دیگه چه خبر؟ che khabar

دیگه چه خبر؟ che khabar

خبر ، تحلیل و مقاله
دیگه چه خبر؟ che khabar

دیگه چه خبر؟ che khabar

خبر ، تحلیل و مقاله

سخنان مهم آیت الله قائم مقامی در دیدار با عدالتخواهان ولایتمدار و طلبه سیرجانی + فیلم و عکس

باید این نهضت عدالتخواهی فراگیر شود؛ استمرار این حرکت و استقامت شما موجب اصلاحات اساسی در نظام می شود.

برای یک انسان حزب اللهی اصل ملاک این است که ببیند رفتار او، مورد رضایت ولی فقیه زمان قرار دارد یا ندارد، مکانیزم این که متوجه شویم چیزی مرضی آقا هست یا نیست، دائما سوال و پرسش و استفتاء و این ها نیست. در مکتب شیعه عقل اصالت دارد، انسان خودش باید بفهمد. / حرکت عدالتخواهان به ویژه برادرمان حاج آقای جهانشاهی تاکنون بر مبنای ضوابط و قانون و منویات ولایت بوده است و تخطی و تعدی در این جهت وجود نداشته است. استمرار این حرکت قطعا و یقینا موجب بهتر شدن امور می شود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

روز دوشنبه بیستم آبان ماه ۹۲ ، هفتم محرم الحرام ۱۴۳۵ جمعی از عدالتخواهان ولایتمدار و جوانان انقلابی به همراه طلبه عدالتخواه سیرجانی و طلبه عدالتخواه تبریزی و طلبه عدالتخواه کلیبری به محضر آیت الله قائم مقامی رسیده و از سخنان و توصیه های ارزشمند و راهگشای ایشان بهره مند گشتند.

 

مهم ترین محور های سخنان این استاد برجسته عرصه مهدویت در دیدار با عدالتخواهان ولایتمدار بدین شرح است:


- مبنای نهضت اباعبدالله (علیه السلام) امر به معروف و نهی از منکر است.

 

- امر به معروف و نهی از منکر اصل و اساس بسیاری از عبادات دیگر است.

 

- عظیم ترین معروف، ولایت خدا و اولیای خدا و عظیم ترین منکر ولایت طاغوت است.

 

- اگر در جامعه ای ولایت الله تحقق ندارد ، اعظم تکالیف انسان های آگاه و عارف و اهل حق وحقیقت آن جامعه مطالبه ولایت الله می شود.

 

- در آن جامعه ای که مرتبه ای از ولایت حاکم شده، بزرگترین وظیفه انسان ها ، تعمیق این ولایت ، ترسیخ وصدور این ولایت وگسترش این ولایت است.

 

- در مبانی اصلی ما (مباحث کلام و عقائد و معارف و حکمت و سیاست و …) تلاش برای تعمیق و ترسیخ و گسترش ولایت دیگر جنبه کفایی ندارد، یعنی واجب کفایی نیست واجب عینی است.

 

- در نظام ما در انقلاب اسلامی منطقه ایران به دست مبارک مومنین و خدا پرستان تصرف شده و پرچم زده شده و این پرچم همان ولایت فقیه است.

 

– امام زمان در عالم غیب است ، چون فعلا هنوز یار وناصر وکمک کننده و بیعت کننده به آن اندازه پیش نیامده است ، خدا نگفته که مردم باشند یا نباشند من ولی خودم حاکم را می کنم ظاهرش می کنم.

 

- می دانید که امر به معروف ونهی از منکر در این سه قسمت است دیگر: امر و نهی قلبی، امر و نهی زبانی ، امر و نهی اقدامی ، در هر سه قسمت تکلیف دارید. این حرف ، حرف تازه ای است در فقه که می شود وجوب عینی جهاد و نصرت دین

 

- وظیفه نیروهای حزب اللهی و ولایی و انقلابی و عدالتخواه این می شود که با منکر بزرگ یعنی ولایت طاغوت مبارزه کنند.

 

- مسئول قانون نمی تواند در برابر سخنان صریح ولی فقیه قرار بگیرد. اگر بایستد خلاف قانون کرده است.

 

- چنانچه کسی امر به معروف و نهی از منکری کرده باشد. اگر مسئولی بخواهد در مقابل این امر به معروف قرار بگیرد باید آن مسئول مورد مواخذه قرار بگیرد.

 

ما قائل به عصمیت ظلیه ولایت فقیه هستیم…

- در مورد مقام معظم رهبری ما معتقدیم او هیچ وقت خطا نمی کند و اشتباه نمی کند؛ ما قائل به این هستیم که مادون چهارده معصوم اگر تبعیت کامل پیدا کند می تواند به مقام عصمت برسد ، این عصمت را می گوئیم “عصمت ظلیه” در برابر “عصمت اصلیه” عصمت در وجود چهارده معصوم اصلیه است ، در میان تابعین ظلیه است، و در واقع ما کسی را ولی فقیه می دانیم که عصمت ظلیه پیدا کرده است. عصمت ظلیه هم این است که اشتباه نمی کند، خطا نمی کند، الان شما ببینید در رابطه با مقام معظم رهبری از اول حاکمیتشان تا الان بینی و بین الله کجا شما می توانید بگویید فلان جا خطا کرده است ایشان؟! خطایی نکرده است.

 

- قانون اساسی امر به معروف و نهی از منکر را یک وظیفه عمومی مردم قرار داده است. اصلا اسلام آمده که این مسئله برود کنار که نگویند به تو چه مربوط !!، به تو چه مربوط یعنی چی؟ اصلا خودش می شود یک جرم.

 

- مسئله بسیار بسیار مهم این است که نیروهای ولایی وانقلابی وعدالتخواه در این جهت خسته نشوند. ناامید نشوند و لحظه لحظه بر بصیرت خودشان اضافه بکنند بر عقلانیت خودشان و بر قدرت تحلیل خودشان اضافه کنند، بتوانند دقیقا تفکیک کنند بین حقانیت و پاکی اصل این نظام که متجلی و متبلور در ولی فقیه زمان است.

 

- در رابطه با همین برادرانی که تحت عنوان عدالتخواه حرکت می کنند که من مطمئنم بسیاری باید باشند در جامعه ما ، قطعا وجود دارد نیروهای انقلابی، حزب اللهی، ولایی و صالح و پاک و خردمند و تابع ولایت که بناشون بر مبارزه با زشتی ها و خلاف ها و منکرات است و دفاع از معروف ها و خوبی ها و برای مستقر کردن حاکمیت الله در جامعه کسانی قطعا وجود دارند والبته بسیار خوب هم خواهد بود که اینها بصورت شبکه ای شناخته بشوند و با هم دیگر ارتباط داشته باشند. بدون اینکه سازمان اصطلاحی معمولی بخواهید تشکیل دهید، حزب معمولی نباشد. این ها هم دیگر را بشناسند و مرتبط باشند، خیلی خوب است و هم دیگر را تقویت کنند.

 

 

 

-حرکت عدالتخواهان به ویژه برادرمان حاج آقای جهانشاهی تاکنون بر مبنای ضوابط و قانون و منویات ولایت بوده است و تخطی و تعدی در این جهت وجود نداشته است. استمرار این حرکت قطعا و یقینا موجب بهتر شدن امور می شود.

- استمرار این حرکت قطعا و یقینا موجب بهتر شدن امور می شود. یعنی امور را از جمله در میان برخی از برادران مسئولین بهتر می کند و آن ها را نزدیک تر می کند به اصول و مبانی و دائما یادشان می آورد متذکر می کند که در چه نظامی آن ها الان مسئول هستند.

 

- تاسی یک مسئول از ولی فقیه در چه صورت است این است که اون نیز خودش را انقلابی بداند. احساس کند ما در جهاد هستیم. او نباید احساس کند که ما یک حکومت معمولی هستیم که باید حالا با کفار گفت و گو کنیم و معامله کنیم و مذاکره کنیم و بده بستانی داشته باشیم ، می توانی گفت و گو بکنی می توانی مذاکره دیپلماتیک داشته باشی همون طور که رهبری هم فرمودند و درسته که در عالم دیپلماسی هم زبان خاص خودش هست. حزب اللهی ها اقتضای مطلب را درک می کنند اقتضای صحنه را میفهمند ولی در عین حال همه می فهمند که آیا شما این جا مثلا اگر قرار است یک عقب نشینی هم بکنی. این عقب نشینی بر مبنای آن چیزی است که اسلام به ما اجازه داده است. دو جور است. کسی که عقب نشینی کرده است برای ضربات بعدی فرق دارد با کسی که عقب نشینی کرده از روی ترس می ترسد ، تشر شیطان گرفتتش. یا مثلا دچار تطمیع شده است بدترین حالت این است که دچار تطمیع بشود این مسئول.

خب این ها را چه کسی تشخیص می دهد، نیروهایی که در بدنه نظامند. نیروی حزب اللهی نیروی ولایی نیروی انقلابی

 

– به هر حال امیدوارم انشاالله تعالی برادران ما در این نهضتی که هستید نهضت عدالتخواهان موفق باشید ، موید باشید.

 

- امید وارم این نهضت عدالتخواهی گسترش پیدا کرده و فراگیر و همگانی شود و منجر به اصلاحات عمیق واساسی در نظام و حاصل آن تقویت نظام بشود. ان شاء الله

- آیا در مصادیق امر به معروف و نهی از منکر باید از ولی فقیه اجازه گرفت؟ یا نه؟:

-برای یک انسان حزب اللهی اصل ملاک این است که ببیند رفتار او، مورد رضایت ولی فقیه زمان قرار دارد یا ندارد، مکانیزم این که متوجه شویم چیزی مرضی آقا هست یا نیست، دائما سوال و پرسش و استفتاء و این ها نیست. در مکتب شیعه عقل اصالت دارد، انسان خودش باید بفهمد.

 

- اگر پیگیری انجام گیرد و استقامت داشته باشید، خسته نشوید، نا امید نشوید؛ رفته رفته اصلاح اساسی پیش می آورد داخل نظام، یعنی اگر ایستادگی انجام شود؛ رفتار داخل نظام را اصلاح می کند.

 

 

- افتخار باید بکنید که دشمنان انقلاب به شما بگویند عدالتخواه حکومتی

 

- وقتی که مبنای حرکت درست باشد، بله این جور می شود که در عین نقادی از حکومت ، مخالفین این حکومت هیچ گونه استقبالی نمی کنند ، نه تنها استقبال نمی کنند بلکه بدشان هم می آید .

 

- قطعا و یقینا دشمنان اسلام و مسلمین مثل امریکا و اسرائیل و اروپا و عرب های مرتجع و … بدشان می آید از نیروهای نقاد مصلح واقعی؛ نقاد حزب اللهی

 

آنها بدشان می آید از نقادان متعهد و انقلابی و حزب اللهی و متعهد به اساس نظام و ولی فقیه زمان

 

- افرادی مثل نوری زاد چون در جریان نقادیشان منحرف شدند مورد ستایش غرب قرار گرفتند و انحراف شان هم در این جهت بود اونها آمدند این ناهنجاری هایی که دیدند، بدی هایی که دیدند، مفاسدی را که دیدند نسبت به اصل نظام دادند.

 

- به محض این که کسی یک جوری این حکومت را نقادی بکند که از آن این در بیاید که آقا این حکومت اشتباه است بلافاصله مورد ستایش و تایید این ها قرار می گیره و دست می زنند برایش ، هورا می کشند برایش در تمام سایت های ضد انقلاب تصویرش را، سخنش را ، مطلبش را می آورند که حرفش این است که حکومت غلط است.

 

- راه درست این است که شخص اصل نظام را پاک بداند ، منزه بداند ، واین خیلی خیلی مهم است.

 

- هر نیروی حزب اللهی باید ببیند اون چیزی که به طور مشخص از مقام ولایت صادر می شود چیست؟ یعنی در واقع نصوص، اون سخنان صریح ، این ها را باید ببیند و دنبال بکند. علاوه بر این ما معتقدیم مطالباتی وجود دارد که ممکن است به زبان آورده نشده باشه توسط مقام ولایت، نیروهای انقلابی و ومتعهد و ولایی تکلیف دارند این قسمت ها را هم درک کنند.

 

- یکی از ویژگی های نقد درست حزب اللهی این است که حزب اللهی مشکلات را می داند، محذورات را می داند. قصور ها را از تقصیرها جدا می کند.

 

-قیام برای امر به معروف و نهی از منکر حتی در هنگامی که دین خدا حاکم شده نیز ادامه دارد. چون ما تا الان یک درجاتی از حاکمیت دین را داریم، باید افراد
قیام کنند، جهاد کنند تا حاکمیت دین کامل شود و برسد به قله اش.

 

- امر به معروف و نهی از منکر واجب عینی است، برای این که دین حاکم شود تک تک آدمیان باید شریک باشند و در صحنه امر به معروف و نهی از منکر حضور داشته باشند.

 

«تجلی نور ولایت در آمر به معروف و ناهی از منکر»:

- چقدر اجر وفضیلت دارد کسی که در حکومت دینی امر به معروف و نهی از منکر می کند و جفایی می بیند اما نا امید و خسته نشود و ادامه دهد. این مخصوص کسی است که نور معروف در وجودش قرار گرفته و اصل معروف ولایت است، یعنی نور ولایت در او تجلی پیدا کرده.

 

- مسلم این است که در این حکومت همان طور که مقام معظم رهبری فرموده اند حوزه اصلی امر به معروف ونهی از منکر متوجه مسئولین است ؛ البته مسئولین مادون ولایت، چراکه در تعریف مذهبی ما از ولایت، کسی ولایت دارد که کوچکترین کوتاهی ای در وظیفه اش نکرده باشد.

 

- گاهی اوقات از بین نیروهای مذهبی از جمله در بین بعضی از مسئولین این حالت را می بینیم که می گوید حالا که حکومت دینی است پس دیگه شما تکلیفی ندارید. حکومت دینی است و قانون است وشرعی است و… نه این هم غلط است.

 

- ممکن است کسانی مقابل انسان قرار بگیرند که در داخل حکومت قرار دارند ، و انگ این را بزنند که مثلا تو با نظام در افتادی این به هیچ وجه من الوجوه نمی تواند در این جهت اثر بگذاره که طرف دیگه این کار را نکند.

 

- بعضی اوقات ممکن است یک آسیب هایی پیش بیاید یک سری برخوردهایی با آن بشود ، یک سری ضرر ها به آن بخورد ، ولی در کل منفعتی که به او می رسد، چه به شخص او، چه به جامعه او، چه به نظام او خیلی بیشتر است.

 

- این امر به معروف و نهی از منکری که می کند در واقع همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند نه به عنوان خواهش وتمنا و این ها نه به عنوان امر و نهی است.

 

-یک حزب اللهی بخاطر این که یک عده ای با او برخورد می کنند و ممکن است آسیب هایی به او برسد، عدالتخواهی و امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمی کند.

 

-دیدگاه آیت الله قائم مقامی در رابطه با نزدیکی ظهور:

- انقلاب مبارک اسلامی مقدمه ای است که متصل به ظهور خواهد شد، عقل و نقل و دل توأمان به ما می گوید که این مقدمه متصل به آن ذی المقدمه است.

 

- امام فرمودند : انقلاب اسلامی نقطه شروع نهضت جهانی به پرچم داری حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که امیدوارم خداوند ظهور وفرجش را در عصر ما قرار بدهد.

 

- باید ظهور را نزدیک و حتی بسیار نزدیک دانست، و در جهت این نزدیک دانستن حرکت کرد. فعالیت کرد، قیام کرد، جهاد کرد. و ما در زمانه ای به سر می بریم که علاوه بر باب انشائی و آرزویی ، از جنبه خبری هم ما ظهور را بسیار نزدیک می دانیم. اتفاقاتی که در صحنه جهان دارد می افتد از منظر خبری هم حکایت از نزدیکی ظهور دارد.

 

-میان حرکت های عدالت طلبانه و ظهور امام زمان(عج) رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد.

 

- هر انسانی در نزدیک کردن ظهور امام زمان(عج) موثر است.

 

-ما الان دیگر در بین الطلوعین ظهور امام زمان(عج) نیستیم؛ بلکه در آغاز طلوع آفتابیم…

 

- انشاالله هرچه زود تر خداوند این رژیم نحس پلید نجس سعودی را که کانون ظلمت است و چنبره زده بر مقدس ترین نقطه روی زمین یعنی مکه معظمه ساقط بفرماید. مکه و کعبه معظمه را آزاد بفرماید ، به دنبال آن قدس شریف را آزاد بفرماید، و عراق عزیز را و این حرم مطهر امام حسین و امیرالمومنین و این ذوات مقدس را از لوث وجود این تکفیری های نجس پاک بفرماید، منطقه به دست اسلام ناب بیفتد و از طریق آزادی منطقه ما شاهد آزادی جهان و ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشیم. انشاالله

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

 دانلود فیلم سخنان آیت الله قائم مقامی در دیدار با عدالتخواهان ولایتمدار و طلبه سیرجانی:



جهت دریافت لیبل با کیفیت بالا روی عکس کلیک کنید.

لیبل روی سی دی سخنان آیت الله قائم مقامی در دیدار با طلبه سیرجانی و عدالتخواهان ولایتمدار ،مورد استفاده دوستانی که قصد تکثیر  فیلم این دیدار را دارند.

 

کلیپ اول:
موضوع: دیدار صمیمانه جمعی از عدالتخواهان ولایتمدار و طلبه سیرجانی با آیت الله قائم مقامی / لحظه ورود عدالتخواهان به محضر آیت الله قائم مقامی:

 


دانلود با کیفیت خوب _ دانلود با کیفیت موبایل _ دانلود صوتی

 

 کلیپ دوم:
موضوع : دیدگاه آیت الله قائم مقامی در باب نهضت عدالتخواهان ولایتمدار:

 


دانلود با کیفیت خوب _ دانلود با کیفیت موبایل _ دانلود صوتی

 

کلیپ سوم:
موضوع: آیا در مصادیق امر به معروف و نهی از منکر باید از ولی فقیه اجازه گرفت؟ یا نه؟

 


دانلود با کیفیت خوب _ دانلود با کیفیت موبایل _ دانلود صوتی

 

کلیپ چهارم:
سوال : چه عاملی باعث شده که دشمنان انقلاب بتوانند از اقدامات افرادی مثل نوری زاد سوء استفاده کنند ولی در قبال حرکت عدالت طلبانه ما نه تنها سکوت که در بعضی اوقات آن را عدالتخواهی حکومتی نامیده اند و طلبه سیرجانی را نفوذی جمهوری اسلامی بدانند؟

 


دانلود با کیفیت خوب _ دانلود با کیفیت موبایل _ دانلود صوتی

 

کلیپ پنجم:
سوال : افراد مذهبی و حزب اللهی جامعه چه وظیفه ای در قبال پیگیری مطالبات امام خامنه ای در باب عدالت دارند؟

 


دانلود با کیفیت خوب _ دانلود با کیفیت موبایل _ دانلود صوتی

 

 کلیپ ششم:
موضوع: «پیروان مکتب اباعبدالله»، قیام برای امر به معروف و نهی از منکر را حتی در هنگامی که دین خدا حاکم شده واجب می داند و ادامه دارد.

 


دانلود با کیفیت خوب _ دانلود کیفیت موبایل _ دانلود صوتی

 

 کلیپ هفتم:

موضوع: «تجلی نور ولایت در آمر به معروف و ناهی از منکر»، چقدر اجر وفضیلت دارد کسی که در حکومت دینی امر به معروف و نهی از منکر می کند.

 


دانلود با کیفیت خوب _ دانلود با کیفیت موبایل _ دانلود صوتی

 

 کلیپ هشتم:
دیدگاه آیت الله قائم مقامی در رابطه با نزدیکی ظهور: ما الان دیگر در بین الطلوعین ظهور امام زمان(عج) نیستیم؛ بلکه در آغاز طلوع آفتابیم…

 


دانلود با کیفیت خوب _ دانلود با کیفیت موبایل _ دانلود صوتی

 

—————————————————————————-

مشروح سخنان آیت الله قائم مقامی در دیدار جمعی از عدالتخواهان ولایتمدار:

 

به نام خدا

 

کلیپ دوم: دیدگاه آیت الله قائم مقامی در باب نهضت عدالتخواهان ولایتمدار:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

با عرض سلام و ارادت و عشق به آستان مقدس اباعبدالله الحسین و شهیدان کربلا

از خدای متعال می خواهیم که انشاالله توفیق ادامه تبعیت و عشق و ارتباط و اتصال با دستگاه حسینی را به همه ما عنایت بفرماید. انشاء الله

ما را هم حسینی و عاشورایی قرار بدهد انشاالله

چون ما در ایام بخصوص عاشورایی هستیم در ایام دهه محرم هستیم، جا دارد انسان بحث را با محوریت امام حسین (علیه السلام) دنبال بکند.

نهضت اباعبدالله (علیه السلام) مبنایش همان طور که می دانیم همه آن علت وجودیش، حکمت وجودی اش همین امر خروج برای امر به معروف و نهی از منکر است.

و امر به معروف و نهی از منکر هم اجمالا می دانید که یک مفهوم کاملا عام دارد و برخلاف آنچه که به حسب ظاهر و تعبیر اصطلاحی ای که یکی از فروع دین حساب شده در کنار سایر فروع؛ نماز، روزه،خمس،زکات،حج،جهاد،امر به معروف و نهی از منکر،تولی وتبری و…

این تقسیم بندی ظاهری است و با تسامح است.

در واقعیت امر این است که این جور نیست.

امر به معروف و نهی از منکر در عرض سایر امور قرار نمی گیرد.

اساسه، بنیانه، اصله، بقیه امور در واقع فروع این اصل هستند.

هر عبادت دیگری هم ما نگاه کنیم علت اهمیتش باز می گردد به همین ماهیت امر به معروف و نهی از منکر بودنش

مثل نماز مثلا ، چرا نماز مهمه؟

چرا مهم ترین عبادته چون نماز خودش امر به معروف و نهی از منکره

ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر

نماز از فحشاء و منکرات نهی می کند نماز به مهم ترین معروف که ولایت است امر می کند.

نماز حکایت گر ولایت است

با نماز شما ولایت را ظاهر می کنید ولایت الهی را ظاهر می کنید.

ما عظیم ترین معروف را ولایت خدا واولیای خدا می دانیم و عظیم ترین منکر را ولایت طاغوت می دانیم

یعنی اگر صحبت بشود بزرگترین معروف چیست؟ بزرگترین منکر چیست؟ بزرگترین معروف ولایت الله است که از طریق اولیاء الله به ما می رسد.

آن ولایتی که از طریق اولیای خداوند در جهان ظاهر می شود. که این ولایت، عمق محبت خدا وفضل خداوند است این را می گوئیم ولایت الله که بزرگترین معروف است در عالم در برابرش ولایت طاغوت ، بزرگترین منکر عالم وجود است.

تمام فروع دین هم در واقع فروع همین ولایت است.

تمام فروع دین آمده اند برای اینکه این اصل یعنی ولایت الهی را اقامه بکنند.

نماز، روزه،خمس،زکات،حج و …. همه آمده اند که ولایت الله و ولایت الهی را جاری کنند و ولایت طاغوت را بشکنند

حالا بحث بر سر این است اگر در جامعه ای ولایت الله تحقق نداره ، اعظم تکالیف انسان های آگاه و عارف و اهل حق وحقیقت آن جامعه مطالبه ولایت الله می شود.

که اولین درجه اش هم این است که در یک منطقه ای به طور رسمی اسم آن حکومت می شود حکومت ولایت الله، حکومت دینی، مثل زمان ما و جامعه ما که ولایت فقیه حاکم است.

در آن جامعه ای که مرتبه ای از ولایت حاکم شده، بزرگترین وظیفه انسان ها ، تعمیق این ولایت ، ترسیخ وصدور این ولایت وگسترش این ولایت است.

یعنی چیزی آمده حالا این باید عمق پیدا کند، حالا باید گسترش پیدا کند، حالا باید در جزئیات ظاهر بشود. در اصل بوده و حالا باید بیاید در فروع ظاهر بشود.

واین تکلیف، تکلیف عینی همه انسان هاست، این تکلیف جنبه کفایی ندارد..

این بر خلاف آن بحث فقط ظاهری فقهی است که نهایت بگویند جهاد واجب کفایی است. اگر عده ای قیام کردند، کفایت نمی کند از دیگران، آن در ظاهر فقه درست هست.

 

ولی در مبانی اصلی ما (مباحث کلام و عقائد و معارف و حکمت و سیاست و این ها در آن جا) تلاش برای تعمیق وترسیخ و گسترش ولایت دیگر جنبه کفایی ندارد، یعنی واجب کفایی نیست واجب عینی است.

واجب عینی است یعنی بر هر انسانی که مکلف است تکلیف است که اگر در جامعه اش ولایت الله نیست جهاد کند برای به دست آوردن ولایت الله و اگر ولایت الله آمده جهاد کند برای تعمیقش ، ترسیخش و استقرارش

چون شما می دانید این را که وقتی یک شخصی یا یک جریانی قرار است منطقه ای را بگیرد دو اتفاق می افتد : تصرف و تثبیت.

مثلا در یک جنگ که افراد دارند با هم جنگ می کنند ، مناطق دارد دست به دست می شود ، اولین کاری که می آمدند هر کدام انجام می دادند می آمدند تصرف می کردند.

 

تصرف علامتش چیست؟ نصب یک پرچم

مثلا ایران الان در جنگی که با کفار دارد، آمده یک منطقه را گرفته است.

اولین کاری که می کند این است که پرچم می زند، این به معنای این است که من این جا را تصرف کردم اما این به معنای تثبیت نیست.

چون تصرف به معنای این است که ممکنه دشمن هر لحظه بیاد ، حمله کند، تصرف کند، پرچم را بردارد و پرچم خودش را بگذارد.

مرحله بعدی تثبیت است. اگر جایی ولایت الله به دست آمده به معنای این است که پرچم زده شده است.

علامتش هم اعلام رسمی حکومت دینی است ، اعلام رسمی حکومت ولایی است.

یعنی الان در نظام ما در انقلاب اسلامی این اتفاق افتاده یعنی تصرف اتفاق افتاده است.

منطقه ایران به دست مبارک مومنین و خدا پرستان تصرف شده و پرچم زده شده و این پرچم همان ولایت فقیه است.

و این که در راس یک نظامی ولی خدا قرار بگیرد این یعنی گذاشتن آن پرچم

 

 

حالا کار تمام شده؟ خیر تمام نشده ، وقتی پرچم را گذاشتید نیروهای شیطانی تلاش می کنند برای این که منطقه را بگیرند تا پرچم را بردارند و پرچم خودشان را بگذارند.

از این جا به بعد است که یک تکلیف بسیار بسیار مهمی روی دوش مومنین و اهل دین و معرفت میاید که ما حالا چه کار کنیم منطقه ای که توسط دین و اولیای خدا تصرف شده ، پرچم زده شده حالا تثبیتش کنیم، مستقر کنیم این را. این جهاد لازم دارد و این جهاد همان طور که عرض کردم جهاد عینی است. شاید خیلی هم تعجب کنند بعضی ها، واجب عینی است. من این را هم از لحاظ فقهی می گویم و هم کلامی. زیرا اصلا معنی ندارد که اگر کسانی این کار را کردند نصرت دادند دین را ، یاری رساندند برای این که این پرچم باقی بماند و این تصرف تبدیل به تثبیت بشود یک عده ای کافی است، یک عده ای کافی است یعنی چی؟

تک تک انسان ها در یاری دین خدا و ولایت نقش دارند ، این جا دیگر جنسیت فرق ندارد مرد یا زن پیر یا جوان اگر مکلف باشد نقش دارد دراین که آیا این پرچمی را که در این جا نصب شده است نگهش بدارد، تثبیتش بکند، مستقرش کند یا خدایی ناکرده رهایش کند.

بگوید الحمدلله پرچمی زده شده خودش باقی می ماند ، خود به خود باقی می ماند.

همین جا این نکته را هم بگویم خدای تبارک و تعالی هم به عهده نگرفته است چه برسد به دیگران!

این را که اگر پرچم حکومت الهی و ولایی در جایی زده شد من خدا به عهده می گیرم این را نگهش دارم منفک از آدم ها ، آدم ها هر کاری می خواهند بکنند… نه!

خدا فرموده من این را نگه می دارم به شرط آن که مردم در صحنه باشند مردم در صحنه نباشند نخیر پرچم برداشته می شود البته پرچم از بین نمی رود، نماد حق و حقیقت منظور است ، می رود در عالم باطن می رود در عالم غیب در عالم غیب باقی می ماند.

همان طور که شما الان می بینید امام زمان در عالم غیب است. چرا امام زمان در عالم غیب است، نماد حاکمیت الهی در کل روی زمین. بزرگ ترین نماد حاکمیت الهی در کل روی زمین حضرت امام زمان است.

چون فعلا هنوز یار وناصر وکمک کننده و بیعت کننده به آن اندازه پیش نیامده است.

خدا نگفته که مردم باشند یا نباشند من ولی خودم حاکم را می کنم ظاهرش می کنم.

بله وجود او منفک از مردم است، یعنی مردم نیامدند درست بکنند امام زمان را ، نمی توانند هم درست بکنند. او را خدا به عهده گرفته است.

ولی حاکم کردن امام زمان را خدا گفته من به مردم سپرده ام. اگر مردم کمک کنند، نصرت کنند، بیعت کنند، پای کار باشند ، ولی من حاکم می شود نکردند می رود در عالم غیب

در زمانه ما به علت رشد و بلوغی که وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد به لطف خدای متعال و این که کسانی پای کار آمدند، یک ملت پای کار آمد، مردم ایران پای کار آمدند، پای کار ولایت آمدند، بیدار شدند ، قیام کردند ، ایستادند، موجب شد به این که ولی خدا که نائب امام زمان باشد. در این کشور قدرت پیدا بکند.

حالا قدرت پیدا کند معنی اش چیست؟

یعنی در این مقدار که مثل نصب پرچم باشد به این معنا. خیلی صریح به شما بگویم.

قدم اول حاکمیت است.

قدم های بعدی چیست؟

قدم های بعدی این است که این نماد که نماد حاکمیت الله است ؛ بیاید احکام خداوند را در تمام سطوح ، در تمام ابعاد ، در تمام جزئیات اجرا بکند.

وقتی اجرا شد احکام الله در تمام جزئیات این پرچم مستقر شده است.

این منطقه بعد از تصرف، تثبیت شده است.

حالا این جا چه کسانی نقش دارند؟ انسانها ، مومنین انهایی که ایمان بیش تری دارند ، آن هایی که معرفت بیشتری دارند بصیرت بیشتری دارند، آنهایی که فهم کامل دارند نسبت به امور تکلیفشان بیشتر است البته وظیفه عام است عمومی است، همگان نقش است.

 

از انقلاب اسلامی تا الان تمام انسان ها چه در جامعه ما چه در خارج از جامعه ما آزمایش شدند به واسطه همین انقلاب .

که آیا می خواهی این باقی بماند؟ یا می خواهی از بین برود . اینی که آمد اینی که پیش آمد ، قدم اولش برداشته شد، می خواهی ادامه پیدا کند یا می خواهی از بین برود؟!

و این جا وجوب عینی می شود برای همه که نصرت دهد، حمایت کند، یاری برساند که این باقی بماند وگسترش پیدا کند وفراگیر شود

این وجوب هم عرض کردم عینی است و کفائی نیست. یعنی یک نفر استثناء نشده از این ماجرا که بگوید الحمدلله این همه آدم هست نیرو هست جوان هست من دیگه وظیفه ندارم. به چه دلیل؟!! نخیر آقا تو هم نقش داری.

یک نفر پیر زن نود ساله بی سوادی که الان در یکی از روستاهای دور افتاده مملکت زندگی می کند، شما هم نقش داری در این که این پرچم باقی بماند یا خدایی ناکرده از بین برود.

این نقش هم در سه مرحله است : در درجه اول قلبی ودرونی و باطنی است، در درجه دوم زبانی است، در درجه سوم رفتاری، اقدامی و عملی است. می دانید که امر به معروف ونهی از منکر در این سه قسمت است دیگر:

امر و نهی قلبی، امر و نهی زبانی ، امر و نهی اقدامی ، در هر سه قسمت تکلیف دارید. این حرف ، حرف تازه ای است در فقه که می شود وجوب عینی جهاد و نصرت دین

اگر فردی در هر مرحله ای نتوانست وجوب از مرحله ای به مرحله دیگر منتقل می شود، نه این که یک عده ای بوده است و کفایت کرده است. یعنی هیچ کس کفایت از آن خانم پیرزن نمی کند. نهایت این است که این خانم پیر زن نتواند الان برود و در جبهه بجنگد. اسلحه نمی تواند دستش بگیرد. نه این که وظیفه نداشت اون هم حتی وظیفه داشته اسلحه دست بگیرد ولی نمی تواند، حالا که نمی تواند فعلا ساقط می شود.

 

 الحمد لله در زمان ما به لطف خدا وبه برکت انقلاب اسلامی آن مرحله اول اتفاق افتاده است. تصرف صورت پذیرفته است.

ایران توسط اسلام ناب، اسلام اهل بیت واولیای خدا تصرف شده و پرچم زده شده است

و اما از این جا به بعد یک نبرد بسیار بزرگی وجود دارد، چه در داخل و یا خارج از ایران ، بر سر اینکه این باقی بماند یا نماند.

خب کسانی می خواهند که باقی نماند.

به خصوص در بیرون و در داخل ممکنه بعضا از روی غفلت، از روی عدم توجه، از روی ضعف نفسانی، یا از روی عناد نمی خواهد باقی بماند

و بالاخره شما با چنین چالشی روبرو هستید در نتیجه در داخل کشور

این چالش بین دو جریان است یک جریان که می خواهد این باقی بماند، رسوخ پیدا کند، گسترش پیدا کند، عمیق بشود و مستقر بشود و یک جریانی که نمی خواهد باقی بماند. و این نخواستن با درجات متعدد است حداقلش این است که بی تفاوت شود یا در مسئولیت ها وارد شود و آن جایی که می تواند درست انجام دهد انجام ندهد.

می تواند انجام دهد ، ندهد. این حداقل هاست و حداقل مهمی هم هست.

 

این جا وظیفه نیروهای حزب اللهی و ولایی و انقلابی و عدالتخواه این می شود که با این پدیده و منکر مبارزه کنند..

منکری که می خواهد دانسته و ندانسته ریشه این بنا را بزند حالا یا دانسته یا حداقل از روی غفلت از روی ناآگاهی از روی ضعف نفسانی. باید انسان مقابله کند و وظیفه در این جهت همان امر به معروف و نهی از منکر است. علاوه بر مرتبه قلبی اش که باید باشد. وخیلی مهم است.

باید امر و نهی لسانی را هم ما داشته باشیم. این امر و نهی لسانی از جمله اموری است که نه فقط الان در زمان ما مشروعیت دینی دارد، علاوه بر آن به واسطه حمایتی که ولی فقیه زمان از این امر کرده است، جنبه قانونی دارد و الان قانون باید پشت این قضیه قرار بگیرد.

زیرا که مسئول قانون نمی تواند در برابر سخنان صریح ولی فقیه قرار بگیرد. اگر بایستد خلاف قانون کرده است.

مراد از زبانی چه زبان ، چه قلم ، چه نوشته ، چه فیلم این ها شامل همان زبانی ها می شود.

چنانچه کسی امر به معروف و نهی از منکری کرده باشد.

اگر مسئولی بخواهد در مقابل این امر به معروف قرار بگیرد باید آن مسئول مورد مواخذه قرار بگیرد. اگر امروز نه فردا ، فردا نه پس فردا چون نظام ما مبتنی بر قانون است چون نظام الهی نظامی است که عمق وجودش مبتنی بر قانون است.

اگر کسی آمد علی رغم تصریح بالاترین مقام دینی و سیاسی و قانونی نظام مقابل امر به معروف و نهی از منکرلسانی قرار بگیرد قانون جلوی او را می گیرد.

چرا قانون یقه ی او را می گیرد چون این حرکت هماهنگ با ذات آن حکومت نبود، چون ذات حکومت قانون است.

 

ما قائل به عصمیت ظلیه ولایت فقیه هستیم…

هر گونه خلافی در جامعه و حکومت ما اتفاق بیافتد از ناحیه هر کس مسئول و غیر مسئول، مادون مقام معظم رهبری که ما معتقدیم او هیچ وقت خطا نمی کند و اشتباه نمی کند.

چون تعریف ما از ولایت این است. این را ما صریح هم می گوییم و رو دربایستی با کسی هم نداریم ، حالا بعضی ممکن است بگویند این عصمت است بله عصمت هم که باشد

ما قائل به این هستیم که مادون چهارده معصوم اگر تبعیت کامل پیدا کند می تواند به مقام عصمت برسد .

 

هیچ خجالت نمی کشیم ما از گفتن این مطلب.

 

 این عصمت را می گوئیم “عصمت ظلیه” در برابر “عصمت اصلیه”

عصمت در وجود چهارده معصوم اصلیه است ، در میان تابعین ظلیه است.

یعنی در سایه آن عصمت اصل یک عصمتی پدید آمده ، چرا پدید نیاید؟.

 

و در واقع ما کسی را ولی فقیه می دانیم که عصمت ظلیه پیدا کرده است و اساسا معتقدیم که اولیای معصومین وقتی به مقام ولایت می رسند عصمت ظلیه پیدا می کنند. عصمت ظلیه هم این است که اشتباه نمی کند، خطا نمی کند،

 

الان شما ببینید در رابطه با مقام معظم رهبری از اول حاکمیتشان تا الان بینی و بین الله کجا شما می توانید بگویید فلان جا خطا کرده است ایشان؟!

خطایی نکرده است و این به معنای این نیست که نظارت نمی شود در خبرگان نظارت می کنند علما نظارت می کنند، مردم، همه نظارت می کنند نظارت بر قرار است ولی در عمل ما تا به حال خلاف و خطایی ندیده ایم و نخواهد هم بود.

 

ولی مادون این مقام آن هایی که هنوز به این ولایت نرسیده اند ممکن است خطا کنند.

خب خطا که می کنی بسیار خب باید نقادی بشوی، باید مورد مخالفت قرار بگیری ، باید اصلاح کنی خودت را

یک مسئولی که خطایی را کرده نباید اصرار کند بر خطای خودش

باید بگوید اشتباه کردم بسیار خب اشتباه کردی عیبی هم ندارد اشتباه کردی می شود جبران کرد.

مسئولین اگر اشتباه کنند قابل جبران است ولی اگر کسی بخواهد اصرار کند ، ابرام کند بداند خود نظام با او درگیر می شود. چرا چون

حکومت ذاتش قانون است

حالا اگر در همین قضیه یک کسی آمده نهی از منکر لسانی کرده است ، طبق وظیفه ای که دارد هم شرعا و هم قانونا و هم وظیفه ولایی دارد بعد یک مسئولی بیاید بگوید آقا به تو چه مربوط؟!

قطعا و یقینا در مرحله بعد و جای بعدی این باید جواب پس بدهد.

تو چه حقی داشتی که بگی به تو چه مربوط ؟! به تو چه مربوط این خلاف اصل امر به معروف و نهی از منکر است.

خلاف قانون اساسی است ، در قانون اساسی یک ماده اش این است که امر به معروف و نهی از منکر را یک وظیفه عمومی مردم قرار داده است.

اصلا اسلام آمده که این مسئله برود کنار که نگویند به تو چه مربوط !!، به تو چه مربوط یعنی چی؟

اصلا خودش می شود یک جرم.

مسئله بسیار بسیار مهم این است که نیروهای ولایی وانقلابی وعدالتخواه در این جهت خسته نشوند.

ناامید نشوند و لحظه لحظه بر بصیرت خودشان اضافه بکنند بر عقلانیت خودشان و بر قدرت تحلیل خودشان اضافه کنند، بتوانند دقیقا تفکیک کنند بین حقانیت و پاکی اصل این نظام که متجلی و متبلور در ولی فقیه زمان است ،

و خطا ها و خلاف های دیگری که در سطوح دیگری اتفاق می افتد و ما به آن می گوییم خطاهای عارضی .

خطایی که عارض می شود بر حکومت.

 

و این خطای عارضی را باید با آن مبارزه کرد . واقعا اگر کسی نکند مسئول است. و دینش یک مقدار خدشه و مشکل پیدا می کند.

 

واما چون گفتید موردی هم گفته بشود عرض می کنم آن چه ما الحمدلله تا بحال شنیده ایم و دیده ایم در رابطه با همین برادرانی که تحت عنوان عدالتخواه حرکت می کنند که من مطمئنم بسیاری باید باشند در جامعه ما چه هم دیگر را بشناسید چه هم دیگر را نشناسید ، قطعا وجود دارد نیروهای انقلابی، حزب اللهی، ولایی وصالح و پاک و خردمند و تابع ولایت که بناشون بر مبارزه با زشتی ها و خلاف ها و منکرات است و دفاع از معروف ها و خوبی ها. برای مستقر کردن حاکمیت الله در جامعه کسانی قطعا وجود دارند والبته بسیار خوب هم خواهد بود که اینها همان طور که برادران گفتند بصورت شبکه ای شناخته بشوند و با هم دیگر ارتباط داشته باشند.

 

بدون اینکه سازمان اصطلاحی معمولی بخواهید تشکیل دهید، حزب معمولی نباشد. حزب هایی که به طور معمول تشکیل می شود نه ولی با یک سازمان دینی، با یک تشکیلات دینی و با یک ساختار و سازمان دینی این ها هم دیگر را بشناسند و مرتبط باشند، خیلی خوب است و هم دیگر را تقویت کنند.

 

آن چه تا بحال بوده خوب بوده است بخصوص در رابطه با برادرمان حاج آقا جهانشاهی که چندین سال است در این وادی قرار دارند الحمدلله تا آن جا که ما مطلع هستیم حرکت ایشان بر مبنای ضوابط بوده است، بر مبنای قانون بوده است، بر مبنای منویات ولایت بوده است و تخطی و تعدی در این جهت وجود نداشته است و امیدوارم انشاالله تعالی در ادامه حرکت نیز همچنین باشد.

 

استمرار این حرکت قطعا و یقینا موجب بهتر شدن امور می شود. یعنی امور را از جمله در میان برخی از برادران مسئولین بهتر می کند و آن ها را نزدیک تر می کند به اصول و مبانی و دائما یادشان می آورد متذکر می کند که در چه نظامی آن ها الان مسئول هستند. این ها را متذکر می کند که فکر نکنید این نظام، یک حکومت معمولی است. حکومت معمولی نیست که حالا قیام کردیم همه چیز درست است!!.

 

یکی از نکات مهم این است که ما در عین این که الان حکومت داریم ولی همچنان در متن انقلابیم .

همچنان در حال انقلاب هستیم.

چون مستقر نشدیم هنوز ، استقرار نداریم ، ما در حال انقلابیم.

یک مسئول نباید فکر کند که خب الحمدلله ما الان حاکم شدیم و نظام دستمان است و دیگه همه چیز تمام است. نخیر آقا تو در حال جنگی در حال انقلاب هستی ، تو در جبهه ای، در سنگری!

همان نکته ای که می بینید در مورد ولی فقیه وجود دارد که می فرماید من دیپلمات نیستم بلکه یک انقلابی هستم. مراد سیاستمدار و دیپلمات معمولی است . وگرنه در حقیقت و در واقع یک کسی که متدین و انقلابی است، سیاستمدار ودیپلمات واقعی است.

خب الان شما ببینید در مقامات پایین تر در عالم سیاست وارد می شوید و در دیپلماسی وارد می شوید . همین الان ما درگیری ای که با کفار داریم و با آمریکا داریم و این ها

 

عقب نشینی ها باید متحرفا لقتال باشد…

خب ببینید الان برادرانی که چند درجه از مقام ولایت پایین ترند و الان در عرصه دین وسیاست هستند هم می توانند تاثیر و تبعیت از مقام ولایت داشته باشند و هم می توانند یک کمی کج بشوند.

خب تاسی شان در چه صورت است در این صورت است که اون نیز خودش را انقلابی بداند، خودش را متدین بداند. احساس کند ما در جهاد هستیم.

احساس نکند که ما یک حکومت معمولی هستیم که باید حالا با کفار گفت و گو کنیم و معامله کنیم و مذاکره کنیم و بده بستانی داشته باشیم

می توانی گفت و گو بکنی می توانی مذاکره دیپلماتیک داشته باشی همون طور که رهبری هم فرمودند و درسته که در عالم دیپلماسی هم زبان خاص خودش هست. حزب اللهی ها می فهمند، اقتضای مطلب را درک می کنند اقتضای صحنه را میفهمند ولی در عین حال همه می فهمند که آیا شما این جا مثلا اگر قرار است یک عقب نشینی هم بکنی. این عقب نشینی بر مبنای آن چیزی است که اسلام به ما اجازه داده است؟

اسلام و قرآن عقب نشینی هم کرده است فرموده است در یک صورت من عقب نشینی را قبول می کنم که جنبه تاکتیکی داشته باشد و جنبه متحرفا لقتال یعنی درست است عقب آمدی ولی کج شدی برای جنگ بعدی، این خیلی فرق می کند. این که شما عقب بیایید برای این که خودت را آماده کنی برای حمله بعدی و یا بر گردی به یک نقطه دیگری حمله بکنی فرق می کند با کسی که عقب آمده و همین طور داره عقب می رود یعنی اصلا داره همین طور عقب عقب می رود و دارد می افتد

دو جور است.

کسی که عقب نشینی کرده است برای ضربات بعدی فرق دارد با کسی که عقب نشینی کرده از روی ترس

می ترسد ، تشر شیطان گرفتتش .

یا مثلا دچار تطمیع شده است بدترین حالت این است که دچار تطمیع بشود این مسئول.

که بگویند که به تو و امثال تو می رسیم ، تو را داریمت ، با ما باش ، بقیه را ولش کن این فاجعه است خب این جا کی باید به این مسئول نظارت بکند که بگوید آقا ما داریم تو را می بینیم می پاییم که چه جوری رفتار می کنی.

و می فهمیم که آیا این عقب نشینی بر مبنای مصلحت بود بر مبنای دین بود بر مبنای اسلام بود یا خدایی نکرده بر مبنای ترس است، می ترسی یا دچار شهوتی شده ای یا دچار مال اندوزی هستی احساس می کنی برای این که مالت ثروتت محفوط بماند آقا بگذار عقب نشینی کنیم

از دو جنس مختلف است اون عقب نشینی که مبتنی بر عقل و دین و تکلیف بوده است.

خب این ها را چه کسی تشخیص می دهد، نیروهایی که در بدنه نظامند. نیروی حزب اللهی نیروی ولایی نیروی انقلابی

 

به هر حال امیدوارم انشاالله تعالی برادران ما در این نهضتی که هستید نهضت عدالتخواهان موفق باشید ، موید باشید. پشت سر مقام ولایت ، پشت سر نیروهای اصیل انقلاب که بحمدلله بسیار هستند. به لطف خدا ما معتقدیم که علاوه بر مقام معظم رهبری ما در سطوح مختلف نیز به لطف خدا کسانی را دیدیم و الان می بینیم که درست عمل کردند در حد خودشان

امید واریم در ادامه این راه برادران موفق باشند و گسترش پیدا کند این نهضت، فراگیر بشود ، همگانی بشود و منجر به اصلاحات عمیق و اساسی در نظام ما شود و حاصلش تقویت نظام بشود انشاالله.


 —————————————————————————-

 

کلیپ سوم: آیا در مصادیق امر به معروف و نهی از منکر باید از ولی فقیه اجازه گرفت؟ یا نه؟

 

طلبه عدالتخواه تبریزی: عرض به خدمتتان این که همان طور که خودتان مطلع هستید حضرت امام یک فتوایی داشتند که اگر جلوگیری از منکر موقوف بر اجتماع جمعی از مکلفین باشد واجب است که اجتماع کنند، خب ما دیدیم بزرگ ترین منکری که در کشور انجام می گیرد مفاسد مسئولانی است که به حالت شبکه ای به هم وصل هستند. در هر استان هم که یک آمر به معروفی پیدا شود و بخواهد روبروی مفاسد بایستد فوری او را می زنند؛ ما گفتیم باید چکار کنیم؟ به این نتیجه رسیدیم که بیاییم طبق فتوای امام جمع بشویم و این منکر بزرگ را از بین ببریم که به قول حضرت آقا اژدهای هفت سری در این مملکت وجود دارد می خواهیم آن اژدهای هفت سر را از بین ببریم اونی که ریشه همه این شبکه هاست بخاطر همین حاج آقای جهانشاهی و سایر دوستان در قم آمدند این نهضت عدالتخواهان ولایتمدار را راه اندازی کردند و این یعنی عدالتخواهی ما تحت ظل ولایت فقیه است، تحت پرچم ولایت فقیه است. این کار را ما شروع کردیم یعنی می خواهیم کل کشور همه حزب اللهی های آمر به معروف آنهایی که غیرت دینی دارند جمع بشوند ما هم شبکه ای بشویم یعنی اونها اگر می خواهند شبکه ای نیروهای ولایت را حذف کنند ما هم شبکه ای جلویشان بایستیم، نگذاریم خلاصه این کار انجام شود . می خواستیم نظر شریف شما را بدانیم.


آیت الله قائم مقامی: خیلی عالی است، بهترین چیز است دیگر ، بسیار درست است منطقی و معقول است که شبکه بشوید و در کل ایران بتوانید هم دیگر را پیدا کنید مرتبط بشوید به لحاظ سازمانی بسیار زیباست درست است.


طلبه عدالتخواه کلیبری: یک شبهه ای که در این حرکت بعضا ایجاد می شودو ما نیاز به جوابگویی داریم این است که می گویند بعضی از مسئولین که خلاف کردند مثلا همین زمین خواران سیرجان یا قضیه هفتاد هزار میلیارد معوقات بانکی یا مسائل دیگر

می گویند که رهبری هست خب گزارش بدهید بعد بروید دنبال زندگی وکارتان منکر هم جایش ماند یا نماند کاری نداشته باشید ولایت هست!!

. دیگر پیگیری نکنید

در حالی که وقتی استفاء می شود که در یک اداره یک خلاف است من گزارش دادم هنوز حل نشده باید چه کنم؟

آقا در جواب می فرمایند: تا رفع شدن آن فساد باید پیگیری کنید این مسئله را

سوال بنده این است که بعضی ها این شبهه را می اندازند که چون ولایت هست، پس گزارش بدهید و بروید پی کارتان .

از آن طرف رهبری می فرمایند:تا رفع شدن آن فساد باید پیگیری کنید.

این شبهه را ما چطور برای برخی از نیروهای مذهبی حل کنیم؟

 

آیت الله قائم مقامی:

همان طور که شما می دانید قطعا و یقینا وظیفه پیگیری هم وجود دارد، قطعا این نیست که انسان یک بار بگوید برود کنار این یک شبهه است ، وظیفه پیگیری وجود دارد و نیروی حزب اللهی باید پیگیری کند که ببیند چطور شد مسئله و نهایت باید عرض بکنم برای یک انسان حزب اللهی که در این وادی قرار می گیرد اصل ملاک این خواهد بود که ببیند این حرکت او، این رفتار او ، این امر و نهی او مرضی ولی فقیه زمان قرار دارد یا ندارد؟

این خیلی خیلی مهمه یک واقعیتی است که مورد رضای ولی فقیه هست یا نیست؟.

اگر این را مقید باشد ، حساس باشد والبته در این مورد هم می دانید اعتقاد ما این است که مکانیزم رسیدن به این که چیزی مرضی هست یا نیست ، دائما سوال و استفتاء و این ها نیست.

ما چطور بفهمیم چیزی مورد رضای ولی فقیه زمان هست یا نیست؟

یک نظر این است که مدام برو بپرس!! استفهام کن ، استفتاء کن.

این یک نظر است.

یک نظر دیگه این است که خیر و ما معتقدیم این طور نیست.

ما معتقدیم در فرهنگ شیعی و اهل بیتی عقل اصالت دارد و انسان خودش باید بفهمد در سیستم شیعی تبعیت همراه با عقلانیت است. و اصلا شما چون عقلانیت دارید تبعیت می کنید.

در این سیستم شخص خودش قبل از این که مقام بالاتر بگوید باید بفهمد. یک فرمایشی از امیر المومنین (علیه السلام) ما داریم که می فرمایند: علامت مومن این است ؛ قبل از این که به او بگویند باید بفهمد

نباید منتظر باشند که مدام به او بگویند

چرا این طوری است؟ به دلیل این که این مومن رشید است ، عاقل است، مومن از جنس ولی شده ، مومن هم فکر با ولی است ، هم جهت و هم سو با اوست، مثل او نگاه می کند. کما این که خود ولی هر کسی که ولایت دارد با خدا نیز همین حالت را پیدا کرده است. یعنی رابطه ولایت با خدا چه طوری است؟ ولایت این نیست که بگوید من ببینم خدا چی فرمود و من بگویم چشم

خدا به ولی می گوید: تو در صورتی ولایت هستی که قبل از این که من بگویم بفهمی یعنی نایستی من بگویم

اینجا یادی از اباعبدالله بکنیم: در روایتی که در کتاب بحارالانوار جلد امام حسین هم هست:

چنین آمده که با شهادت امام حسین(علیه السلام: قلم بدون اذن خداوند بر لعن یزید بن معاویه بر لوح جریان پیدا کرد. ( منظور از قلم، عقل است و منظور از لوح،نفس).

قلم برای این که بنویسد در لوح هستی لعن بر یزید بن معاویه را که اللهم العن یزید بن معاویه ( لعنت الله تعالی علیه

اذن نگرفت از خدا!

یک چیز عجیبی است این حدیث

برای لعن یزید اذن نگرفت ، به لحاظ ظاهر آنچه ما می دانیم این است که هر کاری را باید اذن بگیرید دیگر!

اجازه گرفتن دیگر ، خدایا اجازه می دهی؟!

این کار علامت اطاعت و علامت معرفت و علامت ادب واین هاست دیگر!

که من هر کاری می خواهم بکنم اجازه بگیرم از خدا!

 

ولی خدا فرموده من خدا یک جوری آفریدم این عالم را یک چیزی به تو داده ام به عنوان عقل ، گوهر عقل را به تو داده ام که گوهر عقل خودش درک می کند می فهمد.

لزومی نداشت که تو برای لعن یزید از من اجازه بگیری.

اصلا اگر اجازه گرفته بودی کار بدی کرده بودی.

بعد داریم به این که قلم

که سلام خدا بر این قلم باد، معلومه حزب اللهی بوده دیگه

میگوید : خدا لعنت کند این یزید ملعون را

 

بعد داریم که خداوند ستایش فرمود قلم را

که آفرین بر تو بارک الله علیه

تو خوبی تو بنده خوبی هستی من اینچنین چنین بنده ای را می خواهم. این چنین بنده ای را می خواهم که این طوری خودش درک بکند.

نمی خواهد از من اجازه بگیری که خدایا اجازه می دهی که من یزید را لعن کنم نه این اجازه نمی خواهد . این نکته خیلی مهمی در آن هست از درس های عاشورایی و کربلایی است.

حالا جریان حزب الله و اهل ولایت و انقلابی هم همین جوری هستند ، اذن نمی خواهد البته این را توجه بکنید خیلی خیلی مهم است، اذن نخواستن و استفتاء نکردن متحمل دو حالت است یادمان باشد:

یک وقت خدایی نکرده انسان که اذن نگرفته دارد خطا می کند.

یعنی دارد عملی را انجام می دهد که مورد رضای ولی نیست .

مثلا به عنوان نمونه: ما همیشه طرفدار آقای احمدی نژاد بودیم ، و ایشان را در مجموع خیلی مثبت می دانستیم ولی آن کاری که ایشان در مجلس کرد واقعا عمل بدی بود.

البته در یک جلسه خاص و خصوصی رفتیم و به شدت نقدش کردیم و ایشان هم پذیرفت.

به شدت نقدش کردیم که چرا این کار را کردی ، این کار قطعا مورد رضایت ولی فقیه زمان نبود.

و مورد رضایت خدا هم نبود چون ولی فقیه نماد رضایت و غضب خداست.

مظهر رضایت و خشم خداست تو چرا این کار را کردی؟ همان کاری که در مجلس انجام شد، والبته کار طرف مقابل هم به جای خودش اشتباه بود. و اون هم غلط وتند بود.

آقای احمدی نژاد به عنوان یک بچه مذهبی و حزب اللهی تابع ولایت باید می فهمید که این جور افشا گری با این جور رفتار غلط است.

خدا و پیغمبر و اهل بیت و نماینده اهل بیت نمی پذیرد این را

باید نمی کرد.

 

بله در صورتی اذن نگرفتن درست است که شما در آن جهت باشید در اون مسیر دارید حرکت می کنید ، ولایی هستید، عقل ولایی دارید، عقل نورانی دارید ، عقل دینی دارید.

 

که این عقل دینی موجب می شود به این که شما کاری می کنید که همواره مرضی است اذن هم لازم نداره

مثلا در زمان جنگ یادم می آید کسانی که جبهه می رفتند چه طوری جبهه می رفتند؟

شما دو تیپ می دیدید افراد در معرض جبهه قرار می گرفتند، یک تیپ که احساس می کرد لازم نیست من اجازه بگیرم از امام (رضوان الله تعالی علیه) برای رفتن به جبهه ، اجازه نمی خواهد خودت می دانی، خودت میدانی باید بری به جبهه و می رفت جبهه

یک طایفه هم داشتیم ؛ می آمدند چکار می کردند بعد مسائلش را می گفت که حضرت امام من وضعمم این جور و آن جور است، مادر پیری دارم تنهاست کسی را ندارد، در عین حال خودم خیلی دلم می خواهد بروم به جبهه آیا اجازه می دهید من بروم؟!

امام هم می فرمود: نمی خواهد بروید

همان تو نروی بهتر است. تو اهل جبهه نیستی

اهل جبهه دیگه اجازه نمی گیره چه اجازه ای بگیرد؟!! اون خودش می داند که چکار باید بکند.

حالا در قضیه امر به معروف و نهی از منکر واقعا این طوری است.

ما فقط باید بنامون بر این باشد که بینی وبین الله، بین خود و خدا، بین خودمان و امام زمان این را باید لحاظ کنیم که آیا این حرکتی که من می کنم، این سخنی که می گویم ، این قیامی که دارم می کنم مورد تایید کلی واساسی ولی فقیه هست یا نیست؟

اگر احساس کرد که نیست دندون روی جگر می گذارد.

فکر می کرده الان باید قیام کنم دیگر نه اگر مرضی ایشان نیست .

اگر آقای احمدی نژاد یک لحظه فکر می کرد قبل از اون عملی که در مجلس انجام داد فکر می کرد تامل می کرد بچه مذهبی بچه با وجدانی است الحمدلله بچه متدینی هست اگر فکر می کرد که این کار را دارم می کنم آقای خامنه ای قبول دارد این را یا نه

اگر یک لحظه فکر می کرد و می پذیرفت که نه اون راضی نیست نمی کنم حالا بخواهم نوار بگذارم و …

نمی کرد.

و این هم کاملا میسور است و این امر کاملا ممکنی هست و اگر گفتند ملاکش چیست ؟

معیار و ملاکش شریعت اسلام و اهل بیت است. فرهنگ اهل بیت است.

اصلا در فرهنگ ما این جوری تربیت می شویم. که خودمان می فهمیم خودمان می بینیم ، خودمان همراهیم وقتی که ولی فقیه امر و نهی ای می کنی و شما هم اطاعت می کند خودت هم همان را می بینی

این نکته را هم بگویم که یکی از کمال مطلوب های تبعیت از اولیای خدا تبعیتی است که حتی یک ذره اش جنبه تعبدی نداشته باشد.

تعبد اصطلاحی البته، تعبد معانی مختلفی دارد تعبد اصطلاحی یعنی من قبول دارم ولی خودم نمی دانم این می شود تعبد

البته خوب است ولی ایده آل نیست کمال مطلوب نیست.

کمال مطلوبش چیست؟

تبعیت می کنم خودم هم می دانم چیست.

تبعیت می کنم خودم هم می دانم چرا این جوری است مسئله

این فرهنگ اهل بیت است، این فرهنگ شیعه است.

و الان در زمان ما به لطف خدای تبارک و تعالی در جامعه داریم افراد حزب اللهی و ولایی و شیعی

اونهایی که آلوده نشده اند به چرب و شیرین دنیا و قدرت و مقام و فلان وبهمان

یا اگر در مقامات رفتند خراب نشدند ما الحمدلله داریم و هنوز هم داریم کسانی که در مسئولیت ها آمدند و درست عمل کردند.

ما آگاهیم به این که بسیار بسیار شخصیت ها از اول انقلاب تا الان ما داشتیم و هنوز هم داریم به لطف خداوند که در مسئولیت ها آمدند و مسئولیت ها را به عهده گرفتند و کوچکترین تخطی و خلافی نکردند.

وظیفه را درست انجام دادند، روسپید باقی ماندند این حجت را تمام می کند.

پس بحث این است که ما ملاک را فقط رضای ولی قرار بدهیم و نه مسئله ای که احتمال دارد برخورد با ما بکنند ، احتمال برخورد ممکن است پیش بیاید مثل همین مواردی که شده ولی این را هم می دانید خودتان که اگر پیگیری انجام بشود و ادامه پیدا کند واین استقامت را داشته باشید، خسته نشوید، ناامید نشوید، دچار رکود نشوید، رفته رفته اصلاح اساسی پیش می آورد داخل نظام این نکته مهمی است یعنی اگر ایستادگی انجام شود؛ رفتار داخل نظام را اصلاح می کند.

 

 —————————————————————————-

 

کلیپ چهارم: چه عاملی باعث شده که دشمنان انقلاب بتوانند از اقدامات افرادی مثل نوری زاد سوء استفاده کنند ولی در قبال حرکت عدالت طلبانه ما نه تنها سکوت که در بعضی اوقات آن را عدالتخواهی حکومتی نامیده اند و طلبه سیرجانی را نفوذی جمهوری اسلامی بدانند؟

 

آیت الله قائم مقامی : خب عاملش مشخص است. عاملش در درست بودن راه و نادرست بودن راه است..

وقتی که راه ما درست باشد اتفاقا یکی از بزرگترین تعریف و ستایش ها همین است که بگویند عدالتخواه حکومتی ، این افتخار است واقعا، افتخار باید بکنید که در این زمان بگویند اینها حکومتی هستند وابسته به اصل حکومت هستند بله افتخار می کنیم که این طور هست.

وقتی که مبنای حرکت درست باشد، بله این جور می شود که در عین نقادی از حکومت ، مخالفین این حکومت هیچ گونه استقبالی نمی کنند ، نه تنها استقبال نمی کنند بلکه بدشان هم می آید .

قطعا و یقینا دشمنان اسلام و مسلمین مثل امریکا و اسرائیل و اروپا و عرب های مرتجع و … بدشان می آید از نیروهای نقاد مصلح واقعی؛ نقاد حزب اللهی

چرا این طور است؟

برای اینکه او چه چیز را دوست دارد؟ او فساد این حکومت را می خواهد.

چون می دانید در فساد، ضعف خوابیده و در صلاح، قدرت و قوت خوابیده

خب اون فساد نظام را می خواهد

آنها بدشان می آید از نقادان متعهد و انقلابی و حزب اللهی و متعهد به اساس نظام و ولی فقیه زمان

آنها خوششان نمی آید، باید هم بگویند این ها عدالتخواه حکومتی هستند.

و اما چرا از تیپ هایی مثل نوری زاد و امثالهم ستایش می کنند ، علتش چیست؟

چون این ها کسانی هستند که در جریان نقادیشان منحرف شدند و انحراف شان هم در این جهت بود اونها آمدند این ناهنجاری هایی که دیدند، بدی هایی که دیدند، مفاسدی را که دیدند نسبت به اصل نظام دادند.

آن هم یواش یواش و قدم به قدم

بدی ها را دید ناهنجاری ها را دید

اینها کسانی هستند که می خواستند وقتی انقلاب اسلامی شده یک مرتبه بشود بهشت!،.

دیدند که نشد می گه چرا بهشت نشده؟

آقا مگه این جوری است؟ حاکمیت الله به همین آسانی است؟ مثل هلوی پوست کنده است بپرد در گلو؟

 

جهاد لازم داره، استقامت می خواهد، صبر می خواهد ، کوشش طولانی مدت می خواهد؛ حضور تو را در صحنه می خواهد

تو باید در صحنه باشی تا این حاکمیت الله برقرار بشود. نه این که بگویی چرا خودش نمی شود؟! چرا همه چیز درست نمی شود؟!

خب اینها چون دیدگاهشان این طور بود وعقلشان ضعیف بود ، ضعف عقلانی داشتند کارشان به اینجا کشید که بدی ها و ناهنجاری ها و زشتی ها را نسبت به اصل نظام دادند.

به اصل روحانیت و ولایت فقیه نسبت دادند.

و درگیر شدند با اصل نظام

از این جا که درگیر با اصل نظام شدند مورد ستایش غرب قرار گرفتند.

الان هم همین طور است.

 

به محض این که کسی یک جوری این حکومت را نقادی بکند که از آن این در بیاید که آقا این حکومت اشتباه است بلافاصله مورد ستایش وتایید این ها قرار می گیره و دست می زنند برایش ، هورا می کشند برایش در تمام سایت های ضد انقلاب تصویرش را، سخنش را ، مطلبش را می آورند که حرفش این است که حکومت غلط است.

 

اون هایی که نقادی انحرافی دارند عقل ضعیفی دارند و تقوا ندارند یعنی بی تقوایی وضعف نفس و ضعف عقل موجب می شود به این که بدی ها را نسبت به اصل نظام می دهند.

کما این که یک حالت دیگرش که عکسش هست، این است که به اصطلاح در تایید نظام و حکومت شخص به جایی می رسد که می گوید هیچ فسادی نیست. هیچ مفسده و فسادی وجود ندارد همه چیز الحمدلله خوب است این هم از یک طرف دیگر کمک کردن به فساد است.

راه درست این است که شخص اصل نظام را پاک بداند ، منزه بداند ، واین خیلی خیلی مهم است.

چون اگر این از بین برود همه چیز از بین رفته است.

الان دین داری دین داران منوط به این حکومت است. دین داران معمولی که هیچ، دین داری علما دین داری فقها، دین داری مراجع منوط به این حکومت است.

یعنی مرجع تقلید در صورتی می تواند دینش را نگه دارد که وابسته باشد به اساس این حکومت

عرفا در صورتی می توانند دین خودشان را حفظ کنند که وابسته باشند به این حکومت

زیرا که اصل منشا معنویتی که داره صادر می شود از طریق این حکومت است.

معنویت دارد از این جا صادر می شود، عرفان دارد صادر می شود وفقه دارد صادر می شود.

هیچ کس نمی تواند منفک از این حکومت، دین را درون خودش نگه بدارد. این چنین اهمیتی دارد.

بنابراین تفاوتش در درستی و نادرستی و عقل داشتن وعقل نداشتن است.

 —————————————————————————-

 

کلیپ پنجم: افراد مذهبی و حزب اللهی جامعه چه وظیفه ای در قبال پیگیری مطالبات امام خامنه ای در باب عدالت دارند؟

 

ببینید در درجه اول ، هر نیروی حزب اللهی باید ببیند اون چیزی که به طور مشخص از مقام ولایت صادر می شود چیست؟

یعنی در واقع نصوص، اون سخنان صریح ، این ها را باید ببیند و دنبال بکند.

این که دیگر صریح است، این یک مطالبه صریح است که از مقام ولایت صادر می شود.

علاوه بر این ما معتقدیم مطالباتی وجود دارد که ممکن است به زبان آورده نشده باشه توسط مقام ولایت،

نیروهای انقلابی و ومتعهد و ولایی تکلیف دارند این قسمت ها را هم درک کنند یعنی در درجه اول اون قسمت هایی که با صراحت بیان می شود، تبیین و تصریح شده بگیرند ودنبال کنند و ادامه بدهند وعلاوه بر این، آن جاهایی که ولایت صحبت نکرده ، چون می دانیم که یک سری از امور را ولایت سپرده است به مردم، ولایت یک پدیده الهی مردمی است این که گفته می شود نظام ما مردم سالاری دینی است بی دلیل نیست، یعنی یک بعدش صد درصد الهی است و یک بعدش صد درصد مردمی است.

صد درصد بستگی به خود آدم ها دارد که چطور اجرا می کنند.

مثلا شما ببینید در مورد نحوه اجرا و در مورد تطبیق ، تطبیق یعنی چی؟ یعنی آقا یک چیزی را فرموده اند ، حالا ما این را می خواهیم تطبیق بدهیم با مورد

مثلا آقا فرموده اند که به مسئولی که خلاف می کند اعتراض کنید.

حالا من باید اجرایش کنم دیگر منم که باید تطبیق بدهم این سخن کلی را با یک مورد

در تطبیق ها باید دقیق بود، باید هوشمندانه رفتار کرد.

برای این تطبیق ها ما اعتقاد نداریم به این که دائما بخواهیم استجازه بکنیم اجازه بگیریم زیرا این به خود انسان ها سپرده شده است.

بنابراین نیست که دانه به دانه اجازه بگیریم مثلا یک شخص داره یک منکری را در یک شهری می بیند از یک مسئولی یا از یک بخشی یا اداره ای سازمانی الان بخواهد بیاید از آقا اجازه بگیرد نامه بنویسد یا از طریق پیغام که آقا اجازه می فرمائید به این که ما الان در برابر این مسئول اعتراضی بکنیم ؟!، این مبنا نیست ما چنین مبنایی را نداریم اصلا عملی هم نیست، منطقی هم نیست زیرا این جا رهبری سپرده به خود انسان ها

نهایت فقط مسئله مهم این است که بسیار بسیار دقیق باید بود و هوشمند و بین خود وخدا بسیار با احتیاط که انسان این تطبیق ها را درست بدهد.

نمی خواهم بگویم که برای این مسئله دچار وسواس بشویم حالا برای این که خراب نشود ما مدام متوقف شویم دچار وسواس بشویم نه وسواس هم خلاف است ، وسواس غلط است ، حساسیت بی خودی هم غلط است ولی با یک نیت خوب با یک قصد خوب با یک اخلاص درونی با یک عشق درونی با یک استمداد از ذات اقدس الهی و از امام زمان انسان می تواند بفهمد که الان اینجور اعتراضی که کرد، این جور نقدی که کرد ، این جور نهیی که کرد مورد رضای خدا بود یا نبود؟ . وقتی ما می گوییم ولی فقیه یعنی ولی فقیه هم یک عبدی صالح از عباد خداوند است.

آیا این رفتار من مورد رضای خدا بود، مورد رضای پیامبر بود، مورد رضای امام زمان بود، مورد رضای ولی فقیه بود، این سلسه مراتب است که حکایت می کند رضای خدا در چیست؟

بود یا نبود؟

اگر احساس کرد مرضی این مقامات نیست، باید نکند.

اگر احساس کرد مرضی است باید وارد بشود.

و اگر احیانا انسان در یک عرصه ای وارد شد، بعد از ورود فهمید درست نبوده و علامتی هم از مقام ولایت صادر شد و به ما اعلام کرد که نه این کارت درست نبوده است این را من نمی پسندم، بلافاصله انسان باید آمادگی بازگشت را داشته باشد. آمادگی عذر خواهی را داشته باشد. اصرار نباید بکند، ایستادگی نباید بکند. کانه العیاذ بالله اون دارد اشتباه می کنه و من دارم درست می گویم.

به هر حال با این حالت درست می رود جلو .

 

در مورد این حرکت (نهضت عدالتخواهان ولایتمدار)؛ که به طور موردی می خواهیم تطبیق بدهیم ، می خواهیم عمل بکنیم و وارد عمل بشویم با یک اعتقاد خالص؛ با یک اخلاص درونی؛ با یک نیت پاک انسان وارد می شود و از خدا می خواهد از اولیا و امام زمان مدد می خواهد و وارد صحنه می شود و وقتی احساس کرده این کار من مرضی ولی است و این در واقع نصرت ولی است.

من دارم ولی را نصرت می دهم دارم یاری می کنم چرا چون این داره از جانب یک حزب اللهی انجام می شود که خودش متوجه مشکلات هست.

یکی از ویژگی های نقد درست حزب اللهی این است که حزب اللهی مشکلات را می داند، محذورات را می داند.

قصور ها را از تقصیرها جدا می کند.

قصور یعنی اینکه بیش از این نمی توانیم.

بیش از این نیست. یعنی بیش از این کشش نداره ظرفیت اجرای یک ارزش و حکم الهی

این را جدا می کند از تقصیرها یعنی آن جاهایی که می شد ولی نکرد ولی نمی کند این یا به علت ضعف نفس است یا شهوت است یا طمع است یا ترس از شیاطین است یا ثروت اندوزی است. این تشخیص را دارد می دهد حزب اللهی و قصورها را از تقصیرها جدا می کند.

 

—————————————————————————-

 

کلیپ ششم: «پیروان مکتب اباعبدالله»، قیام برای امر به معروف و نهی از منکر را حتی در هنگامی که دین خدا حاکم شده واجب می داند و ادامه دارد. / امر به معروف و نهی از منکر واجب عینی است.

 

دوستان عزیزان شما پیروان اباعبدالله هستید بحمدالله همه اتان پیروان بخصوص این خط مبارک امر به معروف و نهی از منکری هستید که اصل فلسفه شهادت وقیام امام حسین (علیه السلام) را تشکیل می دهد.

افتخاری است سعادتی است توفیقی است این را به هرکسی نمی دهند توفیق قیام برای امر به معروف ونهی از منکر را به هر کسی نمی دهند. و این قیام چیزی نیست که مربوط به زمانی باشد و زمان دیگر نباشد ، در شرایطی باشد و در شرایط دیگر نباشد.

این قیام حتی در هنگامی که دین خدا حاکم شده نیز ادامه دارد. چون یکی از اشتباهات این است که انسان فکر کند وقتی دین حاکم شد [نباید قیام برای امر به معروف کرد] . البته دین که حاکم شد خودش مفاهیم مختلفی دارد، منظور چقدر حاکم شده است، چه اندازه حاکم شدنش مطرح است.

مثلا ما الان یک درجات اولیه ای از حاکمیت دین را داریم.

که باید افراد قیام کنند، جهاد کنند تا این درجه بالاتر و بالاتر رود تا حاکمیت دین کامل شود و برسد به قله اش.

یکی از اشتباهات بسیار بزرگ این است که وقتی درجه ای از دین حاکم شده و بویژه اونجایی که رسما حاکم است احساس کند از این جا به بعد وظیفه امر به معروف و نهی از منکر ندارد.

چون می گوید این کار را حکومت می کند دیگر، اگر چه البته الحمدلله تعالی اساس حکومت که حق است مثل زمان ما ، اصل حکومت حق است به رهبری ولایت فقیه خدا ایشان را حفظ بکند و به واسطه ایشان پرچم را به امام زمان بسپارد انشاالله ، حکومت کار خودش را دارد می کند در کانون اصلی اش البته

 

در کانون اصلی خودش امر به معروف و نهی از منکر می کند قطعا در جامعه ما بالاترین شخصی که امر به معروف ونهی از منکر می کند شخص مقام معظم رهبری (حفظه الله) است. وظیفه اش را انجام می دهد.

 

بحث بر سر پایین تر از ایشان است. یعنی از ولایت که پایین تر می آییم. حالا این بحث مطرح می شود که آیا همه این کار را می کنند یا نه خب باید متاسفانه بگوییم نه همه نمی کنند

خیلی از افراد هستند که احساس می کنند الحمدلله حکومت بر قرار است و بالاخره دین حاکم است و ولی فقیه هم الحمدلله خودشون که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و کافیه.

نمی دونه نخیر آقا این جوری نیست.

یعنی برای این که دین حاکم بشود تک تک آدمیان باید شریک بشوند در صحنه امر به معروف ونهی از منکر

این امر به معروف و نهی از منکر از جمله وظایفی است که هیچ وقت از هیچ کس ساقط نمی شود. بنده اعتقاد ندارم به این که امر به معروف و نهی از منکر از جمله وظایف واجب کفائی است. من معتقدم واجب عینی است.

امر به معروف و نهی از منکر واجب عینی است

واجب کفائی یعنی این که می گویند آقا یک عده ای انجام بدهند کفایت می کند از بقیه

نه این حرف ها نیست هیچ وقت کفایت از هیچ کس نمی کند. مگر در آنجایی که بحث کفایت نیست بحث این است که نمی توانی.

توجه می کنید حتی جهاد ، جهاد که یکی از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر است این طور نیست که جهاد کفائی است و اگر عده ای جهاد کردند از بقیه کفایت می کند این ظاهر قضیه است ، واقعیتش عینی است. بله ممکنه نتوانی جهاد مسلحانه بکنی. کسی که نمی تواند در مرتبه ای جهاد کند، جهاد به مرتبه ی دیگر منتقل می شود در وجود او چون در سه مرتبه وجودی داریم مرتبه قلبی مرتبه زبانی مرحله عملی و کرداری و رفتاری

ما در سه مرتبه مکلف به جهادیم در هر سه مرتبه مصداق جهاد هم همین امر به معروف و نهی از منکر است مرد و زن هم ندارد. هر دو تکلیف دارند ، پیر و جوان و کوچک و بزرگ در سه مرحله قلبی ، زبانی و عملی وظیفه دارند حالا اگر کسی در هر مرحله نتوانست آن مرتبه را انجام بدهد مثلا این شخص در مرحله عملی و رفتاری نمی تواند قیام کند، امر به معروف و نهی از منکر بکند اگر نتوانست منتقل می شود به مرحله قلبی و زبانی

با زبانش که می تواند بگوید ، با زبانش که می تواند نصرت بدهد دین و حکومت الهی را ، و اگر بر فرض زبانی هم نتوانست به کجا منتقل می شود ؟ قلبی

قلبی یعنی چی؟ یعنی الان این خانم پیرزن ۹۰ ساله در یکی از روستاهای تبریز ، روستای آذربایجان شرقی یا غربی هرکجا

این خانم تکلیف بر امر به معروف و نهی از منکر وجهاد دارد. جهاد برای دین خدا

آقا چکار می توانم بکنم؟ خانم تو در دلت که می توانی آرزو بکنی پیروزی حق را و دعا بکنی برای پیروزی اسلام، پیروزی دین، پیروزی ولایت، می توانیم یا نمی توانیم؟

می توانیم اگر نکنیم مواخذه و عقوبت داریم

امیدواریم که خداوند به همه ما و شما این توفیق را عنایت بفرماید که در این جهات و در این خط باشیم پشت سر آمر بزرگ و ناهی بزرگ که مقام معظم رهبری هستند و بتوانیم در سطوح مختلف وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه قیام و جهاد را داشته باشیم تا انشاالله تعالی بتوانیم از یاران اسلام و حاکمیت دین باشیم انشاالله


—————————————————————————-

 

کلیپ هفتم : «تجلی نور ولایت در آمر به معروف و ناهی از منکر» ، چقدر اجر وفضیلت دارد کسی که در حکومت دینی امر به معروف و نهی از منکر می کند.

 

چقدر اجر و فضیلت دارد کسی که جفایی را می بیند در حکومت دینی باز بتواند ادامه دهد ، خسته نشود، ناامید نشود، مایوس نشود، نگوید این چه حکومتی است من نهی از منکر کردم به جای این که او را دستگیر کنند من را دستگیر کرده اند.

نگوید این حرف را و ادامه بدهد، این مال کسی است که نور معروف در وجودش قرار گرفته است. و اصل معروف هم ولایت است یعنی نور ولایت در او تجلی پیدا کرده ، فهمیده ولایت را ، چشیده ولایت را ، لذتش را دارد می برد و به همین علت خیلی راحت هم تحلیل می کند و می تواند حرکتش را ادامه بدهد.

 

 طلبه عدالتخواه کلیبری: استاد ببخشید یک عرضی داشتم راجع به این قضیه که الان متاسفانه یک جوی حاکم شده در جامعه و البته این جو هم همین طوری حاکم نشده است، یعنی یک چیزی هایی پشتش بوده است که سعی کردند این را حاکم کنند ونیروهای مذهبی را نسبت به مسائل بی احساس کنند وآن هم اینکه نظارت مردمی در بین مسئولان جا افتاده نیست ، هنوز که سی وچند سال از انقلاب می گذرد؛ و صراحت قانون اساسی داریم که مردم وظیفه دارند بر مسئولین نظارت داشته باشند. امر به معروف و نهی از منکر یک چیز متقابلی است بین مردم و مسئولین، یا آقا می فرمایند: امر به معروف و نهی از منکر حوزه های گوناگونی دارد ، اما مهم ترین حوزه اش حوزه مسئولان است. یعنی شما مردم باید ما مسئولان را به معروف امر و از منکر نهی کنید. یعنی آقا مهم ترین حوزه امر به معروف را مسئولان می دانند. اگر این قضیه حل بشود خیلی از منکراتی که افراد درجامعه انجام می دهند ، دیگر انجام نمی دهند. چون مسئول در یک رتبه ای هست که وقتی یک منکری را انجام می دهد، روحیه جامعه را هم به اون سمت می برد. چون نمود دارد در جامعه

مقام معظم رهبری می فرمایند: مهم ترین حوزه امر به معروف و نهی از منکر، حوزه مسئولان است حتی آقا صراحتا فرمودند:

_ گناهکار هم فقط بدحجاب نیست که بعضی فقط به مسئله بد حجابی چسبیده اند، این یکی از گناهان کوچکتر است. خلاف های فراوانی از طرف آدم های لاابالی در جامعه وجود دارد؛ خلاف های سیاسی، خلاف های اقتصادی؛ خلاف در کسب و کار؛ خلاف در کار اداری؛ خلاف های فرهنگی، این ها همه خلاف است… این ها منکر است، در مقابل این منکر ها، عامل بازدارنده نهی است، نهی از منکر. ۷۱/۷/۲۹

ولی هر کجا یک حزب اللهی خواست به یک مسئول اعتراض کند گفتند: وای نظام ضربه می بیند. اسلام ضربه می بیند. در صورتی که باید گفت شما ضربه می زنید به نظام. نباید آن مسئول خود را نظام تعریف کند..

آیت الله قائم مقامی: بسیار دقیق گفتید، اولا مسلم این است که در این حکومت همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند حوزه اصلی امر به معروف و نهی از منکر متوجه مسئولین است.

البته مسئولین مادون ولایت چرا مادون ولایت چون فرض ما این است، من اعتقاد ندارم به این که خود ولایت را هم امر به معروف و نهی از منکر بکنید ، این حرف غلط است چرا به دلیل این که در تعریف مذهبی ما از ولایت این خوابیده است که کسی ولایت دارد که او در انجام وظیفه اش کوچکترین کوتاهی ای نکرده باشد. اگر ولی فقیه در انجام وظیفه اش کوتاهی کند، دیگر ولی فقیه نیست.

امروز مقام معظم رهبری و قبل از ایشان حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) و برای ما ثابت است بر این که ایشان ولی فقیه هستند و ما می رسیم به اینجا که او وظیفه اش را دارد انجام می دهد ، او در وظیفه اش کوتاهی نکرده است ، او در امر به معروف ونهی از منکر انصافا بینی و بین الله مقام معظم رهبری کوچکترین کوتاهی و قصوری نکرده است، که این حجت هم بر همه تمام شده است ولکن مادون ولایت نه!

ما دیگه با انوع و اقسام مسئولینی سر وکار داریم که به هر حال اینها گاهی اوقات دچار غفلتند، گاهی اوقات دچار خطا هستند، گاهی اوقات دچار قصور هستند، گاهی اوقات دچار تقصیرند.

بنده معتقدم که یکی از وظایف مهم نیروهایی که می خواهند در این جریان “نهضت عدالتخواهی” و امر به معروف و نهی از منکر شرکت بکنند.

برای اینکه درست باشه حرکت و سیرشان تشخیص این امور از هم دیگه است. مثلا فرض کنید تشخیص قصور ها از تقصیر ها، خیلی نکته مهمی است. یک موقع قصور داریم.

قصور یعنی چی؟ قصور یعنی کوتاهی شده است ولی عمدی نیست نمی توانید بیش از این بکنید. این می شود قصور یعنی بیش از این نمی کشید که اجرا بکنید و انجام بدهید یک چیز را

اما یکی تقصیر است . تقصیر چیست؟

یعنی می توانستم بکنم و نکردم

می دانید گاهی اوقات بعضی ها هستند که در سیر جریان نقادیشان در مورد مفاسدی که درحکومت اسلامی پیدا می شود.

این مرز ها را قاطی می کنند و قصور ها را وارد تقصیرها می کنند.

می گویند آقا چرا نشده؟ این طور است آن طور است! خراب است و سرانجام هم حاصل این جور دیدگاهی می شود به این که اصل حکومت زیر سوال می رود، اصل حکومت که ولایت فقیه است مورد نقادی قرار می گیرد. اگر توجه کنید کسانی که نتوانستند مرز ها را دقیقا متوجه بشوند سیر نقادیشان کشیده شد به خود ولایت فقیه و به خود اصل حکومت اسلامی

خب این که غلط است.

اینجا چیزی که مطرحه توسط نیروهای مذهبی وانقلابی و ولایی و حزب اللهی، باید یک رفتار درستی از این جهت داشته باشد.

چون می دانید از این جهت ما ممکنه حالت های مختلفی پیدا کنیم یک حالتش این است که در جهت نقادی ما دچار اشتباه بشویم و زیاده روی بکنیم و اصل هم زیر سوال ببریم این یک حالت است

یک حالت دیگه نقطه مقابلش است.

که گاهی اوقات همان جور که شما اشاره کردید نیروهای مذهبی از جمله در بین مسئولین این حالت را می بینیم که می گوید حالا که حکومت دینی است پس دیگه شما تکلیفی ندارید.

حکومت دینی است و قانون است وشرعی است و…

نه این هم غلط است

درستش این است که نیروهای مذهبی و انقلابی و ولایی که متدینند و خرد مندند و دارای تحلیل هستند ، تحلیل خیلی مهمه ما بتوانیم تحلیل بکنیم ما بتوانیم تشخیص دهیم که کجا دیگه بیش از این نمی شده کاری کرد که این قصور است و کجا می شده کاری کرد و نکرده است آقای مسئولی که می توانسته ولی نکرده که دقیقا حوزه فعالیت امر به معروف و نهی از منکر این جا قرار می گیرد نسبت به مسئولین

و این هم به نظر بنده امکان نداره جز از طرف حزب اللهی ای که عاقل است ، باهوش است و دارای تحلیل است و بصیر است.

که بگوید تو این جا می توانستی این کار را بکنی و نکردی ، یقه اش را بگیرد و همان جا شروع کند به نقادی و اعتراض کردن ممکن است کسانی مقابل انسان قرار بگیرند که در داخل حکومت قرار دارند ، و انگ این را بزنند که مثلا تو با نظام در افتادی این به هیچ وجه من الوجوه نمی تواند در این جهت اثر بگذاره که طرف دیگه این کار را نکند.

یک حزب اللهی می فهمد مطالب را البته طبیعی است که بعضی اوقات ممکن است یک آسیب هایی پیش بیاید یک سری برخوردهایی با آن بشود ، یک سری ضرر ها به آن بخورد ، ولی در کل منفعتی که به او می رسد، چه به شخص او، چه به جامعه او، چه به نظام او خیلی بیشتر است.

ولی بازم تاکید می کنم به شرط اینکه این تمیز پیش آمده باشد، تمیز بین مقدورات، محذورات، مضیقات، اون تنگناهایی که وجود دارد، که یک حزب اللهی باید بفهمد تنگنا ها را

ولی واقعیت هم همین است که بله از اول انقلاب تا حالا داشتیم که مسئولینی در مقام مسئولیت می نشستند ویک سری کارهایی می توانستند انجام دهند و ندادند، این جا باید نقد و اعتراض بشود.

این جا حداقلش اعتراض زبانی است،

و البته این امر به معروف و نهی از منکری که می کند در واقع همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند نه به عنوان خواهش وتمنا و این ها نه به عنوان امر و نهی است.

یعنی جنبه حکومت ولایی دارد، می دونید کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند در مقام ولایت خودش قرار گرفته است.

در روایت داریم که : اگر می خواهید بفهمید چه کسی خلیفه خدا روی زمین است، ببینید چه کسی امر و نهی می کند. اون کسی که امر و نهی می کند ، در همان مقام امر و نهی دینی اش خلیفة الله است.

یعنی الان شما از کنار یک منکر رد بشوید چه منکر سطحی ظاهری خیابانی چه منکر های ریشه ای و اساسی و بنیادی که در جامعه وجود دارد، آن لحظه که زبانتان به امر و نهی باز می شود آن لحظه شما در مقام خلافت الهی نشسته اید.

در حد خودش یک خلیفه ای هستی در همان حد دارد خلافت را انجام می دهد.

بنابراین حزب اللهی امر به معروف و عدالتخواهی را ترک نمی کند در اثر اینکه یک عده ای با او برخورد بکنند، مقاومت کنند ، حتی بعضا خدایی نکرده به او آسیبی برسد، ضرری برسد . تردید نمی کند چون یک امر دینی است.


—————————————————————————-

کلیپ هشتم : دیدگاه آیت الله قائم مقامی در رابطه با نزدیکی ظهور: ما الان دیگر در بین الطلوعین ظهور امام زمان(عج) نیستیم؛ بلکه در آغاز طلوع آفتابیم…

محسن شیرازی: و آخرین سوال که به نظرم مهم ترین سوال است و مهم ترین هدف ما حتی هست و آن بحث ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

مهم ترین هدف انقلاب اسلامی ایران، ظهور امام زمان است پس ما هم به عنوان یک حزب اللهی باید مهم ترین هدف خودمان را بحث ظهور قرار دهیم و به نیت اون حرکت کنیم و واقعا داریم به نیت اون حرکت می کنیم. ما می گوئیم باید ولی فقیه و نائب امام زمان را یاری کنیم و این باعث نزدیکی ظهور می شود.

حالا سوال این است که شما چه ارتباطی بین ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و این سنخ حرکت های عدالت طلبانه می بینید؟

آیت الله قائم مقامی: ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد، نیروهای انقلابی ولایی و در واقع منتظر ، منتظران واقعی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این انقلاب را مقدمه متصل به ظهور می دانند. واقعیت این است.

ما معتقدیم انقلاب مبارک اسلامی مقدمه ای است که متصل به ظهور خواهد شد، البته زمانش را نمی دانیم و زمان هم معین نمی کنیم و کسی هم نمی تواند زمان معین کند ولی عقل و نقل و دل توأمان به ما می گوید که این مقدمه متصل به آن ذی المقدمه است.

و همان که امام فرمودند : انقلاب اسلامی نقطه شروع نهضت جهانی به پرچم داری حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که امیدوارم خداوند ظهور وفرجش را در عصر ما قرار بدهد.

یعنی امام خمینی(رحمت الله علیه) دارد آرزو می کند که خداوند فرج امام زمان را، فرج کامل را در این عصر قرار بدهد.

چون خود انقلاب یک درجه ای از فرج است. و مهم ترین تکلیف این است که انسان بخواهد این درجه را به درجه بالاتر منتقل بکند. این درجه برنگردد به درجه ماقبل فرج ، بسته نشود این افق

یعنی فرج بالاتر برود.

نیروهای منتظر واقعی که وابسته به انقلاب هستند تلاش می کنند این فرج را تکمیل کنند.

و برای تکمیل فرج می دانند که باید این حکومت باقی بماند و تقویت بشود.

در عین این که افزایش فساد را می بینند باید انسان حزب اللهی افزایش عقلانیت را هم ببیند این نکته فوق العاده مهمی است و انشاالله در فرصتی دیگر کامل توضیح می دهم.

در تحلیل ها انسان ها گاهی اوقات دچار اشتباه می شوند.

جلوتر که می روند افزایش فساد را می بینند، افزایش قساوت قلب، بی دینی، شهوت، گناه، ماهواره، همین اینترنت و امثالهم.

این ها را می بینند ولی در برابرش افزایش عقل را نمی بینند، افزایش ایمان را نمی بینند، افزایش فهم عمومی را نمی بینند، پیشرفت های دین را نمی بینند، فتوحات اسلام را نمی بینند. بعد دچار اشتباه در تحلیل می شوند می گویند جهان از بین رفت..

اما انسان حزب اللهی و منتظر امام زمان باید هردو را ببیند.

بله ما افزایش فساد را می بینیم و در این افزایش فساد هم اعتقاد ما این است که در دورانی به سر می بریم که یک چیزی باید سقوط کند که آن حاکمیت جهانی است.

این باید سقوط کند و در این سقوط است که می بینید فساد هم زیاد می شود. قساوت قلب هم زیاد می شود، فقر هم زیاد می شود.

مشکلات هم زیاد تر می شود.

هم زمان با او یک چیزی دارد بالا می آید یک بنایی دارد می آید بالا

حاکمیت الله دارد خودش را نشان می دهد، عقل هم دارد زیاد می شود، دین هم دارد زیاد می شود.

این دو تا را انسان دانست اولا امیدوار است همچنان، به هیچ وجه مایوس و ناامید نمی شود از بروز این فساد وتسلیم نمی شود به فساد

تن در نمی دهد به این که این فساد دارد دنیا را می گیرد و تمام شد و من چکار کنم؟ من دیگه هیچ کاری نمی توانم بکنم.

نه این طوری نیست.

بنابراین در درجه اول وظیفه منتظران این است که تلاش کنند برای تقویت حکومت اسلامی و نظام اسلامی و باقی ماندن این حکومت و اصل ظهور واینکه این مفاسدی که دارد می آید وزیاد تر هم می شود البته این را هم بدانید شوخی هم نداره ، واقعیت آخرالزمانی است.

بیش تر هم می شود.

باید بتوانید در برابرش بایستید و ایستادن در برابرش هم امکان پذیر است خدای تبارک و تعالی شرایط مقاومت را قرار داده است و ومهم ترین شرط مقاومت اتصال به ولایت اهل بیت است.

خدای تبارک و تعالی اهل بیت را برای این دوران قرار داده است.

جاذبه بی نهایت امام حسین(علیه الصلاة و السلام) را که در صحنه جهان آمده و از حالت اینکه برای یک عده ای خاص باشد خارج شده، پرده را کنار زده است می گوید من «حسین بن علی» هستم، در صحنه آمدم. جاذبه حسینی در صحنه آمده است.

راه، اتصال به این جاذبه است، وصل به امام حسین(علیه السلام) است.

با همین سبک سنتی و دینی مثلا همین گریه کردن.

عزاداری، معارف دینی ، اقامه سنت دین گریه کردن برای امام حسین که از شرائط بسیار مهم سلوک آخرالزمانی است.

با این چنین ویژگی هایی انسان در برابر مفاسد بایستد و انبوه مفاسد را با یک ذکر خدا، لا اله الا الله گفتن، یا الله گفتن، یک بسم الله گفتن، یک نماز خواندن ، یک یا حسین گفتن دفع می کند.

تا بتوانیم به امید خدای تعالی در این نقطه حساسی که در پیش رو داریم بتوانیم انشاالله جریان حق واین حکومت را متصل به دست امام زمان بکنیم و موفق شویم حاکمیت الله را در جهان برقرار بکنیم.


نظرتان درباره ظهور چیست؟ بعضی می گویند دور است، بعضی می گویند نزدیک است ولی خیلی نزدیک نیست یک ذره نزدیک است. نظر حضرت عالی در این مورد چیست؟ آیا ما به ظهور نزدیک شده ایم به طور واقعی یا نه؟.

ببینید من معتقدم ما در عصری به سر می بریم که ظهور را نه فقط از باب آرزو و انشاء باید نزدیک بدانیم که همیشه باید بدانیم

نزدیکی ظهور فقط جنبه خبری ندارد، جنبه انشائی هم دارد یعنی می خواهی نزدیک باشد، یا نمی خواهی نزدیک باشد..

انشائا ما نزدیک می دانیم و می گوئیم باید نزدیک باشد زیرا که من خودم سهیمم در نزدیک کردنش

من نقش دارم فقط یک امر خبری بیرون از من نیست.

که من خبر بدهم نزدیک است یا دور است فلان است یا بهمان ؛ نه من هم نقش دارم.

چون من نقش دارم می گویم باید نزدیک باشد.

بنابراین من معتقدم باید ظهور را نزدیک و حتی بسیار نزدیک دانست، و در جهت این نزدیک دانستن حرکت کرد.

فعالیت کرد، قیام کرد، جهاد کرد.

و ما در زمانه ای به سر می بریم که علاوه بر باب انشائی و آرزویی ، از جنبه خبری هم ما ظهور را بسیار نزدیک می دانیم. اتفاقاتی که در صحنه جهان دارد می افتد از منظر خبری هم حکایت از نزدیکی ظهور دارد.

از منظر انشائی که همیشه باید نزدیک باشد، این اتفاقاتی که در صحنه جهان دارد می افتد به ما خبر می دهد که اتفاق بزرگی دارد واقع می شود.

به ما خبر می دهد که آفتابی دارد طلوع می کند، آفتابی که یک بخش آن آمده بیرون، یعنی ما الان در وضعیت بین الطلوعین دیگه نیستیم بین الطلوعین را سپری کردیم ، ما الان در آغاز طلوع آفتابیم.یعنی این سر قرص آفتاب ظاهر شده است.

موقعی است که شما نماز صبح نمی توانید بخوانید

دیگر وقت نماز صبح گذشته است ما الان منتظر نماز ظهر و عصریم به امامت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

آفتاب طلوع کرده آدم دارد می بیند.

وقتی که قرص آفتاب آمده محال است دوباره برگردد به وضعیت بین الطلوعین و از آن عجیب تر برگردد به وضعیت قبل از بین الطلوعین! برگردد به وضعیت شب

نه می رود به طرف طلوع، این چنین حالتی است ، اوضاع و احوال دارد به ما این خبر را می دهد.

البته یک بار عرض کردم طبق نصوص دینی، ما زمان نمی توانیم معین کنیم به هیچ وجه، تقریبی هم نمی توانیم بگوئیم، کسی بگوید قطعی یک ماه دیگه یک سال دیگه نه اصلا خلاف است واقعا هم ممنوع است این “کذب الوقاتون” است اصلا وقت نباید معین کرد ولی منهای معین کردن وقت و زمان ، قرائن عقلی ، نقلی و تجربی و صحنه جهان و این نبردی که الان در منطقه ما وجود دارد به ما می گوید امر بسیار نزدیک شده است و امیدوارم انشاالله به حق محمد و آل محمد خدای تبارک و تعالی این ظهور را هرچه نزدیک تر بفرماید.

با بیداری بیش تر بشریت، با قیام بشریت.

و امیدواریم انشاالله هرچه زود تر خداوند این رژیم نحس پلید نجس سعودی را که کانون ظلمت است و چنبره زده بر مقدس ترین نقطه روی زمین یعنی مکه معظمه ساقط بفرماید. مکه و کعبه معظمه را آزاد بفرماید ، به دنبال آن قدس شریف را آزاد بفرماید، و عراق عزیز را و این حرم مطهر امام حسین و امیرالمومنین و این ذوات مقدس را از لوث وجود این تکفیری های نجس پاک بفرماید، منطقه به دست اسلام ناب بیفتد و از طریق آزادی منطقه ما شاهد آزادی جهان و ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشیم. انشاالله

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

مخاطبین گرامی! و دوستان عزیز و عدالتخواهان ولایتمدار در هر نقطه ای از کشور که هستید از شما درخواست داریم که به هر طریق ممکن؛ مجازی و حقیقی و… در انتشار و تکثیر این فیلم ها و مطالب بکوشید.


منبع:یاران خراسانی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد