در تهران مرد پینه دوزی بود به نام آقا سیدکریم که اکثر علمای اهل معنا
معتقد بودند گاهی حضرت بقیة الله الاعظم(ع) به مغازه محقر او تشریف می برند
و با او می نشینند و هم صحبت می شوند!
نام و شهرت ایشان آقا سیدکریم
محمودی بود و در گوشه ای از بازار تهران به پینه دوزی و پاره دوزی مشغول
بود. به همین جهت مشهور به آقا سیدکریم پینه دوز بود.
آقا سیدکریم با
وجود آن مقامات ولایی و توحیدی، تا حدودی گمنام بود و در زمان حیاتش فقط
خواص و علمای اهل معنای تهران از حالات و مقاماتش باخبر بودند.
ارادت ویژه سید کریم به حضرت سیدالشهداء(ع)
نقل است آقا سیدکریم پینه دوز همچون آقا و مولایش حضرت بقیة الله الاعظم(عج) هر روز به صورت دائم در هر صبح و شام دقایقی را به یاد سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) گریان می گشته است و بدون استثناء در طول سال، در هر صبح و شام قطره های اشکی جانسوز از دیدگانش سرازیر می شده است.
جلوه ای از تشرفات آقا سیدکریم
در یکی از تشرفات سیدکریم، امام زمان (ع)به او می فرمایند: اگر هفته ای بر تو بگذرد و ما را نبینی چه می کنی؟ سیددر پاسخ می گوید: آقاجان! به خدا می میرم! و امام زمان(ع) می فرمایند: اگر این طور نبود، هفته ای یک بار ما را نمی دیدی!
در یکی دیگر از تشرفات، امام زمان(ع) خطاب به سیدکریم می
فرماید: آیاکفش ما را نیز می دوزی؟ و سید بلافاصله می گوید: بله آقاجان!
اما سه نفر جلوتر از شما کفششان را آورده اند. امام زمان(ع) دقایقی بعد،
بار دیگر می فرمایند: سید! کفش ما را نمی دوزی؟ و سید می گوید: چرا آقاجان!
بعد از این سه کفش می دوزم.
دقایقی می گذرد و امام زمان(ع) برای بار
سوم می پرسند: سید! آیا کفش ما را نمی دوزی؟ در این هنگام، سید طاقت از کف
می دهد و برمی خیزد و امام زمانش را در آغوش می گیرد و می گوید: سید و آقای
من! این قدر مرا امتحان نفرمایید! اگر یک مرتبه دیگر بفرمایید، فریاد می
زنم و همه را خبردار می کنم که یوسف فاطمه در آغوش من است.
برگرفته از کتاب "گنجینه دانشمندان"
http://shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=59&Id=264066&Mode=