گروه فرهنگی مشرق به نقل از رجانیوز: روزهای
پس از عاشورا همواره یادآور نقش بیهمتای حضرت زینب (س) در طول تاریخ است،
او که در تمام سالیان عمرش نبوت همراه با رافت، امامت توأم با عدالت،
مظلومیت آمیخته با کرامت و در آخر شهادت همراه با عزت را به چشم دید تا
روزگار او را بسازد برای روزهای سخت تنهایی؛ که از ورای کوههای درد،
عزتمندانه و پیروز «ما رأیتُ الاّ جمیلاً» را در گوش تاریخ فریاد بزند.
بانو مدفون دمشق است و برکت آن شهر و
دیاری که امروز فتنهها میانش برافروختهاند تا مردمانش اسلامی را که
یکهزار و ۳۷۴ سال پیش آلرسول مصیبتها را برایش متحمل شدند، به صندوقچه
خاکگرفته تاریخ بسپارند.
اما مثل همیشه کسانی هستند که در مسیر
پیشوایشان اباعبدالله الحسین (ع) گام بردارند و از دین خدا دفاع کنند؛
مانند آنهایی که «مدافعان حرم» نام گرفتهاند و ندای «هل من ناصراً یَنصِرُنی» را
لبیک گفتهاند.
شهید رسول خلیلی یکی از همین انصار بود
که به صورت داوطلبانه مدافع حرم بانوی دمشق شد و جنگید تا آنجا که در
27 آبان (چهاردهم محرم) به دست گروهک تکفیری در سوریه با ضرب گلوله به شهادت رسید.
اواسط شهریور ماه بود که تصمیم به رفتن
گرفت، وصیتنامهاش را هم نوشت و به رسم امانت به پدر سپرد تا اگر دیگر
برنگشت دستخطی برای آنها به یادگار گذاشته باشد. از زیر قرآن رد شد و رفت و
از همه چیز دل کند و مادر و پدر و برادر برایش آروزهای خوب کردند.
شب سیزدهم محرم با خانواده اش تماس میگیرد و از برگشتش خبر میدهد. مادر خانه را آب و جارو می کند و به همه خبر
میدهد که فردا رسولم بر میگردد ولی درست یک روز مانده به برگشت، در نزدیکی
حرم حضرت رقیه (س) به درجه رفیع شهادت نائل میشود.
حالا هفت روز از شهادت رسول خلیلی این
جوان 25 ساله گذشته و پدر و مادرش بنا به وصیت او لباس مشکی به تن نکرده
اند و ورد زبانشان "الحمدالله" شده است. خوشا به سعادتشان که در این روزهای
ایام عزاداری اباعبدالله پسرشان شهیدِ دفاع از حرم عقیله بنیهاشم شد.
آنچه در ادامه می آید متن وصیت نامه شهید رسول خلیلی است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره آل عمران آیه 195
"فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا
مِنْ دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا
لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ
تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ
وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ"
آنان که از وطن خود هجرت کردند و از
دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند جهاد کردند و کشته
شدند، همانجا بدی های آنان را میپوشانیم و آنان را به بهشت هایی که زیر
درختان آن نهرهای آب جاری و روان است، داخل میکنیم و این پاداشی است از
جانب خدا.
با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و
مهربان که در حق بنده حقیر از هیچ چیزی کم نگذاشته است و سلام و دورد به
محضر صاحب العصر و الزمان (عج) و روح پاک امام راحل (ره) و رهبر عالم تشیع و
اسلام قائدنا آیت الله سید علی خامنهای (مدَّ ظله العالی) و روح پاک تمامی
شهدای اسلام به خصوص سید الشهداء ابا عبدالله الحسین (ع) که جانها همه فدای
آن بزرگوار.
به موجب آیه شریفه "کل نفس ذائقه الموت"
تمامی موجودات از چشیدن شربت مرگ ناگزیر بوده و حیات ابدی منحصر به ذات
اقدس باری تعالی می باشد.
این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان
های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ما باید برویم و
راه این است. دیر یا زود فرقی نمی کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم.
پدر و مادر عزیزم که سلام و درود خداوند بر شما باد
از شما کمال قدردانی را دارم که مرا با
محبت اهل بیت (ع) و راه ایشان و در کمال صبر و عاشقانه بزرگ کردید و همیشه
کمک حال من بوده اید. از شما عذرخواهی می کنم و سرافکنده ام که فرزندی خوب
برای شما نبودم و در حق شما آنچنان که باید خوبی نکرده ام. از شما می خواهم
که مرا حلال کنید.
در حق این فرزند حقیرتان دعا کرده و از
خداوند بخواهید که او را ببخشد و این قربانی را در راه خود بپذیرد. می دانم
که شما ناراحت نیستید؛ زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من
آموخته اید و این همیشه آروزی دیرینه من بوده که خدا عاقبت مرا با شهادت
در راهش ختم به خیر گرداند.
خوش ندارم که این شادمانی را با لباس
های سیاه و غمگین ببینم، غم اگر هست برای بیبی جان حضرت زینب (س) باید
باشد، اشک و آه و ناله اگر هست برای اربابمان ابا عبدالله الحسین (ع) باید
باشد و اگر دلتان گرفته روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و
خانم جان تنگ است.
اما چه خوشحالی بالاتر از اینکه فدایی راه این بزرگواران شویم. پس غمگین نباشد.
برادر عزیزم
مرا حلال کن و ببخش ، می دانم که در حق
تو هم کوتاهی کردم، برایم دعا کن و مرا نیز حلال کن، خدا را سرلوحه کارهای
خود قرار بده. از خداوند می خواهم همیشه کمک حال تو برادر عزیزم باشد. دعا
برایم یادت نرود.
از فامیل، همبستگان نیز می خواهم که مرا حلال کنند و ببخشند و برایم دعا کنند.
رفقا، دوستان و همکاران و همنشینان عزیزم
که شاید بیشترین اوقات زندگیم را در
کنار شما بوده ام، خداوند را شاکرم که در رفاقت هم به من لطف عطا کرده که
دوستان و همنشینانی به خوبی شما دارم تا تکمیل کننده و یاری دهنده من
باشید.
شما همگی می دانید من راه خود را انتخاب
کردم و این راه را دوست داشته و دارم و خیلی از شماها هم کمک کننده من
بودید از تمامی شما عذر می خواهم که رفاقت را در حق شما تمام نکرده و
ملتمسانه خواهانم که مرا عفو کنید و حلالم کنید.
مرا ببخشید، برایم بسیار دعا کنید و در روضه های ارباب و مجالس عزاداری اهل بیت (ع) مرا فراموش نکنید.
من خود را در حد و اندازه ای نمی بینم
که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم چه
بسیار است. فقط می خواهد چشم بینا و گوش شنوا.
خنک آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به امید سر کویش پر و بالی بزنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آن که آورد مرا باز برد تا وطنم
مرغ بال ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
پناه می برم به خداوند مهربان و از او می خواهم که بر من سخت نگیرد.
شب اول قبر دعا برایم را فراموش نکنید رفقا
و من الله التوفیق
العبد الحقیر محمد حسن خلیلی (رسول)
لازم
به ذکر است مراسم هفتم این شهید بزرگوار عصر سه شنبه 5 آذر ماه از ساعت 15
الی 17 در مسجد پیامبر اعظم (ص) واقع در شهید محلاتی برگزار می شود.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/266403