دیگه چه خبر؟ che khabar

خبر ، تحلیل و مقاله

دیگه چه خبر؟ che khabar

خبر ، تحلیل و مقاله

گزارش کانترپانچ از زنا به نام جهاد؛ افشاگری یک جهادگر نکاح درباره رسوایی تروریست‌ ها

این زن دمشقی (با نام مستعار لینا) لباسی معمولی به تن داشته، پالتویی بلند پوشیده بوده و موهای سر وی کاملاً پوشیده بود. وی زنی مطلقه، دارای تقریباً 40 سال سن است که سه فرزند دارد و حقوق کافی برای تأمین معیشت خانواده‌اش نداشته است تا اینکه مردی تقریباً هم‌سن وی به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد.


گروه بین‌الملل مشرق - بعد از حمله جهانی به سوریه از سوی کشورها و جریان‌های مختلف و با وجود رویکردهای متفاوت مبارزان طبیعی بود که این قدرت‌ها از ابزارهای مختلف اعم از قتل و فتواهای جنجال برانگیز استفاد کنند. یکی از نمونه‌های آن فتوای جهاد نکاح با عنوان «زن و انقلاب سوریه» استفاده کنند.

مجله "کانتر پانچ" شرح حال یکی از زنان سوری که قربانی فتوای جهاد نکاح شده را بیان کرده است. این مجله در ابتدا به توصیف حال این زن قبل از پذیرش انجام مصاحبه پرداخته و گفته است که وی با اکراه و به شرط آنکه این مصاحبه باید در مکانی عمومی صورت گیرد، انجام مصاحبه را قبول کرده است.

در این مجله آمده است که این زن دمشقی (با نام مستعار لینا) لباسی معمولی به تن داشته، پالتویی بلند پوشیده بوده و موهای سر وی کاملاً پوشیده بود. وی زنی مطلقه، دارای تقریباً 40 سال سن است که سه فرزند دارد و حقوق کافی برای تأمین معیشت خانواده‌اش نداشته است تا اینکه مردی تقریباً هم‌سن وی به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد. لینا به امید آنکه این ازدواج باعث بهبود شرایط زندگی‌اش شود، پیشنهاد وی را می‌پذیرد. این فرد از اهالی عین تروما در حومه شرقی دمشق بوده که تحت سیطره تروریست‌های وهابی افراطی قرار دارد.

 لینا با ورود به محل زندگی شوهر جدید احساس می‌کند که در شهر ارواح وارد شده است. چرا که در آنجا از آب و برق و آبادانی خبری نبود. وی در آنجا با مردانی برخورد کرد که گویا سوری نیستند. این افراد سر خود را پوشانده بودند، ساطور، چاقو و زنجیر به دست و لباسهای افغانی به تن داشتند. وی همچنین در آنجا خودروهایی بدون پلاک دولتی و آمبولانس‌هایی متعلق به یکی از بیمارستان‌های منطقه مشاهده کرد که معلوم بود آن را به سرقت برده‌اند. لینا در آنجا احساس ‌کرد که وی بر خلاف زنانی که سرا پا پوشیده‌اند و دستان آنان نیز پوشیده است، لباسی بد حجاب بر تن دارد. لینا در عین تروما در پی گفت‌وگو با شوهرش در ایمان و اعتقادات خود تجدیدنظر می کند. وی فکر می‌کرد که اسلام در همین پوشش و ایمان فعلی خلاصه می‌شود اما در اثنای گفت‌وگو با شوهرش درمی‌یابد که وی اسلامی نامفهوم، تیره و منحرف ارائه کرده است.




شوهر لینا به وی می‌گوید که شیوخ ساکن این شهرک از اهالی منطقه خواسته‌اند که به جهاد بپردازند. وی می‌گوید جهاد دارای چند بعد است. گاهی جهاد با سلاح و مال است و گاهی نیز در صورت نیاز جهاد با نکاح است. شوهر لینا می‌گوید: در این جهاد فرد می‌تواند با تمامی بیوه‌زنانی که شوهران خود را در نبردها از دست داده‌اند، ازدواج کند! در جهاد نکاح، مرد می تواند با چهار زن ازدواج کند و بعد از اندک زمانی آنها را طلاق دهد تا دیگری با آنان ازدواج کند. همچنین زن مطلقه باید با بیش از چند مرد ازدواج کند و این فرایند باید مدام تکرار شود!


لینا پس از شنیدن گفته های شوهرش، از  زمان "عِده" سؤال می‌کند. این زمان حدود چهار ماه است که در طی این مدت، زن بیوه و مطلقه به دلیل اینکه احتمال دارد از شوهر پیشینش باردار باشد، نمی‌تواند با مرد دیگری ازدواج کند. شوهرش در پاسخ وی با تندی گفت:
 «مفتی ما در این زمینه فتوا داده است!»

در عین‌تروما، لینا توانست جواب یک سؤال را برای ما مشخص کند و آن اینکه تمامی اهالی این منطقه وابسته به گروه‌های مسلح مخالف نظام سوریه هستند چرا که تمامی خانواده‌ها و حامیان آنها و همه ساکنان آنجا فرار کرده‌اند. به خاطر ترس از کاهش ساکنان، حفظ بافت جمعیتی این منطقه از طریق نگه‌داشت ساکنان باقیمانده ضرورت دارد. تبدیل عین‌تروما به نقطه‌ای حیاتی به گونه‌ای که مردان به آسانی و به شکل مجانی از زنان بهره جویند و نیز شرعی جلوه‌دادن این قضیه، یکی از راه‌های حفظ ساکنان است.

یک ماه بعد از ازدواج لبنا، شوهرش تصمیم گرفت با یافتن یک زن بیوه جوان دیگر بر پایبندی به تعهد خود نسبت به "جهاد نکاح" پایدار بماند. لینا تنها یک روز قبل از ازدواج‌شان به گفت‌وگوی تلفنی شوهرش با زن دیگری پی برد. در این گفت‌وگو تنها شرط زن جدید این بود که «شوهر، توانایی ادامه حضور در "نبرد" و "بستر" را داشته باشد»!


لینا دریافت که این نوع جهاد بر پایه نیازهای جنسی و تمایلاتی فراتر از آن است، از این رو نتوانست این نوع زندگی را تحمل کند، چرا که مبانی جدید اسلامی شوهرش که بر روی وی پیاده می‌شد او را به نابودی می کشاند. شوهر لینا با حرام  و گناه دانستن سیگار کشیدن، او را از این عمل بازداشته بود. این در حالی بود که وی به لینا می‌گفت یک بار نزدیک بوده یک سرباز سوری را برباید، ولی بخت با وی یار بوده و او توانسته فرار کند. لینا پس از شنیدن این جمله از شوهرش می‌پرسد چرا کشیدن سیگار حرام است، ولی ربودن یک سرباز به جرم خدمت به ارتش حلال است؟ شوهرش می‌گوید: «هر یک از عناصر ارتش سوریه و نیروهای وابسته به بشار یا حزب‌الله گناهکار هستند و پنهانی با اسرائیل در ارتباطند.»

تجربه ازدواج لینا صدمه زیادی بر وی وارد کرد و وی تنها دو ماه بعد ازدواج از شوهرش جدا شد.

لینا یکی از هزاران زن عرب است که بر پایه فتاوای تازه‌صادرشده مفتیان وهابی درباره جنگ در سوریه، برای ارائه خدمات جنسی به تروریست‌های سلفی، به سوریه رفته و می‌روند و این روند هر روز در حال تشدید است.


http://www.mashreghnews.ir/fa/news/235155

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد