیست. در دوران دفاع مقدس تحریم‌ها به‌گونه‌ای بود که حتی سیم خاردار را به ما نمی‌فروختند. تحریم‌ها هم تحریم بیرونی نبود. هم تحریم بیرونی داشتیم، هم تحریم داخلی. در آن دوره تحریم داخلی به این شکل بود که بنی‌صدر جانشین فرمانده کل قوا بود و از طرف امام حکم داشت، اما اجازه نمی‌داد برادران ارتش به برادران سپاه و بسیج کمک نظامی کند و اسلحه بدهند که بتوانند در جاهایی کارهایی بکنند. تحریم داخلی داشتیم. یادم هست در قضیه سوسنگرد و محاصره آن که دشمن پیش آمده بود و اگر جلوتر می‌آمد و اهواز را می‌گرفت، دیگر قضیه تمام بود. در قضیه شکستن محاصره سوسنگرد برو بچه‌های سپاه ـ‌هنوز سپاه تیپ، لشکر و... نداشت‌ـ عزیزانی که دانشجو بودند و لباس سپاهی پوشیده و در منطقه سوسنگرد آمده بودند، برای این که ارتشی‌ها چند تا ژـ3 به آنها بدهند پیش مقام معظم رهبری که آن موقع نماینده امام در شورای‌عالی دفاع بودند می‌رفتند، گریه و زاری می‌کردند که به بنی‌صدر بگویید بگذارد ارتشی‌ها به ما پنج شش تا ژـ3 بدهند و بنی‌صدر نمی‌گذاشت. در همین مقوله تحریم داخلی، به نظر من اگر به قضایای سوسنگرد پرداخته شود، برای نسل امروز ما خیلی کارساز است، چون همین امروز هم تحریم داخلی داریم و همین امروز بالای 50 درصد تحریمی که از آن صحبت می‌شود، تحریم داخلی است. تحریم خارجی نیست. باید مدیریت قوی کرد تا این تحریم‌ها برطرف شوند. بخش خصوصی ما وقتی صادرات دارد، فریادی که می‌زدیم و با کمال تأسف بدان توجه نمی‌شد، این بود که بخش خصوصی دارد صادراتش را به خارج می‌برد، دلارهایش را در آنجا دپو می‌کند و به داخل نمی‌آورد. این دلارها را اگر بیاورند، بسیاری از مشکلات تحریم حل می‌شود. این را یک کاری‌اش بکنید. هنوز هم این وضعیت ادامه دارد. این که مقام معظم رهبری در بحث نرمش قهرمانانه می‌گویند در عین حال که آنجا می‌روید و دیپلماسی را دنبال می‌کنید و باید هم بکنید و ما هم پشت شما هستیم، اما باید یادتان باشد که باید روی اقتدار داخلی‌تان سرمایه‌گذاری کنید. حرفی که امروز دشمن دارد می‌زند. اگر حرف‌های دیشب وزیر دفاع امریکا در بحرین را دقت کنید، در آنجا حرف‌هایی می‌زد که دقیقاً مفهومش همین بود. می‌گفت ما داریم با ایرانی‌ها مذاکره دیپلماتیک می‌کنیم، اما پرونده نظامی‌مان هم روی میزمان است. آنها حرف آقا را خوب فهمیده‌اند و دارند به آن عمل می‌کنند، اما ما خودمان گیر داریم. یعنی چه؟ یعنی باید روی به رخ کشیدن اقتدارتان حساب باز کنید تا در دیپلماسی هم به نتیجه برسید. نه این که فقط یک قدرت پوشالی امریکا را ببینیم و هی بیاییم به رخ این و آن مخصوصاً نسل جوانمان بکشیم و برویم و به آنها بگوییم امریکا اگر تصمیم بگیرد ما را از کار بیندازد در چند دقیقه می‌تواند اصلاً صحبت این حرف‌ها نیست. اگر امریکا می‌توانست این کار را بکند در 35 سال بعد از انقلاب می‌توانست، چون هر کاری که از دستش برآمده کرده است. هر کاری می‌توانسته انجام داده و ملت این را در دوران دفاع مقدس تجربه کرده است. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ» وقتی می‌گوییم «وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ»، در تقوا مقاومت حرف اصلی و محوری را می‌زند. این کتاب «هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ»(2) است دیگر. در تقوا همه چیز هست، از جمله مقاومت. «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ». تحریم‌ها را هم می‌خواهید دور بزنید، باید تقوا و مقاومت را به میدان بیاورید و تبعیت از ولایت را به معنای واقعی کلمه به میدان بیاورید تا جواب بدهد.
 
مقوله تحریم‌ها مقوله‌ای است که بی‌دلیل نباید بزرگش کنیم. دشمن این را خوب فهمیده که تحریم‌ها در رشد، پیشرفت و بالندگی ما اثر جدی داشته است. این چیزی که دارم می‌گویم بحث‌هایی است که در مؤسسات امریکایی‌ای که توسط سرویس‌های اطلاعاتی شکل گرفته‌اند، مطرح هستند. آنها نوع پیشرفت‌های ما را تجزیه و تحلیل می‌کنند و می‌گویند پیشرفت‌های ما از کجا منشاء گرفته‌اند. یک نمونه‌اش را شرمن نمایندگی امریکایی‌ها در 1+5 و کری، وزیر امور خارجه امریکا در گزارشی که به کنگره می‌دهد تا سنای امریکا را در بحث توافق‌نامه با خودش همراه کند، حرفی که می‌زند این است. می‌گوید ده سال پیش که ایران غنی‌سازی را انجام می‌دهد، تعداد سانتریفیوژهایش هزار و خرده‌ای بود. امروز سانتریفیوژهای ایران به 18 هزار و 19 هزار رسیده است. آن موقع هزار تایی بود که از نظر سطح علمی بسیار پایین بود، امروز کلاس سانتریفیوژ ایران از نظر علمی در سطح بسیار بالایی است که به‌راحتی می‌تواند در هر مقطعی هر میزان اورانیومی را با هر درصدی که تصمیم می‌گیرد، تهیه کند و چون ده سال پیش با ایران راه نیامدیم که کار را تمام کنیم و یک چیزی بدهیم تا قضیه تمام شود، این کارمان موجب شد ایران به چنین پیشرفتی دست یابد. ببینید خودشان دارند اعتراف می‌کنند که تحریم‌ها چه تأثیری داشته‌اند.
 
در اینجا با اجازه‌تان کمی از این بحث خارج می‌شوم و به این نکته اشاره می‌کنم که اساساً استراتژی دشمن در مورد انقلاب ایران از ابتدای پیروزی انقلاب تا امروز چه بوده است و چیست؟ اولین استراتژی دشمن این بود که گفت نباید اجازه بدهم جمهوری اسلامی شکل بگیرد. نباید اجازه بدهم ساختاری را که جمهوری اسلامی به دنبال تثبیت آن است، نضج بگیرد و باید از ریشه و بُن برکَنم. به نتیجه نرسید و جنگ راه انداخت و هشت سال دوران دفاع مقدس طول کشید. استکبار با همه هستی‌اش به میدان آمد. در دوران دفاع مقدس یکی دو کشور عربی ارتباطات معناداری با ما داشتند؛ یکی سوریه بود و دیگر لیبی، والا بقیه کشورهای منطقه، اروپا و امریکا همه علیه ما بودند. حتی آن موقع شوروی هم که ادعای انقلابی‌گری داشت در مقابل ما بود و تعارف هم نداریم. اینها همه در مقابل ما بودند. طراحی دشمن هم این بود که نظام ما را از ریشه و بن برکند و اجازه ندهد سیستم جمهوری اسلامی بر مبنای ولایت شکل بگیرد.
 
در دوران دفاع مقدس به نتیجه نرسید. چه کرد؟ استراتژی‌اش را تغییر داد و استراتژی جنگ نرم را آغاز کرد. در استراتژی جنگ نرم دو چیز را دارد دنبال می‌کند. در دوره‌های سازندگی، اصلاحات، دولت‌های نهم و دهم و دولت فعلی استکبار دقیقاً دارد این دو هدف را دنبال می‌کند و می‌خواهد به نتیجه برسد.
 
1ـ تغییر هویت؛ باید هویت و اصالت جمهوری اسلامی را تغییر بدهد، لذا شعارهایی را دنبال می‌کنند که تغییر در آنها مستتر است. مباحث و شعارهای ارزشی را متأسفانه بعضی از دولتی‌ها هم به دنبال تغییرشان بودند که آن چیزهایی که شعارهای مبنایی انقلاب است تغییر بدهند و عناوین دیگری را مطرح کنند. مثلاً همه مستضعف را بردارند و به‌جایش قشر آسیب‌پذیر را می‌گذارند. اینها حساب‌شده است. این تغییرات می‌خواهد هویت‌ها را به هم بریزد، آن هویت‌هایی که انقلاب بر اساسشان شکل گرفته است. آن چیزهایی که امام می‌گوید «بسیج پابرهنگان عالم اسلام» باید تغییر کنند. هویت‌ها باید عوض شوند. 
 
2ـ جلوی پیشرفت‌های ایران باید گرفته شود. در جنگ نرم دارند سنگین روی اینها سرمایه‌گذاری می‌کنند، لذا اگر به بحث مذاکره ورود می‌کند، یکی از مقوله‌های جدی او همین مسئله است، چون متوجه شد که ایران پیشرفت‌های چشمگیری کرده است. در قضیه اورانیوم غنی‌شده 20% حدود دو سال پیش ناگهان سوخت رآکتور تهران که برای مباحث درمانی است دچار مشکل شد. در رآکتور تهران مجموعه‌ای وجود دارد که برای تولید داروها به اورانیوم غنی‌شده 20% نیاز دارد. بخش عمده‌ای از درمان کشور به این رآکتور وابسته است که نیاز به غنی‌سازی 20% دارد. جمهوری اسلامی برای این که می‌خواست صداقت خود را نشان بدهد، گفت ما برای فعالیت‌های درمانی و پزشکی به اورانیوم 20% نیاز داریم. بیایید و به ما بدهید و به آژانس اعلام کرد که کمک کنید و 20% را در اختیارم قرار بدهید و پولش را هم بگیرید. امریکایی‌ها احساس کردند یک چیزی پیدا شده است که می‌توانند روی آن مانور بدهند و ایران را تحت فشار بگذارند. آمدند و گفتند اگر بخواهید 20% را به شما بدهیم یک شرط دارد و آن این است که آنچه تا حالا غنی‌سازی 5/3% داشته‌اید، باید فریز و پلمپ کنید، تحویل ما بدهید تا ما آن را به 20% تبدیل کنیم و به شما برگردانیم. مقام معظم رهبری با تیزبینی‌که داشتند فرمودند 20% را بدهند، بعد ما 5/3% را تحویلشان می‌دهیم. آنها گفتند این مقداری که تا حالا غنی‌سازی کرده‌اید باید پلمپ شود. بالاخره کار تا اینجا پیش رفت که مقام معظم رهبری فرمودند ما می‌پذیریم که این مقداری را که غنی‌سازی کرده‌ایم ببریم ترکیه، در آنجا پلمپ شود. در اختیار ترکیه باشد، شما 20% ما را بدهید، بعد آنها را بردارید و ببرید. جمهوری اسلامی تا اینجا هم پیش رفت، ولی آنها زیر بار نرفتند. این زیر بار نرفتن آنها برای ما خیر و برکت زیادی داشت. این خیر و برکت چه بود؟ جوان‌های حزب‌اللهی سازمان انرژی هسته‌ای از قبیل احمدی روشن طراحی کردند. به این نکته دقت کنید. آن سیستم پزشکی‌ای که داریم و باید این سوخت 20% را روی آن قرار بدهند و استفاده کنند، در دنیا مثل و مانند ندارد و این 20% را باید جوری طراحی و غنی‌سازی کرد که بشود به این سیستم خوراند. آنها به ما گفتند ما برایتان غنی‌سازی می‌کنیم، بعد یک فرجه زمانی یک ساله از ما می‌خواستند که تازه کاری بکنند که به این سیستم و دستگاه بخورد، اما بچه حزب‌اللهی‌های خودمان در یک فرصت سه چهار ماهه 20% را غنی‌سازی کردند و آن هم به‌گونه‌ای که به این دستگاه و سیستم می‌خورد و رآکتور تهران راه افتاد.
 
در یکی از مذاکرات طرف ایرانی یکی از حرف‌هایی که به آنها زد این بود که شما دائماً دارید سخت می‌گیرید و ما داریم جلو می‌رویم. اینها می‌خواهند جلوی پیشرفت ما را بگیرند. به هیچ‌وجه هم زیر بار حق غنی‌سازی ما نخواهند رفت. این را دقیق و حساب‌شده به شما می‌گویم. حدود یک سال و نیم قبل اوباما نامه‌ای به جمهوری اسلامی نوشت، مذاکراتی که تا به حال انجام شده، چه مذاکرات آلماتی و چه مذاکرات ژنو را کنار هم بچینید، حتی همین مذاکراتی که در آن توافق پیش آمده است، مذاکره تلفنی رئیس‌جمهور ما با رئیس‌جمهور امریکا را هم که کار اشتباهی بود به اینها اضافه کنید، در هیچ‌یک از اینها به هیچ‌وجه حق غنی‌سازی برای ایران نمی‌بینید. اصلاً چنین چیزی وجود ندارد. بله، می‌گوییم وزیر امور خارجه ما هم درست می‌گوید که بر اساس بند چهارم پروتکل NPT حق غنی‌سازی برای همه کشورها محفوظ است. جالب است که این بند 4 را هم در سال 2010 به خاطر شبهاتی که روی آن بود، بازنگری کردند و پرسیده شد آیا همه کشورهای جهان حق غنی‌سازی دارند؟ و پاسخی که در مجامع بین‌المللی ثبت شده این است که بله، این حق را دارند، اما امریکایی‌ها این حق را برای ما قائل نیستند. شما ببینید در نامه‌ای که اوباما یک سال و خرده‌ای قبل برای ما نوشته است و در تلفنی که با رئیس‌جمهور ما داشت، جمله‌ای که می‌گوید این است. جمع خودمانی است و همین جا مطلبی را می‌گویم. ما یک قرارداد الجزایر با امریکایی‌ها داریم. در این قرارداد الجزایر طرف ایرانی چون قوانین بین‌المللی را نمی‌دانست حواسش به یک کلمه نبوده و کلمه تابعیت در آنجا آمده است. تابعیت در کشور ما یک معنا دارد و در امریکا معنای دیگری و الان داریم سالیانه مبلغ سنگینی به خاطر همین کلمه به امریکا خسارت می‌دهیم، برای این که کسی اگر دو سه سال در امریکا بماند یعنی تابع آنجاست و امریکایی است. از دید ما تابع است. دو سه سال که آنجا می‌ماند، می‌تواند برود و کلی شکایت علیه ما بکند و اگر نااهل باشد بی‌حد و حساب و دادگاه‌های امریکایی دائماً علیه ما حکم صادر می‌کنند و ما باید دائماً خسارت بدهیم. طرف ایرانی فقط یک کلمه تابعیت را حواسش نبوده است که در امریکا چه معنایی دارد و در ایران چه معنایی و فکر کرده است همان معنایی را که برای ما دارد، برای آنها هم دارد و در نتیجه ما همین طور داریم به امریکا خسارت می‌دهیم.
 
خوب دقت کنید آنها چطور کلمه به کلمه و تک‌تک جملاتشان حساب‌شده است. اوباما در نامه‌اش چه می‌گوید؟ در مذاکره تلفنی‌اش با رئیس‌جمهور ما چه می‌گوید؟ می‌گوید: «ما حق دسترسی به انرژی هسته‌ای را برای مردم ایران در قالب ضوابط، قواعد و قطعنامه‌های سازمان ملل و قوانین بین‌المللی قبول داریم». به کلمات دقت کنید. می‌گوید: «حق دسترسی». دسترسی در مجامع بین‌المللی یعنی چه؟ یعنی این که شما برای نیروگاه هسته‌ای بوشهرتان نیاز به سوخت هسته‌ای دارید؟ باید بدان دسترسی داشته باشید. بیایید امریکا برایتان تأمین می‌کند. بیایید فرانسه به شما می‌دهد، روسیه هم به شما می‌دهد. حق دسترسی است دیگر. بعد هم می‌گوید حق دسترسی برای مردم ایران و نمی‌گوید جمهوری اسلامی. ببینید چقدر حساب‌شده با ما برخورد می‌کنند، چون آنها اصلاً جمهوری اسلامی را قبول ندارند. در مکاتبات و اظهاراتشان بروید ببینید. می‌گوید حق دسترسی برای مردم ایران. حتی دستیابی هم نمی‌گوید، چون دستیابی یعنی خودت می‌توانی غنی‌سازی کنی، اما می‌گوید دسترسی. هم در نامه و هم در تلفن می‌گوید در قالب قطعنامه‌های سازمان ملل، پروتکل‌ها وآئین‌نامه‌های بین‌المللی. قطعنامه یعنی چه؟ اولین قطعنامه سازمان ملل می‌گوید ما تمام دکان و دستگاهی را که در مورد سانتریفیوژها داریم باید تطعیل کنیم، چون باید به قطعنامه‌ها تمکین کنیم.
 
حالا در همین توافق‌نامه با کمال تأسف نکاتی وجود دارد که بسیار تکان‌دهنده هستند. یکی از چیزهایی که در این توافق‌نامه هست این است که برای ما حق تحقیق و توسعه علمی را قائل شده‌اند، اما چه جوری حق دارید؟ مثلاً نیم یا یک تن اورانیوم در اختیار شما قرار می‌گیرد، همین را به موارد مختلفی که در فرآیند پژوهش‌هایتان پیش می‌آید تبدیل کنید، دو باره برگردانید سر جای اولش، دو باره تبدیل کنید. حق این که چیزی به آن اضافه کنید ندارید. این یعنی چه؟ بعد می‌گوید در شش ماهه اول هر سانتریفیوژی که از کار افتاد می‌توانید بازسازی کنید، ولی در شش ماهه دوم دیگر چنین حقی ندارید. یعنی چه؟ تقریباً روزی 50 تا از سانتریفیوژهای ما منفجر می‌شوند، از کار می‌افتند و مشکل پیدا می‌کنند. در مرحله اول می‌گوید همینی را که خراب شده است می‌توانی درست کنی. سانتریفیوژ جدید هم نباید بسازید. همین را باید بروی و درست کنی. حالا این درست‌شدنی هست یا نیست، کاری به این کارها ندارد. بعد می‌گوید در شش ماهه دوم اینها هم از کار افتادند و دیگر حق نداری چیزی جایشان بگذاری. روزی 40، 50 تا هم که از کار می‌افتند و شما هم حق ندارید جایگزین کنی، بعد از شش ماه دوم دیگر سانتریفیوژی داری که غنی‌سازی کنی؟
 
غربی‌ها نتوانستند از سازمان ملل علیه ایران استفاده کنند
 
نکته قابل توجه دیگر این است که امریکایی‌ها و اروپایی‌ها گمانم در سال 2011 بود که دیدند دیگر در سازمان ملل نمی‌توانند قطعنامه علیه ما صادر کنند و دیگر اجماع وجود ندارد و لذا آمدند قطعنامه‌های یکطرفه صادر کردند. مثلاً یکی از قطعنامه‌هایشان این است که کشورهای اروپایی پتروشیمی ما را نخرند. حالا در این قطعنامه آمده است که کشورهای اروپایی از ما بخرند و داد ما در آمده است که پتروشیمی ما را همین کشورهای منطقه از ما می‌خرند و اصلاً نیازی نداریم به اروپا بفروشیم. اصلاً با کشورهای اروپایی سر قضیه پتروشیمی معامله نداریم که حالا بخرند یا نخرند. خرید و فروشمان منطقه‌ای است. کلاه سرمان گذاشته‌اند. ما اصلاً با اروپا معامله‌ای نداریم. همان موقع هم که تحریم کردند گفتیم تحریم کنید. ما که اصلاً در این بحث با شما معامله‌ای نداریم.
 
نکته مهم دیگر این است که روسیه و چین قطعنامه‌های سازمان ملل را قبول داشتند، اول تحریم‌های یکطرفه امریکا و اروپا را قبول نداشتند. لطمه بزرگی که در این توافق‌نامه به ما خورد این است که رفتیم و خودمان کأنّه پای تحریم‌ها را امضا کردیم، یعنی اگر این توافق‌نامه هم به امضا نرسید و به هم ریخت، یکطرفه امریکایی‌ها بر اساس امضایی که کرده‌ایم می‌گویند روسیه تو هم باید راه ما را بروی، چین هم باید راه ما را برود. اینها نکات قابل توجهی هستند که نمی‌شود ساده از کنارشان گذشت. سئوال مهم این است که ِآیا کار دیپلماسی باید تعطیل شود؟ نه. همان طور که آقا فرمودند مقوله دیپلماسی یعنی جنگ. ما در جنگ این را یاد گرفته‌ایم که وقتی رزمنده ما دارد در جبهه می‌جنگد که نباید از پشت به او خنجر بزنیم، بلکه باید از پشت حمایتش کنیم، اما آن رزمنده باید حواسش باشد که دشمن، دشمن است. نکته‌ای که می‌خواهم روی آن تأکید کنم این است. مقام معظم رهبری فرمودند نرمش قهرمانانه. نرمش قهرمانانه یعنی چه؟ یعنی مدیریت دشمن. اعتقاد ما این است که امیرالمؤمنین(ع)، امام مجتبی(ع) و مقوله‌ای که بعد از زمان پیامبر(ص) پیش آمد. زمان پیامبر(ص) که جای خود را دارد و جداگانه تجزیه و تحلیل کنیم، خیلی چیزها از آن درمی‌آید، ولی اینجایی که بحث بر سر نزول نیست، بلکه بر سر تأویل قرآن است، ببینید رویه امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن مجتبی(ع)، آمدن امام حسین(ع) در صحرای کربلا مدیریت دشمن است. دارد دشمن را مدیریت می‌کند و این نکته مهمی است. وقتی مقام معظم رهبری می‌فرمایند نرمش قهرمانانه یعنی تکیه به قدرت داخلی، دشمن را مدیریت کن، همان طور که دشمن دارد ما را مدیریت می‌کند.
 
من یکی دو تا از مدیریت‌های دشمن را نسبت به خودمان بگویم، آن وقت ببینید اینجاها کم داریم یا نه؟ مدیریت دشمن نسبت به ما چیست؟ امریکایی‌ها مؤسسه‌ای دارند به نام بروکینز. این مؤسسه مربوط به سیا و تأثیرگذار بر افکار رئیس‌جمهور، مسئولین امریکا، نمایندگان کنگره و غیره ذلک است. مسائل را بررسی و تجزیه و تحلیل می‌کند و نظر می‌دهد. یکی از کارهایی که این مؤسسه انجام داده این است که گفته است باید کاری کنیم که کینه ایرانی‌ها نسبت به ما از بین برود. در این کار هم باید از عوامل داخلی‌مان استفاده کنیم، هم از بیرون و هم در مسیر توافق‌نامه، این راه را در پیش بگیریم. می‌گویند باید کاری کنیم که این کینه از بین برود. در همین توافق‌نامه ژنو چه کار کرده‌اند؟ دقت کنید. در مذاکرات می‌بینیم که در دور قبلی مذاکرات، یکمرتبه فرانسه آمد و بازی را به هم زد. همین جا یک سئوال مطرح می‌شود. بعضی از دوستان ما مخصوصاً در صدا و سیما به این قضیه توجه نکردند. پیغام داده شد که دارید بیخودی فرانسه را گنده‌اش می‌کنید و همه کاسه کوزه‌ها را سر آن می‌شکنید و این دقیقاً همان چیزی است که امریکا می‌خواهد. اصلاً طراحی شده بود که فرانسه بیاید و یکمرتبه بازی را به هم بزند. یکمرتبه می‌بینید کری موقعی که می‌خواهد به ژنو برود، اول به اسرائیل می‌رود. چه هدفی را دنبال می‌کند؟ همه اینها می‌خواهد بگوید ایرانی‌ها! ما می‌خواستیم در توافق‌نامه به جایی برسیم، این فرانسه بود که نگذاشت. مردم ایران! ما می‌خواهیم در توافق‌نامه با شما به نتیجه برسیم و برای این کار اول باید می‌رفتیم و دم اسرائیل را می‌دیدیم. در مورد اسرائیل که تکلیف معلوم است و مقام معظم رهبری فرموده‌اند هر کشوری که با اسرائیل بجنگد، ما پشت سرش هستیم. او هم دارد روغن ریخته را نذر امامزاده می‌کند. می‌گوید تو که کینه‌ات به اسرائیل محکم است، بگذاریم محکم‌تر شود. اصلاً برود به سمت این. دارد طراحی می‌کند. بعد نوبت به فرانسه می‌رسد. در آلماتی ایرانی‌ها وقتی طرحشان را ارائه می‌دادند، به‌قدری طرح جامع بود که همه ساکت شدند. من تمام مذاکرات را ریز به ریز گوش کرده و متن آنها را خوانده‌ام. همان جا نماینده انگلیسی می‌گوید به جای خوبی رسیده‌ایم. ادامه بدهیم و کار را تمام کنیم. همان جا شرمن، نماینده امریکا کاغذی برای نماینده انگلیس می‌نویسد که: «خفه شو! تو چه کاره‌ای که حرف می‌زنی؟» امریکایی که با انگلیس می‌تواند این طوری برخورد کند، در اینجا نمی‌تواند به فرانسه بگوید تو خفه شو؟فرانسه بیاید بازی را به هم بزند؟ انتخاب فرانسه هم حساب‌شده است. اخبارش را نمی‌توانم در اینجا بگویم، اما این انتخاب هم حساب‌شده است، به خاطر این که در مسائل اقتصادی و بازرگانی می‌داند وضع ما با فرانسه چیست و او را انتخاب می‌کند. این مدیریت دشمن است، چون بالاخره ما دشمن امریکا هستیم. امریکا دارد ما را مدیریت می‌کند که افکارمان را به کدام سمت ببرد. مدیریت دشمن یعنی این. آن وقت با کمال تأسف بعضی از افراد ما در داخل حواسشان نیست می‌آیند و می‌گویند شعار «مرگ بر امریکا» را جمع کنید.
 
از تحریم‌های هسته‌ای تا تحریم‌های حقوق بشری
 
جمع شدن شعار مرگ بر امریکا همان چیزی است که امریکا می‌خواهد. دیشب وزیر دفاع امریکا در صحبت‌هایش در خلیج‌فارس گفت. خبر هم این بود که گفتند امریکایی‌ها دیگر تحریم به اسم هسته‌ای در سنای امریکا علیه ایران تصویب نمی‌کنند، تحریم به نام دیگری تصویب می‌کنند. چه جوری؟ امریکایی‌ها الان وارد سه موضوع می‌شوند:
 
1ـ در مورد بحث حقوق بشر تحریم تصویب می‌کنند، یعنی می‌گویند ایران حقوق بشر را رعایت نمی‌کند، تحریمش می‌کنیم و تحریم‌ها سخت‌تر را از آن طریق اعمال می‌کنیم.
 
2ـ می‌گویند ایران حامی تروریسم است و تحریم‌ها را از این طریق تحمیل می‌کنند.
 
3ـ می‌گویند ایران در منطقه اغتشاش درست می‌کند. جنگ 33 روزه، جنگ 22 روزه، امروز سوریه و مباحثی از این دست. 
 
حرفی که دیشب وزیر دفاع امریکا در خلیج‌فارس گفت. کوتاه بیاییم مثل قضیه سگ است. به سینه‌اش بروید عقب می‌نشیند. عقب بنشینید می‌آید به سینه‌تان. تعارف ندارد. حالا رفتید و در مورد هسته‌ای به توافق رسیدید، بعد از آن حقوق بشر را می‌خواهید چه کار کنید؟ تروریسم را می‌خواهید چه کار کنید؟ مباحث منطقه‌ای را می‌خواهید چه کار کنید؟ باید محکم مقابلش بایستی. او دشمن است و باید بفهمد که تو هم دشمن او هستی. خدا حفظ کند آقای آیت‌الله جوادی آملی را. آقای ظریف پیش ایشان رفته بود، ایشان گفتند: «وقتی با آنها دست می‌دهی، بعدش انگشت‌هایت را بشمار». باید این جوری به دشمن نگاه کنی. وضع دشمن این است.
 
یک نکته را بگویم. اینجا محضر علم و اساتید است. درخواستم این است که بروید ببینید روایت امام رضا(ع) در باره کسی که خداوند او را در جایگاه ولی فقیه می‌گذارد چیست و خدا به او چه می‌دهد؟ تعارف ندارد. یکی از چیزهایی که امام رضا(ع) می‌گویند به چنین فردی داده می‌شود حکمت است و حرف‌هایی که می‌زند حکیمانه است. این کلام امام معصوم(ع) است. مقام معظم رهبری چند سال پیش فرمودند اگر دشمن فکر می‌کند ما اجازه می‌دهیم حادثه‌ای مثل کربلا و عاشورا تکرار شود اشتباه می‌کند. بله، ما مثل امام حسین(ع) در میدان هستیم، پای کار هستیم، اما اجازه نمی‌دهیم 72 تن به شهادت برسند. بالاخره ولایت و امام(ره) که معماری این انقلاب را به دست داشت، یک تاریخ است. لطفاً به درخواستم دقت کنید. شما باید با رویکرد انقلاب اسلامی در این فاز بروید و این کار را بکنید. امام معماری این انقلاب و امروز مقام معظم رهبری مدیریت این انقلاب را بر اساس یک سابقه تاریخی که تاریخ بنی‌اسرائیل و انبیای گذشته و 1400 سال تاریخ اسلام پشت سرش هست جلوی روی اوست و دارد از این تاریخ عبرت می‌گیرد و کار انجام می‌دهد. بنابراین قرار نیست اجازه بدهد حوادث عبرت‌آموز قبلی تکرار شوند. بناست جلوی این جور حوادث را بگیریم.
خداوند در قرآن به هیچ قومی به اندازه‌ای که به مسائل بنی‌اسرائیل پرداخته، نپرداخته است، برای این که پای کار بودند، ولو عده قلیلی از آنها، اما پای کار بودند تا جایی که خدا در حقشان می‌فرماید: «یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ»(3) می‌گوید شما را قوم برتر قرار دادم. تعارف که ندارد. چرا؟ چون پای کار بودند، اما همین قوم پای کار، کارش به جایی رسید که: «فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ»(4) شد مبغوض‌ترین قوم. چرا مبغوض‌ترین قوم شد؟ چه کرد؟ چه اقداماتی را انجام داد؟ 
 
انقلاب اسلامی در مسیری که دارد می‌رود همواره با فتنه مواجه است
 
نمی‌توانیم تاریخ را همین طوری مطالعه کنیم و خوشمان بیاید و تجزیه و تحلیل کنیم و از آن بهره‌برداری نکنیم. مهم بهره‌برداری است. در تصمیم‌گیری‌ها، گفتمان امام و رهبری گفتمان بهره‌برداری از این تاریخ است. این مهم است. در تصمیم‌گیری یعنی مدیریت روی دشمن. نهضت‌های مختلفی در این منطقه اتفاق افتاده‌اند. در الجزایر، عراق، مصر و جاهای دیگر. در تاریخ ببینید چند نهضت شکل گرفته است؟ اما در همه این نهضت‌ها نسل اول پای کار بود، از اواخر نسل اول به نسل دوم و سوم که می‌رسد کار تمام می‌شود. امام و مقام معظم رهبری یکی از کارهایی که انجام می‌دادند و دارند انجام می‌دهند این است که نگذارند کار تمام شود. نسل‌های دوم، سوم، چهارم و... هم باید پای کار بمانند و جلو بیایند. این که می‌بینید مقام معظم رهبری چند روز پیش در هفته بسیج وقتی سخنرانی می‌کند، تازه شروع به پرده‌دری نسبت به استکبار می‌کند و می‌گوید که امریکا کیست. تازه می‌گوید می‌خواهم به بحث استکبارستیزی بپردازم، برای این که اگر به این بحث نپردازد، دشمن یادمان می‌رود و طراحی دشمن در این که چینه را به‌جای دیگری ببرد جواب می‌دهد. باید حواسمان به این نکته جمع باشد. دو سه تا سئوال هم بپرسید و ما زحمت را کم کنیم.
 
سوال: با توجه به خطبه اول آقای خاتمی در روز جمعه و این که میزان نفوذ فتنه‌گران و تحرکاتی که شروع کرده‌اند‌ و انتصاباتی که در دانشگاه‌ها صورت گرفته است و میزان نفوذی که در بدنه دولت کرده‌اند، چقدر می‌توانند برای جامعه خطرآفرین باشند؟
 
انقلاب اسلامی در مسیری که دارد می‌رود همواره با فتنه مواجه خواهد بود. اگر فکر می‌کنید فتنه تمام می‌شود، خیال باطلی است. کافی است این 35 سال را مرور کنید. همین طور پشت سر هم فتنه بوده است. 18 تیر، سال 88 و... مگر این که انقلاب دست از معیارها و شاخصه‌هایش بردارد، ولی اگر پای کار باشد همواره گرفتار فتنه خواهد بود. منتهی نکته قابل توجه این است که هوشیار و پای کار بودن نیروهای ارزشی و حزب‌اللهی ما پاسخگو و مقابله‌کننده است. اتفاقی در انتخابات افتاده است. مشکلی که داریم این است که نیروهای ارزشی ما بعد از حوادثی ناگهان منجمد و شوکه می‌شوند و از حرکت باز می‌ایستند. این اشتباه است. ما نباید از حرکت بازبایستیم. اساتید هم در اینجا حضور دارند. ما یک چیز غلطی در مورد امیرالمؤمنین(ع) می‌گوییم و آن هم این که علی(ع) را 25 سال خانه‌نشین کردند. خدا وکیلی این حرف در حق علی(ع) درست است؟ علی(ع) اصلاً شخصیتی است که خانه‌نشین شود؟ اصلاً می‌شود به علی(ع) گفت در خانه بنشین؟ علی را کنار زدند، ولی شخصیت علی خانه‌نشینی نیست. اگر خانه‌نشینی بود پس از 72 بار خلیفه دوم نمی‌گوید: «لو لا علی لهلک عمر»، آدم خانه‌نشین که این کارها را نمی‌کند. اگر خانه‌نشین بود، این نخلستان‌هایی که آباد کرد و مدینه را از نظر اقتصادی در فقر به سر می‌برد نجات داد و در سطح بالایی قرار داد، پس این کارها چیست؟ کتاب‌های تاریخی را ببینید. خیلی‌هایش را که نگذاشتند بیان شود. مگر همین علی(ع) پیش خلیفه دوم نرفت و گفت: «پیامبر(ص) به من بشارت داده است که باید لشکر راه بیندازی و اسلام را عرضه کنی»؟ آدمی که خانه‌نشین باشد که این کارها را نمی‌کند، پس «تِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ»(5) که خدا در قرآن می‌گوید سنت الهی است. می‌گوید حکومت حق را کنار می‌گذارند، باطل‌ها سر کار می‌آیند، برای این که می‌خواهند ببینند مؤمنین چه کاره‌اند؟ اینها سنت‌های خداست که در قرآن بیان می‌شوند.
 
نکته مهمش این است که وقتی دیدیم یک مقدار بر اساس مذاق و سلیقه ما نیست، ناگهان از حرکت باز بایستیم. باید در میدان باشیم. محکم در میدان بیاییم. چیزی هم که آقای احمد خاتمی می‌گوید همین است. بله، همین حرکت آقای خاتمی باید پشتوانه داشته باشد. باید فریاد نیروهای ارزشی بلند شود. در میدان هم باید باشند. آنها اصلاً پی این می‌گردند که شما ساکت شوید تا هر کاری که دلشان می‌خواهد بکنند. فتنه‌گران به دنبال این هستند که با کمال پررویی برگردند. تعارف هم نداریم. امریکایی‌ها هم در همان طرحی که گفتم مؤسسه بروکینز دنبال می‌کند به این نتیجه رسیده و گفته‌اند که ما در دوره اصلاحات اشتباه کردیم. باید از کسانی که دنبال اصلاحات امریکایی بودند حمایت می‌کردیم که آنها بمانند و مردم ببینند آنها برایشان کار می‌کنند و آنها بمانند. اشتباه کردیم. این دفعه این اشتباه را نباید بکنیم.
 
چه کسی باید برای مردم روشنگری کند و هشدارهایش را بدهد و این مسائل را تعقیب کند؟ بله، آنها به دنبال اهدافشان هستند و ما هم باید محکم در میدان باشیم. ان‌شاءالله با توفیق الهی به نتیجه هم می‌رسیم. البته به نتیجه رسیدن هزینه و سختی دارد. باید بیایید به میدان و هزینه بدهید. آبرو بگذارید. خیلی کارها باید بشود تا اتفاق بیفتد.
 
سوال: دستاورد قرار نهایی‌ای که باید انجام شود با توجه به دست خالی ما از همه لحاظ چیست؟ سئوال دیگر این است که چرا مقام معظم رهبری تاکنون مثل چند سال پیش به بحث هسته‌ای ورود پیدا نکرده‌اند؟
 
رهبر معظم انقلاب مدیریت خطوط قرمز را برعهده دارند
 
مقام معظم رهبری ورود دارند، خط قرمزها را هم توجه دارند، نکته قابل توجهشان این است که بالاخره مدیریت اجرایی کشور دست رئیس‌جمهور است و به او گفته‌اند تو باید مسئله را مدیریت کنی. به موقعش هم به میدان می‌آیند و اگر ببینند از خط قرمزها رد شده‌اند محکم برخورد می‌کنند. اینها هشدارهایی است که داریم می‌دهیم. بالاخره انتظاری که وجود دارد این است که همه کسانی که باید داد و فریاد بزنند و هشدار بدهند به میدان بیایند. نباید همه چیز را به ایشان ختم کنیم. این هم غلط است. نباید همه چیز به ایشان ختم شود. بالاخره بقیه می‌خواهند چه کار کنند؟ وظیفه ندارند؟ روشنگری و تبیین کنند؟ خواهشم از شما این است که بروید و آن تکه صحبت‌های آقا را که فرمودند آن دو سالی که پلمپ شد چیزهای خوبی داشت، بخوانید، آن وقت جواب سئوالتان را خوب می‌گیرید. قبل و بعدش را ببینید خیلی قشنگ جواب می‌گیرید.
 
اخیراً مقام معظم رهبری در مورد جنگ شیعه علیه شیعه اعلام خطر جدی کرده‌اند. در عراق آقایی به نام آیت‌الله سَرخی اعلام موجودیت کرده‌اند. این موضوع چقدر خطر دارد؟ 
 
دشمن که دارد با ما برخورد می‌کند از خودمان گرفته است. این که دارد همان طور که کفر و ضلالت منتشر می‌شود، از همان راه‌ها باید برای انتشار هدایت و مسیر صحیح اسلامی استفاده کرد. دقیقاً کفر هم همین جور دارد عمل می‌کند. عملیات انتحاری را دشمن از کجا یاد گرفت؟ از عملیات شهادت‌طلبانه ما. وقتی عملیات شهادت‌طلبانه ما را دید گفت من می‌توانم از این طریق به اینها لطمه بزنم و بغل گوش ما در پاکستان مدرسه علمیه راه انداخت و در آن مدرسه سرویس‌های اطلاعاتی سیا، عربستان و... را در آن تربیت می‌کنند که طرف شب فردایی را که می‌خواهد بیاید و خودش را به کشتن بدهد و جایی را منفجر کند به مناجات با خدا می‌گذراند.
 
با کمال تأسف مشکل دیگری هم که داریم این است که بخشی از علمای مذاهب مختلف ما تا بگیرند قضیه چیست یک مقدار زمان می‌برد. راه دوری نرویم. در قضیه سوریه جمهوری اسلامی ایستاده بود و از بشار اسد دفاع می‌کرد. چرا؟ چون بشار در محور مقاومت نقش داشته است. دولت سوریه مشکل دارد و اگر بنا باشد حرف بزنیم، مسائلش را بیشتر از دیگران می‌دانیم. آن بحثش جداست، اما شخص بشار در مقاومت نقش داشته است و ما هم از بشار حمایت می‌کنیم. می‌خواهند حمایتی را که از بشار می‌شود بشکنند. طراحی دشمن این است که این را بشکند. سه سال هم هست و همه دنیا هم پشت این قضیه هستند که این را به نتیجه برسانند، ولی نمی‌توانند. نکته‌ای که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که در قضیه سوریه از همه جا پیام می‌آمد که علمای اسلامی ارتباطاتشان را با ما قطع کرده‌اند و می‌گویند شما دارید از ظالم حمایت می‌کنید. نمی‌دانستند پشت قضیه چیست، اما آیا امروز این جوری است؟ تغییر کرده و همه چیز عوض شده است. امروز می‌بینید همان علمایی که از ما ایراد می‌گرفتند، صدایشان درآمده است و دارند با ما همراهی می‌کنند. این یک مشکل جدی است که داریم. در مسائل به‌روز نیستند. 
 
دشمن هم دقیقاً در بحث شیعه دارد همین را طراحی می‌کند. باید حواستان جمع باشد. هم داخل کشورمان آدم‌هایی را دارد هم بیرون از کشور سرویس اطلاعاتی خصوصاً MI6 انگلیس در تقسیم کاری که با امریکا کرده صد در صد در منطقه ما فعال است. امریکایی‌ها فقط قلدری بلدند و این جور کارها را خیلی خوب نمی‌توانند انجام بدهند. امریکایی‌ها اصلاً در کارهای اطلاعاتی‌شان طراحی ندارند. فیلم‌های هالیوودی را ببینید. امریکایی‌ها حتی در جاهایی که می‌خواهند محبت هم نشان بدهند، آخر تیر را می‌زند و کلک طرف را می‌کند. اصلاً قلدرند و چنین حالتی را دارند. فرهنگشان این جوری است، اما انگلیس‌ها خیلی کارکشته و زرنگ هستند.
 
یک آدم انقلابی دو آتشه که عاشق لندن می‌شود!
 
یک مثال می‌زنم. ببینید یک آدم انقلابی دوآتشه می‌رود لندن، وقتی برمی‌گردد می‌گوید لندن برای زندگی جای خوبی است. آدم مقدس‌مآبی که اصلاً با انقلاب کاری ندارد می‌رود لندن و برمی‌گردد و می‌گوید لندن برای زندگی جای خوبی است. لاابالی می‌رود و برمی‌گردد و می‌گوید لندن جای خوبی برای زندگی است. هر کسی می‌رود و برمی‌گردد می‌گوید جای خوبی است، برای این که او همه چیز را جمع کرده است. انگلیسی‌ها این جوری هستند. امروز در درگیری‌های قومی و مذهبی در منطقه انگلیس فعال است. هنر انگلیس هم این است که همیشه از درون مذاهب دین درست می‌کند. وهابیت و بهائیت را درست کرده است. امروز شما شک نکنید در مورد شیعه در آینده قطعاً مجموعه‌ای را راه خواهد انداخت تا جوانان را تحت تأثیر خودشان قرار بدهند. اینجا هوشیاری می‌طلبد. تبیین قضایا می‌طلبد. یکی از کارهای ما باید این باشد که روش‌های سرویس‌های اطلاعاتی را تشریح کنیم. یک نمونه را بگویم. یکی از اقدامات سرویس‌های اطلاعاتی این است که دیگر به یک فرد نمی‌گویند تو بیا بشو جاسوس ما، ما نه با تو ارتباط داریم، نه برایمان خبر، سند و مطلب بیاور و چنین و چنان کن که این وسط لو برود و بفهمند جاسوس است و آبرویش برود. نه، این کار را نمی‌کنند. ببینید یک نفر می‌خواهد مسئول دفتر یک مسئول رده بالای کشور شود. سرویس اطلاعاتی می‌رود و به این مسئول دفتر مراجعه می‌کند و در ظرف ده دقیقه چهار تا از خرابکاری‌هایش را فیلم می‌کند و می‌گذارد جلویش و می‌گوید: «ببین! من این اطلاعات را از تو دارم. باید بیایی با ما همکاری کنی». او هم می‌گوید: «بسیار خوب! آبرویم را نبر، همکاری می‌کنم». می‌گوید: «تا آخر عمرت فقط یک کار از تو می‌خواهم و تا آخر عمرت هر جا بودی این کار را انجام بده. ماهیانه پول به حسابت می‌ریزم، جوری هم می‌ریزم که هیچ‌کس نفهمد. همین. با تو هیچ ارتباطی هم برقرار نمی‌کنم که لو بروی». درخواستی که از او می‌کند این است که تو که مسئول دفتر فلان آقای رده بالای کشور هستی، فقط اجازه نده مدیریت کارهای مختلف از آدم‌های قوی استفاده کند. هر چه آدم‌هایی که انتخاب می‌کند ضعیف‌تر باشند، بهتر. الان سرویس‌های اطلاعاتی این شکلی دارند کار می‌کنند. نمی‌گویند برو برایمان اطلاعات بیاور. می‌گوید: «فقط مراقب باش وقتی می‌خواهد وزیر بگذارد، آدم ضعیفی را بگذارد. تو فقط نگذار قوی‌ها بالا بیایند». و السلام! نتیجه چه می‌شود؟ چه بر سر آن کشور می‌آید؟
 
یک نمونه دیگر. طراحی دشمن به این صورت است که آن قدر در این بین واسطه می‌گذارد که شما به مخیله‌تان هم خطور نکند که دشمن دارد این کار را انجام می‌دهد. در یکی از شهرهایی که شیعه و سنی با هم زندگی می‌کردند، یکی از آقایان یکمرتبه می‌بیند بلندگویی در مسجد شیعه‌ها به سمت محله سنی‌ها چرخیده است و یک نفر هم هر شب می‌آید روضه حضرت زهرا(س) را می‌خواند و جاهایی را هم می‌خواند که به سنی‌ها برمی‌خورد. مدتی می‌گذرد و یک شب بالاخره از او می‌پرسد: «فلانی! این چه سرّی است که تو هر شب می‌آیی اینجا و روضه حضرت زهرا(س) می‌خوانی؟» جواب می‌دهد: «نمی‌دانم! یک نفر در بازار می‌گوید نذر دارد و به من پول می‌دهد و من هم می‌آیم روضه می‌خوانم». می‌روی سراغ آن بازاری و می‌پرسد: «آقا! از کجا پول می‌آوری این کار را می‌کنی؟» بازاری می‌گوید: «والله من هم نمی‌دانم. یک نفر فلان جا هست و به من پول می‌دهد و می‌گوید بده». تا ده یازده واسطه را جلو می‌رود و بالاخره سر از سفارت انگلیس در می‌آورد. روضه حضرت زهرا(س) می‌خواند.
 
ببینید دشمن دارد چه جوری طراحی می‌کند؟ این که ما دست سرویس‌ها را بخوانیم و نقشه‌ها و برنامه‌هایشان را بفهمیم و ان‌شاءالله بتوانیم با آنها مقابله کنیم.
 
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 
 
                                     
پی‌نوشت‌ها:
 
(1) قرآن کریم، سوره طلاق، آیات 2 و 3.  
 
(2) قرآن کریم، سوره بقره، آیه 2.
 
(3) قرآن کریم، سوره بقره، آیات 47 و 122.
 
(4) قرآن کریم، سوره انفال، آیه 16.  
 
(5) قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه 140.
http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=176799
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد