نخست وزیر عراق گفت:
ما هماکنون پا به پای ملت سوریه ایستادهایم.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس،
هفته نامه پنجره نوشت: عراق از بزرگترین صادرکنندگان نفت در جهان است و
بهدلیل موقعیت استراتژیک و تمدن چند هزار سالهاش همواره از کشورهای مهم
و مورد توجه در جهان بهشمار میرود. منطقه خاورمیانه نزدیک به دو سال است
شاهد موج انقلابها و قیامهای اسلامی در کشورهای مختلف است، از همین رو
روز به روز شاهد تغییر و تحولاتی گستردهتر در این منطقه هستیم.
چند هفتهای است که مناطق سنی نشین غرب عراق نیز بیثبات شده و ناآرامیها بهطور خاص برخی استانها مانند الانبار را در برگرفته است.
الانبار علاوهبر چالشهای مذهبی، با کشورهای اردن، عربستان و سوریه نیز مرز مشترک دارد. کنار هم قرار دادن این اطلاعات این فرض جدی را به ذهن متبادر میکند که تحریکهای مذهبی عراق همزمان با دو هدف دنبال میشود: هدف اول سرنگونی دولت «نوری المالکی» در عراق و هدف دوم آغاز تلاش و دورخیز جدیدی برای براندازی حکومت «بشار أسد» رییسجمهوری سوریه اما این بار از محور پرتنشترین مرز مشترک با عراق. جایی که میتواند معبری مناسب برای انتقال گروههای مسلح به خاک سوریه در سایه تنشها و تحریکهای مذهبی اخیر عراق باشد.
این شرایط بازماندگان حزب منحله «بعث» نیز فرصت را مغتنم دانسته و درصددند با استفاده از ابزارهای قومیتی و مذهبی و با امید به کسب حمایت مجدد برخی کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی، پرچم براندازی در عراق و تجزیه منطقهای را به دست بگیرند.
این بیثباتی میتواند علاوهبر فایدهای که برای «بعثیها» دارد، «کردها» را نیز در جبهه مخالفان دولت مالکی تقویت کند. همچنین فاصله و شکاف ایجاد شده بر اثر بیثباتی این پتانسیل را نیز داراست که «کردهای عراق و سوریه را به یکدیگر نزدیک کرده و خطری دیگر برای عراق را رقم زند.
بر همین اساس «ابوهدی الموسوی» از جانب «پنجره» گفتوگویی اختصاصی با نخستوزیر کشور عراق آقای «نوری المالکی» انجام داده است و موضع ایشان در مورد برخی مسائل مهم از جمله وضعیت سوریه، قراردادهای تسلیحاتی و نفتی عراق، موضوع بحث برانگیز منطقه فدرال کردستان عراق، روابط این کشور با جمهوری اسلامی ایران و ... را جویا شده است که مشروح این گفتوگو در ادامه تقدیم میشود:
* جناب نخستوزیر؛ با توجه به حساسیت بحران کنونی در کشور سوریه، موضع دولت عراق در برابر این بحران چیست؟ شما مخالف حزب بعث هستید و نظام حاکم در کشور سوریه نیز یک نظام بعثی است. بسیاری از گروههای مخالف در داخل و خارج سوریه علیه نظام کنونی برخاستهاند، ولی موضع صریح دولت عراق تاکنون مشخص نشده است. آیا دولت شما موافق نظام حاکم بر سوریه است یا مخالف آن؟
رژیم بعث هرجا که باشد، من مخالف آن هستم ولی موضع کنونی ما ضد نظام بعثی یا ضد مخالفان نیست. نظام حاکم بعثی، سوری است و ملت سوریه با آن سر و کار دارد؛ حال میخواهند آن را قبول یا نفی کنند. ما هماکنون به امنیت منطقه میاندیشیم. القاعده و دیگر مزدوران امنیت منطقه را تهدید میکنند. سرنوشت عراق بعد از تغییر نظام در سوریه چه میشود؟
این موضوع مهم سبب شده است که دولت عراق موضعگیری خاصی در قبال بحران سوریه داشته باشد. ما به آینده سوریه میاندیشیم.سوریه به عرصه نبرد منطقهای تبدیل شده است و این رویارویی به دیگر مناطق نیز سرایت خواهد کرد. کشورهای مجاور سوریه از جمله عراق، ترکیه، اردن و لبنان از این قاعده مستثنی نیستند. بدیهی است که این مسائل باعث میشود ما موضعگیری سیاسی ویژهای داشته باشیم. ما نه موافق نظام حاکم هستیم و نه موافق مخالفان؛ بلکه ما هماکنون پا به پای ملت سوریه ایستادهایم. هرچه ملت سوریه بخواهد، حقی مسلم است.
ما با عدالت، آزادی و انتخابات در سوریه موافقیم و نسبت به روش مخالفان سوری و عملکرد برخی کشورهای همسایه و عربی در سوریه ملاحظاتی داریم. حق و حقوق ملت سوریه با انتخابات به سرانجام میرسد و ما همین را میخواهیم. در ضمن ما مخالف مسلح شدن دو طرف یعنی نظام حاکم و مخالفین هستیم.
* شما از تفاوت موضع خودتان با مواضع کشورهای عربی نگران نیستید؟
به خدا من میدانم که موضعگیری کشورهای عربی چگونه است. سرانجام بهار عربی به کجا رسید؟ ملاحظه کردیم که در خیابانهای قاهره، تونس و اکنون در سوریه پرچم القاعده برافراشته شد. همه این را میدانند.
همه کشورهای عربی درباره سوریه موضع واحد ندارند. متأسفانه برخی متأثر از فضا هستند. ما موضع خودمان را رها نمیکنیم؛ چراکه شرایط مثبت و منفی سوریه بر ما تأثیر دارد و ملاحظات ما با کشوری که از منطقه دور است و تحولات سوریه بر آن تأثیر ندارد، متفاوت است.
بحران سوریه بر کشور ما تأثیر مستقیم منفی دارد. آقای کوفی عنان و آقای أخضر الابراهیمی موضع دولت عراق را تأیید کردند. ما باور داریم که ارسال سلاح به سوریه باعث تشدید بحران و کشته شدن بیشتر سوریها خواهد شد و دو طرف درگیری از آن سودی نمیبرند.
* صادرات نفت عراق به اردن هماکنون به حجم قابل توجهی رسیده است. رفت و آمد مقامات ایرانی به بغداد بیشتر شده و اخیرا هم آقای لاریجانی به بغداد آمد. مقامات امنیتی عراق جهت گفتوگو با مقامات عربستان سعودی وارد ریاض شدند و روابط شما با کشور کویت نیز روز به روز بهتر شده است. با وجود بحثهای سیاسی با ترکیه، هماکنون حجم مبادلات تجاری با این کشور به بیش از سیزده میلیارد دلار رسیده است. اینها تحولاتی است که بعد از سقوط رژیم سابق عراق صورت گرفته است. آیا این سیاستهای دولت عراق با بهار عربی مرتبط است؟
هرگز؛ تمامی این موارد حاصل یک برنامهریزی دقیق سیاسی است. برنامه کنونی دولت عراق جلوگیری از مداخله بعضی از کشورها است.
همه کشورها در تمامی امور خود مشکلاتی دارند؛ همانطور که ما مشکلات فراوانی داریم نمیخواهیم کسی در امور ما مداخله کند. تمامی کشورها باید با یکدیگر همکاری مفیدی داشته باشند و برای پیشرفت و آبادانی کشور خود نیز تلاش کنند.
* در فضای بینالملل، قرارداد نظامی با روسیه ابهامات فراوانی را بههمراه داشته است. آیا این قرارداد به مشکلی برخورده است یا فشار آمریکا باعث به تعویق افتادن آن شده است؟
ما از این قرارداد عقب نشینی نمیکنیم. بهزودی این قرارداد با تغییرات اساسی به مسیر اصلی خود بازخواهد گشت. بنده خود پیگیر این موضوع بودم. با همکاری وزارت دفاع این پرونده مورد بررسی جدیدی قرار گرفت. برای احتیاط بیشتر نماینده ویژه و هیأت خرید سلاح را تغییر دادیم و اکنون هیچ واسطهای بین دو طرف نیست.
نماینده ویژه ما هم برای عقد قرارداد به روسیه سفر کرد. بنده دلیل این شایعهپراکنیها را نمیدانم. من منتظر دلیل واقعبینانهای هستم که برایم ثابت کند فرد یا افرادی از این قرارداد نفعی بردهاند.
اگر دلیل قانعکنندهای وجود داشت، آن را به بازرسی کل ارجاع میدهم. بنده شخصا پیگیر این مسأله بودم و تاکنون به مدرکی دست نیافتهایم. بعضیها اصرار دارند که بگویند عدهای بابت این قرارداد به دام قانون افتادهاند. دیروز یکی از تحلیلگران سیاسی میگفت که در این قرارداد دو میلیارد دینار اختلاس شده است.
این تحلیل بیاساس است. بنده تأکید میکنم که این قرارداد ایرادهایی دارد ولی نه بهشدت کلام این تحلیلگران. بنده شخصا خودم به روسیه رفتم و پرونده سلاح را مورد بررسی قرار دادم. برای احتیاط لازم نماینده و هیأت خرید سلاح را نیز تغییر دادم. به کشور روسیه هم اعلام کردم جانشین من که وزیر دفاع است را برای عقد قرارداد میفرستم.
* آیا قادر به آن هستید که مسئولیت سیاسی این قرارداد را مثلا در بُعد فساد مالی و اقتصادی بپذیرید؟
بنده از نظر امنیتی به این موضوع مینگرم نه از منظر سیاسی. اگر شخص یا اشخاصی به هرنحوی مرتکب فساد در این پرونده شوند، بنده آنها را به بازرسی کل تحویل خواهم داد. جرم آنها این خواهد بود که مرتکب فساد شدهاند یا قصد چنین عملی را داشتهاند. در ضمن هیچ مبلغی بابت این قرارداد به روسیه پرداخت نشده است. حتی مبلغی هم به هیأت تنظیم قرارداد ندادهایم. همانطور که عرض کردم تاکنون هیچ موردی مبنیبر فساد در این پرونده دیده نشده است و من همچنان پیگیر این مسأله هستم.
* آیا شما قصد دارید که صدها هزار نفر از نیروهای مسلح کشور خودتان را با سلاحی مجهز کنید که تاکنون ارتش عراق به آن مسلح نشده است؟
این کلام اغراقآمیز است. ارتش عراق جزء یکی از قویترین و قدرتمندترین ارتشهای جهان محسوب میشد و در واقع جزء ده یا پنج ارتش برتر جهان بود. این درحالی است که ما در پایینترین سطح تکنولوژی نظامی بعد از تغییر نظام بودیم.
* دلیل مسلح شدن ارتش عراق به سلاحهای پیشرفته از جمله «اف16» و دیگر هواپیماهای پیشرفته آمریکایی چیست؟ آیا این نوع مسلح شدن باعث قدرت بیشتر ارتش میشود؟ مسأله دیگر این است که بعضی از چهرههای سیاسی به شش بار اعدام محکوم میشوند و بعضی دیگر میترسند که به بغداد بیایند و بعضی هم در کردستان هرچه میخواهند انجام میدهند. آیا این اتفاقات طبیعی است یا غیرطبیعی؟
بهتر است همین سؤال را از خود آنان بپرسید. چرا اتباع عراقی پناهنده شده به خارج نمیتوانند به کشور خود باز گردند؟ و چرا کسانی که در داخل عراق هستند، در آشفتگی به سر میبرند؟ از پاسخگویی مردم به این سوالات میتوانیم به حقیقت دست پیدا کنیم. بحث خریداری سلاح به امور امنیتی ربطی ندارد؛ اگر چه سلاحهایی مانند اف 16 و دیگر سلاحهای پیشرفته باعث قدرتمند شدن عراق در انظار عمومی میشود.
من به صراحت میگویم که اگر وضعیت سیاسی عراق بهتر شود، وضعیت امنیتی هم بهتر خواهد شد. مسأله استقرار سیاسی مهمتر از مسأله امنیتی کشور است؛ چراکه بعضی از سران سیاسی کشور باعث اخلال در امنیت و حتی تقویت تروریسم در کشور میشوند. این افراد همانند کسانی هستند که از خانواده خود سرقت میکنند. این مسأله ارتباطی با کمیت و کیفیت نیروهای مسلح و تجهیزات نظامی ندارد. هماکنون تعداد نیروهای مسلح در عراق بیش از نیاز کشور است.
در گذشته گروهکهای تروریستی برای خود نیروهایی داشتهاند. آنها به یک وزارتخانه حملهور میشدند و تمامی کارمندان را گروگان میگرفتند یا به یک تیم ورزشی حمله کرده و همه آنها را قتل عام میکردند.
با آن اوضاع ما به آن نیروها نیازمند بودیم ولی اکنون به امنیت سیاسی نیازمندیم. کسانی که دیگر نمیتوانند اعمال تروریستی انجام دهند، اکنون از تروریستها حمایت میکنند و مسأله حقوق زندانیان را به رخ میکشند. گویا نیروهای امنیتی دولت عراق مأمور به آن شدهاند که فقط بیگناهان را به زندان بیاندازند!
* برخی مدعی هستند که زنان به جرم همکاری با تروریستها به زندان محکوم میشوند.
این سخن بیهودهای است. چرا کسانی که مدعی حقوق بشر هستند، تاکنون از زنان بیوه و ایتام و کودکان عراق سخنی نگفتهاند؟ آیا فقط زندانیان در عراق بیگناه هستند؟! بسیاری از زندانیان از بازماندگان رژیم بعث سابق هستند و بسیاری دیگر نیز مرتکب جرم شدهاند.
بنده گروهی را مأمور ساختهام که مسئولیت امور حقوقی زندانیان برعهده آنها است. جالب است که ما فقط دفاع از مجرمین را میشنویم و کسی از خانوادههای شهدا و ایتام و کودکان دفاع نمیکند و ظاهرا حقوق بشر مختص به زندانیان شده است!
بنده با کمال میل آمادگی آن را دارم که اگر کسی دلیلی بیاورد و ثابت کند که فلان شخص کسی را زده یا شکنجه کرده یا زنی را بدون گناه بازداشت کرده باشد، با او برخورد کنم. به خدا من این را وظیفه خود میدانم؛ چراکه حرمت خانوادهها برای همه عزیز است.
* در روزهای اخیر شاهد تظاهرات اعتراضآمیز در استان «الانبار» بودهایم. نظر شما درباره تحرکات فوق چیست؟
تظاهرات حقی است که قانون اساسی آن را ضمانت کرده و دولت باید به خواستههای تظاهراتکنندگان گوش دهد؛ اما این موضوع باید با رعایت معیارهای قانونی صورت پذیرد و همانند انحلال گروه بازپرسی و عدالت یا لغو قانون مبارزه با تروریسم، در تضاد با قانون اساسی نباشد. برخی میخواهند میان پلیس عراق و تظاهراتکنندگان درگیری بهوجود آید و بگویند که آزادی و دموکراسی و حتی قانون اساسی در عراق وجود ندارد.
اما اراده و خواست مردم عراق این نیست که هر کسی از خانهاش خارج شود و با جمع کردن هزار یا دو هزار نفر و دادن دهها دلار به هر یک از آنها از سوی طرفهای خارجی تظاهراتی برپا کند.
من از نیروهای امنیتی و پلیس درخواست کردهام که با تساهل با تظاهراتکنندگان سنی برخورد کنند تا مانع از نتیجهبخشی تلاش کسانی بشوم که بهدنبال بهوجود آوردن تنش هستند.
* در آخر بفرمایید بحران کنونی کردستان بر سر مناطق مورد منازعه از کجا نشأت گرفته است؟ برخی مدعی هستند که این بحران به سبب آن است که ایران از این راه به سوریه سلاح وارد کند.
آیا ما برای رفت و آمد به آن راههای سخت و دشوار نیاز داریم؟ آیا راههای دیگری برای ارتباط نیست؟ راههای زمینی باز است و حمل و نقل در آن با امنیت کامل جریان دارد. آیا میشود که ما ارتشی را برای امنیت این راه آماده کنیم؟ این یک جنگ رسانهای علیه عراق است. نزاع با کردستان بر سر موضوع مناطق، از قبل بحران سوریه شکل گرفته و دعوا بر سر خط آبی است. مجلس آن را به عنوان خط مرزی کردستان تعیین کرده ولی کردها میگویند این تقسیمبندی آمریکایی است. چه شده است که کردها دیگر طرحهای آمریکا را قبول ندارند و این مسأله را رد میکنند؟ مسأله این است که آنها با نیروهای دجله که در محدوده خارج از خط آبی حضور دارند، مشکل پیدا کردهاند.
کردها میگویند چون این مناطق کردنشین است، نباید نیروهای دجله در آنجا باشند و حضور آنها نگرانکننده است. ما این مسأله را پذیرفتیم و نیروهای دجله آن مکان را ترک کردند ولی گویا دیگر استانها (نیوی، دیالی و کرکوک) هم جزء آن مناطق شدهاند! البته گفتوگوها جریان دارد تا بلکه ثبات در این منطقه حفظ شود.
ادعای ارسال سلاح از ایران به سوریه مضحک است. حتی پلی در مرز عراق و سوریه بود که ما آن را برداشتیم و دلیل این کار نیز حفاظت بیشتر از مرز کشور خودمان بود. ما نمیخواهیم مواد غیر قانونی از مرز عبور کند و امیدواریم که همه موارد بهصورت قانونی باشد. حضور نیروهای نظامی منطقه کردستان در خارج از منطقه، غیر قانونی است ولی حضور نیروهای دجله قانونی است؛ چراکه این منطقه حساس است و ارتش و پلیس باید هماهنگ شوند.
* آیا راه حلی برای پایان دادن به این بحران موجود است؟
من طرحی را به مجلس پیشنهاد دادم و گفتوگوهایی مطرح شده است. ما به امنیت شهروندان کرد پایبند هستیم و کردها هم اکنون توانستهاند زندگی بهتری داشته باشند.
وضعیت اقتصادی مناطق شمالی تحسینبرانگیز است. ما به هیچ وجه خواستار جنگ نیستیم و مناطق مورد منازعه با کمیسیونهای مشترک اداره میشود. استان کرکوک تنها استانی است که براساس قانون، جزء مناطق مورد منازعه است و دیگر استانها مانند نینوی، دیالی و صلاحالدین جزء این مناطق نیستند.
بر اساس حکم رئیسجمهوری در سالهای 2009، 2010 و 2011 قرار شد که بخشی از بازرسیها بر عهده نیروهای عراقی باشد و بخشی دیگر بر عهده نیروهای پیشمرگ.
* میتوان گفت با توجه به نزدیک بودن انتخابات آینده در عراق، بسیاری از گروهها فعالیتهای خود را شروع کردهاند و فعالیت این گروهها به آینده عراق بستگی دارد. بهنظر شما این گروهها خارج از اتحاد شیعی عمل میکنند؟
بنده بسیار خوشبین هستم. بسیاری از افراد برای اولینبار اعلام موجودیت کردهاند و قرار است که ائتلافهای جدیدی شکل بگیرد. بهنظر من این حرکت بهنفع آینده عراق است. ما میتوانیم با این انتخابات به تمامی بحرانها خاتمه دهیم. ما از این انتخابات حمایت میکنیم. ائتلافی که امور یک استان را در دست میگیرد، باید به فکر آبادانی و عمران آن استان باشد.