مساحت 92 هزار کیلومتر مربعی اردن به طور عمده از صحراهای خشک و بایر تشکیل
شده است. بیش از 80% مساحت کشور را بیابان تشکیل میدهد، اما در قسمتهای
غربی ارتفاعاتی نیز وجود دارد. در نوار مرز غربی اردن، رود اردن جاری است
که این کشور را از سرزمین های اشغالی جدا میکند. شهرهای عمده اردن (امان)
پایتخت در شمال غربی و شهرهای اربد و الزرقا در شمال هستند. از آنجا که
قسمت اعظم اردن صحراست، آب و هوای آن نیز خشک و بیابانی است. این در حالی
است که قسمت غربی کشور در طول دوران بارندگی سالیانه، (از نوامبر تا آوریل)
شاهد بارش نسبی است.
تاریخچه سلسله سلطنتی در اردندر
قرن شانزدهم، این منطقه به تصرف امپراتوری عثمانی درآمد. در جنگ جهانی اول
بریتانیا به اعراب شورشی بر ضد حکومت عثمانی کمک کرد تا استقلال خود را به
دست آورده و از عثمانیها جدا شوند. در 1920 جامعه ملل منطقه شرق رود اردن
– ماوراء اردن – را به صورت بخشی از فلسطین به بریتانیا واگذار کرد، ولی
در 1923 ماوراء اردن به امیر نشینی مجزا تبدیل گشت. در 1946 این کشور به
عنوان پادشاهی اردن استقلال کامل یافت و امیر عبدالله (1880 تا 1951)
پادشاه آن شد. ارتش اردن در جنگ 1948 اعراب و اسرائیل با افتخار جنگید و
سرزمینهای از فلسطین اشغالی غربی را آزاد کرد که در آوریل 1950 رسماً به
اردن الحاق گشت.
در1951 عبدالله اول ترور شد. پس از ترور شاه
عبدالله اول در اورشلیم پسرش طلال ابن عبدالله برای دورهای کوتاه پادشاه
شد. بزرگترین موفقیت شاه طلال تصویب قانون اساسی اردن بود. وی در سال ۱۹۵۲
به دلیل بیماری اسکیزوفرنی از سلطنت برکنار شد. در آن زمان پسرش حسین برای
پادشاه شدن بسیار جوان بود و بنابر این یک کمیته ویژه اردن را اداره
میکرد.
پس از اینکه حسین به سن ۱۸ سالگی رسید از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۹۹
بر اردن حکومت کرد. وی در این مدت با وجود شرکت در جنگ 6 روزه
عقبنشینیهای زیادی در برابر رژیم اشغالگر قدس داشت. در جنگ 1967 اعراب و
رژیم اشغالگر قدس، اردن کرانه غربی از جمله بخش عربی اورشلیم را به رژیم
اشغالگر قدس داد. در دهه 1970 قدرت چریکهای فلسطینی مقیم اردن موجودیت دولت
اردن را به مخاطره انداخت. پس از جنگ داخلی کوتاه و خونین سپتامبر 1970
رهبری فلسطینیها از کشور گریختند. در 1988 ملک حسین از داشتن هر گونه
مسئولیت در کرانه غربی چشم پوشی کرد.
"حسین بن طلال" پدر شاه فعلی اردن در
سال ۱۹۹۱ ملک حسین به حکومت نظامی پایان داد و در سال ۱۹۹۲ به قانونی سازی
تأسیس احزاب سیاسی اقدام کرد. در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۳ انتخابات پارلمانی در
اردن برگزار شد. ایجاد تغییرات بحثبرانگیز در قانون انتخابات باعث شد
اسلام گرایان انتخابات سال ۱۹۹۷ را تحریم کنند.
ملک عبدالله دوم پس از
فوت پدرش در فوریه ۱۹۹۹ جانشین وی شد. عبدالله به سرعت به تایید مجدد پیمان
صلح اردن-اسرائیل و تقویت روابط اردن با ایالات متحده آمریکا پرداخت.
عبدالله در اولین سال حکومتش ایجاد اصلاحات اقتصادی را در دستور کار خود
قرار داد.
ساختار قدرت در اردنحکومت
اردن سلطنت مشروطه است. قوه مقننه در اختیار مجلس ملی است که از دو مجلس
سنا و نمایندگان تشکیل شده. پادشاه 40 عضو مجلس سنا را برای دورههای هشت
ساله انتصاب و کسانی را برای پستهای نخستوزیری و وزرای کابینه نامزد
میکند. دوره خدمت سناتورها هشت سال است. مجلس نمایندگان از ۱۱۰ عضو تشکیل
شده که در رایگیری همگانی و بر اساس سیستم انتخاباتی یک نفر یک رای برای
یک دوره ۴ ساله انتخاب می شوند. پادشاه میتواند این مجلس را منحل نماید.
در این مجلس، ۹ کرسی به مسیحیان، ۶ کرسی به زنان و ۳ کرسی برای سرکیسیها و
چچنیها در نظر گرفته شده است. مجلس ۴۰ نفری سنا برای یک دوره ۸ ساله
توسط پادشاه منصوب میشود.
قانون اساسی اردن در ۸ ژانویه ۱۹۵۲ به
تصویب رسیده است. قوه مجریه در اختیار پادشاه اردن و هیات وزیران وی است.
شاه کلیه قانونها را امضا و تصویب میکند. دو سوم از هر دو مجلس اردن
میتوانند رای وتوی پادشاه را لغو کنند. پادشاه میتواند با ارائه حکم کلیه
قضات را نصب و خلع کند، اصلاحیه قانون اساسی را تصویب کند، اعلام جنگ
نماید و به نیروهای مسلح فرمان بدهد. تصمیمات کابینه، احکام دادگاهها و
واحد پول ملی به نام وی صادر میشوند. هیات وزیران به ریاست نخست وزیر،
توسط شاه تعیین میشود. او همچنین میتواند بنا به درخواست نخستوزیر هر
کدام از اعضای کابینه را اخراج کند. کابینه باید در مورد موضوعات مربوط به
سیاست کلی، در برابر مجلس نمایندگان اردن پاسخگو باشد و این مرجع میتواند
با رای عدم اعتماد دوسوم از اعضایش، کابینه را ناچار به استعفا کند.
نیروهای مسلح سلطنتی و اداره کل اطلاعات اردن نیز تحت کنترل پادشاه هستند.
برای
تبیین خلاصه ابزارهای قدرت در اردن می توان گفت که کاخ پادشاه و خانواده
حاکم، با قدرت مطلق خود سازمانهای امنیتی، قبایل و ارتش، ارتباط با
قدرتهای جهان عناصر قدرت و پایه سیاسی نظام اردن را تشکیل میدهند. این
کشور البته راهکار مخصوص به خود برای دور زدن مشکلات داخلی دارد و از تغییر
کابینه به عنوان تاکتیکی برای عبور از بحران استفاده میکند، در این راستا
اردن در 13 سال گذشته، 79 کابینه تشکیل داده است.
جمعیت و تقسیمات کشوریجمعیت
اردن ۸/۵ میلیون نفر است. اغلب جمعیت اردن از نسل اعراب بدوی هستند، یا
اصلیت قومی نژادی دارند که ۴۰٪ جمعیت اردن را به خود اختصاص میدهد.
با
وجود این، ۵۵٪ جمعیت اردن از اصل و تبار فلسطینی هستند که پس از جنگ اعراب
و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ از فلسطین
گریخته و یا به عنوان پناهنده به اردن وارد شده و در آنجا تابعیت اردن را
پذیرفتهاند. ۵٪ باقیمانده جمعیت اردن را اقلیتهای نژادی مختلفی تشکیل
میدهند که شامل سوریها، چچنیها، قرقیزستانیها، آشوریها، ارمنیها و
اکراد میشود که برخی از آنها خود را با فرهنگ عرب وفق دادهاند.
حدود
۳ میلیون نفر به عنوان پناهنده فلسطینی و آواره در اردن ساکن هستند که
بیشتر آنها شهروند این کشور شدهاند. از سال 2003 به این سو نیز شمار زیادی
از عراقیهایی که از جنگ عراق گریختهاند در اردن اقامت داشتهاند، البته
تاکنون اقدامی برای شمارش آنها صورت نگرفته است. شمار لبنانیهایی که از
زمان درگیری اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶ اقامت دائم در اردن داشتهاند ثبت
نشده است، اما چنین برآورد میشود که شمار این افراد بسیار کم باشد.
مسیحیان
نیز قریب به ۶٪ جمعیت اردن را تشکیل میدهند و ۹ کرسی از مجموع کرسیهای
مجلس اردن را به خود اختصاص دادهاند. اغلب مسیحیان متعلق به کلیسای
ارتودوکس یونانی (مشهور به ارتودوکس رومی به عربی هستند. بقیه نیز
کاتولیکهای رومی (مشهور به لاتین)، کاتولیکهای شرقی (مشهور به
کاتولیکهای رومی به منظور تمیز دادن آنها از کاتولیکهای غربی) و جوامع
مختلف پروتستانها از جمله باپتیستها هستند.
مسیحیان اردن از جوامع
مختلف آمدهاند و این مساله در رفتاری که آنها از خود نشان میدهند کاملاً
نمایان است، مثلا عشای ربانی کاتولیکها به عربی، انگلیسی، فرانسوی،
ایتالیایی، اسپانیایی، تاگالوگ و سینالا و همچنین گویشهای عراقی زبان عربی
برگزار میشود. از زمان آغاز جنگ عراق بسیاری از مسیحیان این کشور نیز به
صورت موقت یا دائم در اردن اقامت داشتهاند.
زبان رسمی اردن عربی
است، اما انگلیسی نیز تا حد زیادی در امور تجاری و دولتی و نیز میان مردم
تحصیل کرده مورد استفاده قرار میگیرد. آموزش زبان عربی و انگلیسی در مدارس
دولتی و خصوصی اجباری است. زبان فرانسوی نیز در برخی از مدارس دولتی تدریس
میشود، اما آموزش آن اجباری نیست.
اردن از لحاظ اداری و اجرایی به
۱۲ استان تقسیم میشود. هر یک از استانهای دوازده گانه تحت هدایت و رهبری
استانداری است که توسط پادشاه منصوب میشود. همچنین برای هر یک از
استانها و پروژههای توسعه و آبادانی در مناطق متبوع آنها مقامات خاصی نیز
در نظر گرفته میشوند. استانهای اردن به حدود ۵۲ ناحیه تقسیم میشوند.
اقتصاددر
طبقه بندی بانک جهانی اردن در ردیف کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین
قرار میگیرد. سرانه تولید ناخالص ملی اردن برای سال ۲۰۰۳ تقریباً ۱، ۸۱۷
دلار (۱، ۴۹۷پوند) بوده و به طور میانگین 5/14 درصد از جمعیت این کشور که
از لحاظ اقتصادی فعال محسوب میشوند در سال ۲۰۰۳ بیکار بودهاند.
میزان
رشد جمعیت اردن بالاست که البته در سالهای اخیر با کاهش مواجه شده و در
حال حاضر به ۸/۲٪ رسیده است. یکی از مهمترین فاکتورها در ارتباط با تلاش
دولت برای بهبود رفاه اجتماعی شهروندان، ثبات اقتصاد کلان این کشور است که
از دهه ۹۰ به این سو محقق و میسر شده است.
یک میلیون و ۵۶۳ هزار
نفر نیروی کار این کشور را تشکیل میدهند. نرخ بیکاری در اردن 5/13 درصد
است، اما منابع غیررسمی معتقدند رقم حقیقی در حدود ۳۰ درصد است. 2/14 درصد
از جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. در سال ۲۰۰۷ نرخ تورم در اردن
4/5 درصد بود. این کشور منابع کمی نفت و گاز دارد، اما مجبور به واردات
نفت و گاز برای مصارف داخلی خود نیز هست.
محصولات صادراتی این کشور شامل
البسه، مواد دارویی، پتاس، کود، سبزیجات و کالاهای تولیدی کارخانهای است
که به کشورهای آمریکا، عراق، هند، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و
سوریه صادر میشود.
محصولات
وارداتی این کشور شامل نفت خام، مواد اولیه نساجی، ماشینآلات، تجهیزات
حمل و نقل و کالاهای تولید شده در کارخانه است که از کشورهای عربستان
سعودی، چین، آلمان، آمریکا و مصر وارد میشود.
زمین قابل کشت فقط 5%
از کل مساحت اردن را تشکیل میدهد. کمک خارجی و پولی که اردنیهای شاغل در
خارج به کشور میفرستند منابع عمده ارز خارجی است.
روابط بین الملل اردنهمانطور
که گفته شد ملک عبدالله دوم از زمان روی کار آمدن خود سیاست درهای باز را
در مقابل غرب در پیش گرفت، وی که فارغ التحصیل دانشگاه های غربی بود، به
سرعت روابط حسنه خود با غرب را تقویت کرد و هر مانعی را در این راه از پیش
روی خود برداشت.
اردن در ۲۵ ژوئیه ۱۹۹۴ موافقت نامه عدم تجاوز با
اسرائیل را در واشنگتن دی سی (بیانیه واشنگتن) امضا کرد. ملک حسین پادشاه
اردن و اسحاق رابین در مورد این پیمان به مذاکره پرداختند. اردن و اسرائیل
در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۴ پیمان صلح وادی عربه را با حضور بیل کلینتون رئیس جمهور
وقت آمریکا و وارن کریستوفر وزیر امور خارجه دولت او منعقد کردند. آمریکا
در مذاکرات توسعه و آبادانی سه جانبه اردن و اسرائیل که اهم موضوعات آن
استفاده مشترک از آب و امنیت، مشارکت در بهبود دره نشستی اردن، پروژههای
زیرساختی، تجارت، امور مالی و موضوعات مرتبط با بانکداری بوده، مشارکت
کرده است.
اردن همچنین در مذاکرات صلح چند جانبه مشارکت داشته
است. اردن عضو سازمان ملل و بسیاری از آژانسهای تخصصی و وابسته به آن، از
جمله سازمان تجارت جهانی (WTO)، سازمان هواشناسی جهانیIMO))، سازمان غذایی
و کشاورزی جهان (FAO)، سازمان بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) و سازمان
بهداشت جهانی (WHO) است. همچنین اردن عضو بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول
(IMF)، سازمان کنفرانس اسلامی (OIC)، جنبش غیر متعهدها (NAM) و اتحادیه
عرب است. از زمان شروع انتفاضه الاقصی در سپتامبر ۲۰۰۰، اردن در
گردهماییهای زیادی سخت تلاش کردهاست تا با هدف میانه روی و اعتدال ارتباط
بین اسرائیل و فلسطین را پا بر جا نگه دارد و طرفین را به مذاکرات معوقه
موضوعات مرتبط با وضعیت نهایی منطقه بازگرداند، اما در این راه موفقیتی به
دست نیاورده است.
احزاب اردنتداوم
مشکلات ساختاری اقتصاد اردن، جمعیت رو به رشد و بازتر شدن فضای سیاسی،
باعث شده است احزاب سیاسی مختلفی در این کشور تشکیل شوند. پارلمان اردن
نیز در سایه انقلابهای مردمی در جهان عرب به سمت استقلال بیشتر پیش
میرود، اما با این وجود ملک عبدالله همچنان قدرت مطلقه را در اردن در
اختیار دارد، پارلمان نیز در این کشور نقش مهمی ایفا میکند.
احزاب
اردن را میتوان به دو بخش عمده احزاب دینی و احزاب سیاسی تقسیم کرد،
جریانهای دینی گرچه دیدگاههای سیاسی نزدیک به یکدیگر دارند، اما محوریت
تجمع خود را بر اساس اعتقادات دینی قرار دادهاند. اخوان المسلمین در اردن
مانند بسیاری دیگر از کشورهای عربی مهمترین و پرسابقه ترین حزب دینی در
اردن است، سلفی ها دیگر جریان پرنفوذ در اردن هستند.
الف: جریانهای دینیاخوان المسلمیناخوان
المسلمین اردن در سال 1946 میلادی در شهر امان با انگیزههای عدالت طلبانه
و اجرای احکام اسلامی و دینی که در تولد اخوان در مصر مؤثر بود، تشکیل شد.
امّا بر خلاف مصر به سرعت رو به گسترش گذاشت. این گسترش سریع ناشى از دو
علت بود: اوّل این که تعداد زیادى فلسطینى رانده شده در اردن که به اخوان
المسلمینِ آن کشور براى آزادى فلسطین دل بسته بودند ، به عضویت اخوان
درآمدند. دوم، فعالیتهاى اسلامى احزابى چون حزب التحریر اردن بود که در
ارتقاء آگاهیهاى سیاسى و مذهبى مردم و در نتیجه جذب آنان به سوی اخوان
تاثیر داشت.
تعداد اعضای اخوان المسلمون اردن 15 هزار نفر است که در
35 منطقه و در تمام استانها پراکندهاند. تعداد اعضای اخوان المسلمین اردن
15 هزار نفر بوده که در 35 منطقه و در تمام استانها پراکندهاند. همین
مقدار کافی است تا این جریان، بزرگترین جریان دینی در این کشور باشد. این
در حالی است که تأثیر این جریان بیش از جمعیت اعلام شده آن است. باید گفت
شکلگیری این جریان در اردن به سال 1945 بر میگردد که اولین رهبر آن، عبد
اللطیف ابوقوره سوری الاصل با حسن البنا، بنیانگذار خودجوش این جریان
ارتباط برقرار کرد.
این جریان، بزرگترین جریان دینی در این کشور
است. اخوان المسلمین اردن در نیل به اساسى ترین هدفش یعنى اسلامى کردن
جامعه، راه سازش با دولت و حکومت اردن را در پیش گرفت، زیرا پیروى از این
شیوه را با توجه به وجود آزادیهاى نسبى سیاسى در اردن، بهترین راه حل براى
تحقق هدف خویش تشخیص داد. بر این اساس همواره در تلاش است با به کارگیرى
تبلیغ و ارشاد، نفوذ در مؤسسات دولتى و شرکت در انتخابات، زمینههاى تدوین
قوانین اسلامى در اردن را فراهم سازد.
پس از شکست سال 1967 اخوان
المسلمین اردن در عملیاتهای زیادی علیه رژیم صهیونیستی شرکت کرد و با
ایجاد پایگاههای نظامی توانست موفقیتهای زیادی را در مبارزه با نیروهای
اشغالگر رقم بزند.
فاصله سالهای 1989 تا 1998 پرفروغترین دوران
فعالیت اخوان المسلمین اردن به شمار میرود و در این سالها توانستند 11
کرسی از مجموع 22 کرسی پارلمان اردن را از آن خود کند، علاوه بر این، سه
دوره متوالی نیز ریاست پارلمان اردن از آن اعضای این جماعت بود.در سال 1991
نیز پنج وزیر از اخوان المسلمین وارد کابینه اردن شد و در سال 1993 نیز 17
کرسی پارلمان اردن را از آن خود کرد.در سال 1992 جبهه عمل اسلامی اردن
(شاخه اخوان المسلمین) تاسیس شد و باز هم این جماعت توانست اکثریت کرسی های
پارلمان را از آن خود کند.
در سال 1994 و پس از امضای پیمان صلح
میان اردن و رژیم صهیونیستی (موسوم به وادی عربه) فشار حکومت بر نیروهای
اسلامگرا که مخالف این پیمان بودند افزایش یافت و دولت اردن به طور عملی در
مقابل این جماعت صف آرایی کرد. در سال 1997 و در پی فشارهای زیاد دولت بر
اخوان المسلمین و کاهش مشارکت سیاسی و رسمی آن، این جماعت تصمیم گرفت تا
انتخابات پارلمانی را تحریم کند.
درست ده سال پس از این تحریم یعنی
در سال 2007 اخوان المسلمین اردن تصمیم گرفت تا مجدداً وارد عرصه
فعالیتهای سیاسی شود و از همین رو در انتخابات پارلمانی شرکت کرد اما به
دلیل تقلب در انتخابات که دولت زمینه آن را فراهم آورده بود نتوانست بیش از
6 کرسی را از آن خود کند. اخوان المسلمین اردن در طی بیش از یک قرن فعالیت
خود در این کشور همواره نشان داده که نقش بسزایی در ثبات و امنیت اردن
دارد.
اخوانالمسلمین در هر دو طبقه اجتماعی فقیر و غنی اردن نفوذ
کرده است. این گروه در بین فقرا حضور پررنگتری دارد، چرا که شاخه خیریه
«انجمن مرکز اسلامی» با جمعآوری کمکهای نقدی و غیر نقدی، پیروان بیشتری
را به سمت خود جذب کرد. اخوان المسلمین اردن در تمامی مراکز دولت وارد شده و
برای اعضایی که نمیتوانند در دستگاههای دولتی مشغول شوند در مؤسسات
وابسته به خود کار ایجاد کرده و آنها را در اولویت جذب قرار میدهد.
آزادی
عمل نسبی اخوانیها در اردن با وجود استبداد حاکمیت اردن در این کشور به
علت مماشات اخوانیها با حاکمیت عبدالله دوم است، حکومت پادشاهى اردن نیز
برای اینکه بتواند از اخوان المسلمین برای جلوگیرى از نفوذ و توسعه احزاب و
نیروهاى سیاسى مخالف مانند کمونیستها استفاده کند، با فعالیتهای این حزب
مخالفت نمیکند، اما جناح انقلابى اخوان المسلمین اردن به رهبرى عبدالله
العظم که همیشه بر سر مسائلى چون مسئله فلسطین در تعارض و تضاد با رژیم
اردن بوده است، هیچگاه اجازه فعالیت سیاسى علنى نداشته است.
سلفیها، جریان پر سر و صدا و کم تأثیرجامعه
اردن تا قبل از دهه هشتاد قرن گذشته -زمان سکونت شیخ ناصر الدین ألبانی در
امان- آشنایی چندانی با جریان سلفی نداشت. بعد از حضور این فرد، جریان
مذکور رشد کرد و پیروان زیادی به دست آورد. در زمان ألبانی، پدر معنوی و
فرد اول جریان سلفی، فعالیتهای تبلیغی این جریان بر بازنگری و پالایش
عقاید مردم متمرکز شد. در پی توجه به این امر، آنها مستقیماً با فرهنگ دینی
حاکم بر جامعه و جریان صوفی و اخوانالمسلمین به مبارزه برخاستند.
سلفیهای
جهادی اردن نیز به دست کسانی شکل گرفت که از افغانستان پس از پایان جهاد و
فروپاشی اتحاد شوروی سابق و همچنین افرادی که از جنگ خلیج فارس در کویت
بازگشته بودند تا به این ترتیب این جریان دو یا سه دهه پس از همتای خود در
مصر، این بار در اردن و به دست فردی به نام "صالح سریة" تشکیل شود.
اولین
نمود سلفیهای جهادی اردن به اواسط دهه نود باز میگردد، هنگامی که
توافقنامه "وادی عربه" بین اردن و رژیم صهیونیستی به امضا رسید و این
توافقنامه مورد اعتراض شدید سلفیهای جهادی اردن واقع و موجب بروز
قیامهایی در این کشور شد که تشکیل گروهی جهادی در این کشور را به دنبال
داشت که به گروه "بیعة الامام" معروف شد و افرادی چون "ابو محمد المقدسی" و
"ابو مصعب الزرقاوی" را در بر میگرفت.
در این بین یک گروه سلفی
جهادی دیگر نیز به رهبری "عبدالله عزام" گروهی به نام "جیش محمد" (ارتش
محمد) را تشکیل دادند. اکثر اعضای جیش محمد را افرادی تشکیل میدادند که از
جماعت اخوان المسلمین جدا شده بودند که از مهمترین آنها می توان از "سمیح
زیدان" و "ابو قتیبة المجالی" نام برد که با عبدالله عزام در افغانستان نیز
جنگیده بودند.
ناتوانی جماعت اخوانالمسلمین در تحقق اهداف خود و
تسلیم شدن آنها در برابر خشونت و سرکوبگری رژیم اردن و عدم پذیرش برخی از
طرحها و ایدههای میانه و معتدل همین موجب شد تا برخی از اعضای جماعت از
ایدهها و افکار محتاطانه و میانه صرفنظر کنند، چون به این نتیجه رسیده
بودند که این ایدهها و اندیشهها هیچ گاه اهداف مورد نظر آنها را محقق
نخواهد کرد و به این ترتیب روی به افراط گرایی آورده و به طرفها و
جریانهای دیگری از جمله جریان "سلفیهای جهادی" ملحق شدند.
جریان
سلفی بعد از مرگ ألبانی ـ سال 1999- به دو شاخه مخالف تبدیل شد. یکی جریان
سلفی معتقد به افکار ألبانی و دیگری جریان مبارز پیرو ابومحمد مقدسی. در
اردن هر دو جریان اخوانی و سلفی به دست فلسطینیها شکل گرفت. با این تفاوت
که جریان سلفی بر عکس جریان دیگر به سرعت از خاستگاه فلسطینی خود جدا شد و
دیگر نام جریان اردنی فلسطینی الاصل را به یدک نکشید. این جریان بخصوص بعد
از ظهور ابو مصعب زرقاوی، محصور به شرق اردن شد. این شخص از شاگردان ابو
محمد مقدسی بود که در سال 2006 در عراق به دست آمریکائیها کشته شد. وی در
آن زمان رهبری القاعده را بر عهده داشت.
اقلیتهای دینی و اجتماعی دیگرمحیط دینی اردن تنها متعلق به اخوانیها و سلفیون نیست. در کنار این دو جریان، صوفیها جایگاه سوم را به خود اختصاص دادهاند.
به
اینها باید "گروه تبلیغ و دعوت" و جریان شیعه و ... را نیز اضافه کرد.
واقعیت این است که سلفیها و اخوانیها در جامعه اردن حرف بیشتری برای گفتن
دارند. صوفی ها، بیشتر با ثروتمندان این کشور تعامل دارند و در آرامش خود،
بدون آنکه ارتباط چشمگیری با طیف مسلمان داشته باشند به فعالیت خود ادامه
میدهند. همین وضعیت را "گروه تبلیغ و دعوت" دارند . در این میان جریان
شیعه در انزوا به سر می برد، چرا که بنا به دلایل مهم سیاسی و منطقهای با
موج روزافزون عداوت و دشمنی دولتی روبرو هستند.
ب: جریان های سیاسیجریان ملی اردنجریان
ملی اردن را باید ائتلافی میان احزاب و شخصیتهای بارز سیاسی اردن برشمرد
که میخواهند نقشه حزبی این کشور را تغییر دهند که در اختیار «جماعت اخوان
المسلمین» این کشور است.
رهبری این حزب را سیاستمداران بزرگ و
کهنهکار اردن بر عهده دارند و از معروفترین این شخصیتها میتوان به
«فایز طراونه»، نخست وزیر اسبق، «عبدالهادی المجالی» رئیس پارلمان و تعدادی
از وزرای با نفوذ پیشین اردن اشاره کرد.
ناظران سیاسی اردن معتقدند که این حزب به مهمترین رقیب «جبهه عمل اسلامی اردن» شاخه سیاسی جماعت اخوان المسلمین تبدیل خواهد شد.
جبهه عمل اسلامیحزب
«جبهه عمل اسلامی» اردن شاخه اخوان المسلمین در سال 1945 میلادی تاسیس شد و
بزرگترین حزب موجود در کشور اردن است که دارای مجلس شورا، دبیرکل و ساختار
بزرگی است که در انتخابات پارلمانی سال 2007 توانست 6 کرسی از کرسیهای
پارلمان این کشور را از آن خود کند.
تعداد نمایندگان این حزب در پارلمان
چهاردهم اردن 2003 - 2007، هفده نماینده بود و به دلیل کاهش شدید
نمایندگان راه یافته از این حزب به پارلمان که ناشی از تقلب گسترده صورت
گرفته در انتخابات بود، این حزب جنجال سیاسی بزرگی در اردن به راه انداخت و
اعضای حزب، دولت و دیگر احزاب را متهم به تقلب در انتخابات و خرید رأی
کردند.
جبهه عمل اسلامی اردن بزگترین طیف مخالف دولت است که همواره
سیاستهای ضد صهیونیستی را در دستور کار خود دارد و بزرگترین تنش میان این
حزب و دولت اردن بر سر پیمان صلح با رژیم صهیونیستی است.
حزب کمونیست اردناین
حزب در سال 1955 میلادی تاسیس شد و یک سال بعد توانست دو نماینده را به
پارلمان روانه کند. در سال 1970 در اثر فشار احزاب کمونیست منطقه به ویژه
کمونیستهای فلسطین، یک نیروی کمونیست واحد با نام «انصار» شکل گرفت که
متشکل از کمونیستهای اردن، سوریه و عراق بود تا بتوانند در مقابل
کمونیستهای فلسطینی الاصل که تعدادشان زیاد بود، حرفی برای گفتن داشته
باشند. اما این گروه مدت زیادی طول نکشید که از هم متلاشی شد و بار دیگر
حزب کمونیست اردن به طور مستقل به کار خود ادامه داد.
طی چند دهه
فعالیت این حزب، افراد زیادی تحت تاثیر شعارهای موجود جذب آن شدند، ولی در
سال 2005 میلادی بیشتر اعضای این حزب از جمله جوانان و دانشجویان از عضویت
در آن استعفا دادند و اعلام کردند واقعیت موجود در حزب آن چیزی نبود که
آنان به دنبالش بودند و بنابراین دیگر مشروعیت لازم را ندارد و تنها راه
ممکن، انصراف از ادامه همکاری در آن است.
هرچند در سال 2005 بیشتر اعضای این حزب جدا شدند، ولی رهبران آن همچنان به دنبال ادامه راهکاری جهت جذب افراد جدید هستند.
حزب بعث عربیاین
حزب در حقیقت نشأت گرفته از اندیشه فکری حزب بعث عربی سوسیالیستی سوریه
است. این حزب در سال 1993 میلادی و به دنبال اتحاد حزب عربی سوسیالیسم و
حزب بعث عراق تشکیل شد، ولی هیچگاه نتوانست محبوبیت لازم را در میان
سیاستمداران و جوانان یا دانشجویان پیدا کند و سقوط نظام صدام که بزرگترین
حامی حزب بعث بود، ضربه سنگینی بر پیکره این حزب وارد آورد و آن را از درون
متلاشی کرد.
حزب دموکراسی اردننام
اصلی این حزب، حزب چپ مارکسیست اردن است که در سال 1993 میلادی تاسیس شد،
این حزب در حقیقت امتداد فکری جبهه دموکراسی آزادیبخش فلسطین در اردن است.
برنامهها
و خط فکری این حزب بسیار شبیه به اندیشه مارکسیستی از جمله احقاق حقوق
طبقه کارگر و کشاورز، ایجاد اصلاحات اساسی در کشور، مساوات میان زن و مرد،
تعمیق دموکراسی بر اساس تعدد احزاب و جناحها است.
این حزب در طول
بیش از 15 سال از فعالیت خود نتوانسته جایگاه مناسبی میان شهروندان اردن
پیدا کند و به نظر میرسد، بیشتر اندیشههای آنان بر اساس شعار است و هیچ
مبدأ عملی ندارد.
ادامه دارد...