دیگه چه خبر؟ che khabar

خبر ، تحلیل و مقاله

دیگه چه خبر؟ che khabar

خبر ، تحلیل و مقاله

پرونده ویژه «بحران دمشق و تولد نسل سوم القاعده در سوریه»

پرونده «بحران دمشق و تولد نسل سوم القاعده در سوریه» به کالبد شکافی و بررسی چگونگی شکل‌گیری القاعده با همکاری بلک واتر و حمایت مالی وهابیت منطقه در بحران سوریه می‌پردازد، اینکه نسل سوم القاعده و طالبان شامی چگونه شکل گرفت.


به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق، همگان می‌دانندکه القاعده بی‌تاریخ و شناسنامه نیست و این جریان در کوه‌ها و دره های افغانستان و برای انجام یک هدف با پول و امکانات «سیا» و دلارهای نفتی «آل سعود» زائیده شد.


مردم منطقه و جهان مشاهده کرده‌اند که هر نقطه‌ای که القاعده بدان جا عزیمت می‌کند، سبب و باعث حضور ارتش امریکا می شود. مسیر عبور القاعده در چند دهه افغانستان، پاکستان، عراق، یمن، سومالی، شمال و غرب آفریقا بوده و اکنون سوریه است. نکته جالب اینکه هر مسیری که القعده عبور کرده است، آمریکا نیز با اقتدار حضور یافته و به عنوان ناجی و یار انسان‌ها ظاهر شده است.



 تولید نسل سوم القاعده در سوریه با همکاری بلک‌واتر و وهابی های منطقه


در مرحله اول خیزش جوانان جهان عرب علیه مستبدانی همچون حسنی مبارک، زین العابدین بن علی، معمر قذافی و علی عبدالله صالح یمنی، آمریکایی ها از نمایش و فیلمی تحت عنوان «کشته شدن بن لادن» پرده برداری کردند تا به جهان بگویند که تاریخ مصرف بن‌لادن و القاعده به اتمام رسیده است.


اما با گذشت اندکی از شروع بحران در سوریه، مشاهده کردیم که چگونه القاعده خود را با همکاری «بلک وتر» و حمایت مالی وهابیت منطقه، دگر بار بازتولید کرده و نسل سومی را در عرصه بحران در این کشور به دنیا آورد.


از آغاز شروع انفجارهای دمشق و عملیات انتحاری (دو عملیات در 23 دسامبر 2011 رخ داد و جان44 انسان بیگناه گرفت) مردم سوریه به وحشت افتادند، زیرا با چشمان باز دیدند که این شبح ویرانگر و مخرب همان هویت تکفیری و تخریبی تروریست‌های وهابی در عراق، افغانستان، پاکستان، سومالی و شمال آفریقا را دارند.


 عامل خارجی(مثلت آنکاراـ ریاض ـ دوحه و ائتلاف فرآتلانتیکی ) بحران سوریه، در همان روزهای آغازین بحران، بخوبی تشخیص داده که ادوات و ابرازهای بومی و عناصر داخلی(مهره های سوری) در مقابله تجربه و آگاهی دستگاه‌های اطلاعانی و امنیتی سوریه ناتوان و ضعیف و ناکارآمد است.


بنابراین به عاملی که خوب جغرافیایی منطقه را بداند و در عین حال در جنگ‌های چریکی و خیابانی و عملیات انتحاری تجریه کافی داشته باشد، نیاز مبرمی پیدا کردند و اینگونه بود که بخشی از القاعده و سلفی‌های وهابی عراق را به داخل سوریه گسیل دادند.


در این خصوص خود «أبو البکر البغدادی» امیر به اصطلاح جریان تکفیر و وهابی «دولة العراق الإسلامیة» اذعان داشت که سازمان ما «أبو محمد الجولانی»(رابط القاعده عراق با هسته های سلفی جهادی سوریه در سال‌های 2003 تا  2009) را از عراق جهت «اعلان الجهاد» به سوریه اعزام داشتیم.


با ورود الجولانی به سوریه جریان «جبهة النصرة لاهل الشام» در ژانویه 2012 متولد می‌شود و اولین انفجارهای دمشق در 23دسامبر2011، پیش درآمد و طلیعه این زایش بود. جبهه النصره از همان آغاز مأموریت خود در سوریه، با صدای بلند اعلام کرد که سرزمین سوریه میدان و عرصه جهاد است.


کارشناسان مسائل منطقه و جریان‌های وابسته به القاعده از اعلام اخیر «أبو بکر البغدادی الحسینی القرشی» امیر دولة العراق الإسلامیة (در می2010 ،امیر مؤمنین دولت اسلامی عراق شد) مبنی بر ادغام دو گروه «دولة العراق الإسلامیة» و «جبهة النصرة لاهل الشام» جهت جهاد علیه بشار اسد و برپایی «دولت خلافت اسلامی» در ساختار جدیدی تحت نام «الدولة الإسلامیة فی العراق و الشام»، زیاد شوکه نشدند، زیرا از ارتباطات تاریخی و ارگانیکی دو تشکیلات و نقش حامیان خارجی در مدیریت و هدایت عملیاتی این‌دو گروه اطلاع و آگاهی داشتند.


 در گذشته این گزارش‌ها در دسترس همگان بود و در صورت سازماندهی این داده‌ها تصویر روشن از روند و مسیر رشد و نمو گروه «جبهة النصرة لاهل الشام» در دسترس بود. از جمله اطلاعات سابق در این راستا می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:


  حضور فعال شیخ ضاری و تیمش عامل مهم در هدایت گروه‌های بعثی و وهابی عراق، طی دوسال اخیر در پرونده بحران سوریه بوده است.


  افزایش عرصه خدمات فنی و آموزشی شرکت بلک واتر (متخصص خدمات نظامی مرتبط به سازمان سیا)


افزایش حضور وهابی‌های عراق و اردن که سابقه همکاری با بن‌لادن و مصعب الزرقای در صحنه عملیات عراق در عرصه‌های نبرد معارضان مسلح سوری با ارتش سوریه.


  فعال شدن مناطق مرزی سوریه با همسایگان به ویژه با عراق و اردن که در گذشته جولانگه تردد گروه های تکفیری وهابی عراق در سال‌های (2003ـ 2013) بوده است.


وزارت خارجه آمریکا با گرفتن ژست «حقوق بشری و مدافع امنیت و ارزش جان انسان‌ها» در 11دسامبر 2012 توسط سخنگویش «ویکتوریا نولاند» اعلان کرد که «جبهة النصرة» یک جریان تروریستی است. آمریکا این ژست را دو روز بعد از دعوت «ایمن الظواهری» رهبر فعلی القاعده ، مبنی بر اتحاد و وحدت گروه های جهادی در سوریه به خود گرفت.


 پایه و اساس اندیشه تأسیس «جریان جهادی در بلاد شام» ابتدا توسط أبو مصعب زرقاوی رهبر شاخه عراقی القاعده در یکی از پایگاهی آموزشی جوانان جهادی عرب در هرات در اوایل سال‌های 2000، مطرح شده و در پی آن هسته‌هایی در سوریه، اردن، مناطق سنی لبنان و اردوگاه های فلسطینی(در سوریه،اردن و لبنان)،ایجاد شد.


 آمریکا جهت فریب دادن افکار عمومی ایالات متحده و مردم جهان، اخیراً اعلام کرده که یک سرباز آمریکایی که با جبهه النصره همکاری داشته، دستگیر کرده است حال آنکه واقعیت از ماجرای دیگری حکایت دارد.


القاعده و آمریکا در افغانستان و عراق به عنوان دو دشمن کهنه هستند و هریک از قتل سربازان طرف دیگر با افتخار یاد می‌کنند و آن را به فال نیک می‌گیرند اما حال چه شده که این دو دشمن در سوریه دست به دست یکدیگر علیه بشار اسد می جنگند. یکی آتش تهیه می ریزد و دیگری در فاز سیاسی فشارها را افزایش می‌دهد و خواهان کنار رفتن اسد می‌شود.


 یکی به روستایی می رود و سر زنان و کودکان را بریده و بر روی سینه هایشان قرار می دهد و دیگری با عملیاتی رسانه‌ای آن را به گردن دولت و ارتش سوریه می اندازد. یکی با شعار مبارزه با علویان به سوریه وارد شده و به پیر و جوان رحم نمی‌کند و دنبال سرنگونی اسد است؛ دیگری با ادعای دموکراسی خواهی و دفاع از حقوق‌بشر به دنبال جایگزینی برای اسد می‌گردد.


یکی قرائت خود از اسلام را قرائت درست و یاران خود را «مسلمانان کامل» می‌داند و دیگری ادعای لیبرال‌ترین تفاسیر از انسان و زندگی و دنیای مدرن را دارد. یکی سربریدن هر انسانی خارج از تعریف خود از انسانیت را مستحب موکد می‌داند و دیگری گاه به ضرورت سیاست به تیرخوردن سگی در میدان جنگ هم اعتراض می‌کند.


مطالب فوق مقدمه‌ای بر انتشار پرونده ویژه‌ای با عنوان «بحران دمشق و تولید نسل سوم القاعده در سوریه» شد. اینکه بر آن شدیم تا در یک پرونده ویژه و چند قسمتی، به موضوع حضور هدفمند القاعده در سوریه و ارتباط آن با سلفی‌ها و القاعده عراق بپردازیم.


«مراحل زایش نسل سوم القاعده در فصل بهار عربی و در رحم بلاد الشام»، «مقدمات زایش جریان جبهه النصره»، « کارنامه عملیاتی جبهه النصره»، «روند ادغام و اهداف ادغام دو گروه»، « تبعات ادغام و وحدت بر گستره بحران سوریه و روندآن چه خواهد بود»، «محدوده و قلمروی جغرافیایی فعالیت ساختار سلفی جدید»، « معنا، فلسفه وجودی و اهداف تأسیس دولت اسلامی در عراق و شام» از جمله محورها و مسائلی است که در این پرونده بررسی خواهد شد.


ادامه دارد...

منبع:فارس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد